جمعه , ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
جمعه, آوریل 19

آموزش و پرورش در ایران آزاد

0
591

به قلم سید هاشم خواستار : مسول کانون صنفی فرهنگیان مشهد 

21739971_1334084236700762_2785806488347804476_nدر این مقاله تلاش شده که دو مسئله ی اساسی یعنی تبعیض در تدریس با هر شکلش از بین رفته و کودکان ایرانی از هر قوم و قبیله ای که هستند در سراسر ایران در شرایط یکسان و برابر، استعدادهایشان شکوفا و سپس درهمان شرایط برابرو بر اساس شایسته سالاری به مقامات عالیه ی کشوری و لشکری برسند.والبته جمهوری اسلامی توان اجرای چنین طرحی را ندارد. چرا ؟؟در کنار خیابان منتظر عابری هستیم که به کمکِ ما آمده تا ماشینمان را هل داده و روشن کنیم.پیر مردی 90 ساله با کمری خم وعصا زنان از آنجا عبور میکند، آیا باید رویمان بشود که به او بگوییم کمک کند تا ماشین را هل داده تا روشن کنیم. ؟جمهوری اسلامی همین پیر مرد 90 ساله که چه عرض کنم ، پیرمردی 130 ساله،بازمانده ازدوران قاجار ویا شایدبا سِنی بیشتر،بازمانده از دوران ایلخانان و یا حمله ی عرب است.
1- حقوق ریالی تمام معلمان سه برابر حقوق موجود وفعلی شده و بعد از گذران دوره ی آزمایشی هر معلم حق دارد که وام مسکن و وام خودرو بلند مدت دریافت کند که اقساط آن بیش از یک سوم حقوق نبوده و البته مسکنش “مسکن مهر” و خودروش پراید نباشد.
2-هر معلم 22 تا 24 ساعت در هفته تدریس و در مجموع 36 ساعت در هفته باید در مدرسه حضور تا هم در آزمایشگاه و کتابخانه و ..تحقیق و مطالعه کند و هم بر حل مسائل دانش آموزان نظارت و کمک کند.
3- در سال مبلغ دو میلیون تومان حقِ لباس دریافت و در مدرسه و اجتماع با ظاهری آراسته ظاهر شودتا الگوی شاگردان و جامعه از نظر ظاهر و باطن باشد.ضمنا معلم موظف است آرمی که مخصوص معلمان است و توسط وزارت آموزش و پرورش به او داده میشود بر سینه ی خود نصب تا در همه حال شان معلمی را حفظ نماید.
4-وزیر فعلی نفت میگوید 14 سال پیش که وزارت نفت را ترک کردم یکصد و بیست هزار کارمند داشت و اکنون با همان حجمِ کار، یکصد هزار نفر به آن افزوده شده است.به جرأت میگویم در آموزش و پرورش این وضع بدتر است.بنابراین تمام نیروهای مازاد در اختیار دولت گذاشته و تلاش میشود آموزش و پرورش “دانش آموز_معلم محور” باشد و یک کادر اداریِ توانمندِ متخصص و کارا و باپشتیبانی بسیار بالایی داشته باشد.(حقوق کادر اداری و شخص وزیر نباید از حقوق معلمان بیشتر باشد.)تمام اضافه کاری های صوری حذف شود.نهادهایی مثل معاونت پرورشی و .. منحل و همان طور که گفته شد نیروهای آن در اختیار دولت قرار گیرد.(تصور نشود که این نیروها باید نانشان آجر شود.برای رفع سوء تفاهم خاطره ای از یک معلم پرورشی بگویم:از زندان وکیل آباد مشهد هر زمان به بیرون از زندان اعزام میشدم برای نیروهای اطلاعاتی و قاضی ناظر زندان تعجب آور بود که چطور خانواده ام متوجه شده و به دیدارم می آیند . یک روز هنگام اعزام به پزشکی قانونی تا خواستم مینی بوس را سوار شوم ، چشم راننده که معلم بازنشسته ی پرورشی و از دوستان بود تا به من افتاد،گِرد و دهانش باز ماند. تا خواست حرفی بزند فورا به او گفتم خودت را آشنا نشان نده و به این شماره تلفن زنگ بزن که خانواده ام بدیدنم بیایند . هنوز به پزشکی قانونی نرسیده که خانواده ام حاضر بودند.)
5- شرکت های تعاونی مصرف و مسکن و صندوق ذخیره ی فرهنگیان و خانه های معلم و دانشگاه فرهنگیان و … منحل و در صورتیکه متعلق به فرهنگیان باشد پول آن به فرهنگیان پرداخت در غیر اینصورت صرف آموزش و پرورش شود . وظیفه ی آموزش و پرورش ،آموزش نیروی انسانی تا دیپلم است. متاسفانه اکثر وزارت خانه ها ،هتل و دانشگاه دارند که یکی از زشت ترین پدیده های بوجود آمده در جمهوری اسلامی است . معلم باید درآمدمالی اش آنقدر باشد که مجبور نشود برای صرفه جویی در هزینه ها در مدرسه اقامت کند که بدترین توهین هست بلکه در ایام مسافرت از بهترین هتلها استفاده کند.
6- کتاب های دینی،دفاعی و…. حذف و کتاب عربی تا سطحی که زبان پارسی به آن احتیاج دارد تدریس شود.(در رژیم شاه ازدکتر علی شریعتی برای نوشتن کتاب های دینی، دعوت میکنند.درمقابل این درخواست،او پیشنهادِ حذف کتاب دینی را میدهد.این درحالیست که کتاب دینیِ کنونی “دین و زندگی” است که بهتر است نام آن “دین و مرگ” ، “دین و فقر” ، “دین ، اختلاس و دزدی” و …باشد)با همین حذف و صرفه جویی ها به جرأت میگویم حقوق معلم 3 برابر میشود.
7- از همان سال اول، تمام مدارس باید بصورت یکسان بوسیله وسائل کمک آموزشی و … تجهیزو حداکثر در مدت 3 تا 4 سال تمام مدارس در یک سطح ، استاندارد سازی و ساخته شود .تحصیل تاسطح دیپلم درتمام مدارس باید رایگان باشد تا بتدریج بنیه ی مالی خانواده های ایرانی با مدیریت صحیح بهبود یافته و فاصله ی طبقاتی موجود بسیار کم شود.مدارسی مثل مدارس سپاه و فرهنگ متعلق به حداد عادل، دولتی شوند و چنانچه بخاطر امکانات بسیار بالایی که دارند نتوانند مدارس دیگر را هم سطح انها در بیاورند فروخته و پول آنرا صرف آموزش و پرورش مناطق محروم کنند.
8- تمام دانش آموزان باید از تغذیه و پوشاک و لوازم التحریر مناسب باکمک دولت برخوردارشوند.ضمنا کمک به مدارس خاص به هیچ وجه نباید صورت گیرد ، اما خیرین میتوانند به وزارت آموزش و پرورش تحت شماره حساب بانکی کمک تا این کمک ها در سرتاسر ایران در مناطق نیازمند هزینه شود.
9-تمام کودکان ایرانیِ زیر 15 سال در همان سالِ اولِ استقرارِ حکومت ملی باید به مدرسه رفته و در صورتیکه از مدرسه باز بمانندباید کلیهٔ مسئولین آن منطقه مانند بخشدار و فرماندار بعلاوهٔ رئیس آموزش و پرورش و اولیاء دانش آموز جریمه های سنگین شوند.(در اوایل شهریورماه در روستایی از بیرجند دیدم که حدود بیست نفر بقول اهالی محل استاد کار و بقول کتابی غربت یا کولی ، یکنفرشان از بچه ی هفت ساله گرفته تا پیرمردشان سواد نداشتند.)
10- تمام کودکان ایرانی باید با زبان مادری (فارسی ، ترکی،کردی، بلوچی، عربی و..)به مدرسه بروند. تا زمانیکه به زبان ملی یعنی فارسی تسلط پیدا کنند که این زمان ممکن است تا اخذ دیپلم ادامه داشته باشد. اما در دانشگاه ها به زبان ملی یعنی فارسی تدریس خواهد شد.در سطح لیسانس و فوق لیسانس و دکتری دانشگاهها از زبانهای اقوام ایرانی، دانشجو خواهند پذیرفت. زبان پارسی چنان در کنار زبان مادری تدریس خواهد شد که دانش آموز پس از اخذ دیپلم به زبان پارسی تسلط داشته باشد. چنانچه کودکی همراه خانواده و یا تنها به هر دلیلی که زبان مادریش به غیر از فارسی باشد در یکی از شهر های فارس زبان ساکن شود. آموزش و پرورش موظف است تنها برای همین یک شاگرد معلم به زبان مادریش استخدام تا زمانیکه به زبان فارسی تسلط پیدا کرده و بتواند همگام با دانش آموزان فارس زبان شود. و یا بالعکس در صورتیکه از مناطق فارس زبان به هر دلیل به روستا و یا شهرستانی مهاجرت کند که زبان تدریس دانش آموزان به غیر از فارسی باشد آموزش و پرورش باید برای همین یک شاگرد مدرسِ زبان فارسی مهیا کند تا زمانیکه به زبان محلی تسلط پیدا کرده و با دانش اموزان محلی بتواند همگام و سپس ادغام شود.مسلما در شهرهایی مثل ارومیه و مهاباد با سه زبان (کُردی ،ترکی ،فارسی ) تدریس خواهد شد.در صورتیکه هزینه ی اضافی به آموزش و پرورش تحمیل نشود هیچ منعی ندارد که در یک مدرسه به چند زبان تدریس شود ، چه رسد به یک شهر. برای جلوگیری از هرج و مرج در سال اول حکومت ملی از کلاس اول دبستان شروع تا طی 12 سال این روند تکیل شود.هموطنان فارس زبان با گشاده دلی با این طرح برخورد کنند. بنده در بین زندانیان سیاسی سراغ دارم که بخاطر لهجه و یا یاد نگرفتن کتاب درسی به زبان فارسی ، معلم چنان با کتاب به دانش آموز زده که جایش خون آمده و یا اینکه دانش آموز ترک تحصیل کرده است. ما باید یاد بگیریم کسانیکه با لهجه ی خاص به زبان فارسی حرف میزنند یک امتیاز نسبت به ما بیشتر دارند و آن دانستن یک زبان دیگراست.رفع تبعیض در تدریسِ زبان های ایرانی باعث ایجاد وحدتِ بیشتر در میان اقوام ایرانی میشود و در صورت رفع تبعیض در موارد دیگرمثل تعیین اُستاندار و..که دراینجا جای بحثش نیست باعث وحدت در حوزه ی تمدنی ایران شده و بدون جنگ و خونریزی در دراز مدت اقوام ایرانیِ خارج از مرزها به آغوش وطن باز میگردند.
11- بعد از پایان هر روز کاری کل مدرسه توسط معلمین و دانش اموزان نظافت شده تا هم در هزینه ها صرفه جویی و هم خوی منیت در دانش اموز از همان نوجوانی از بین رفته و همه در بزرگی نخواسته باشند که پشت میز باشند بلکه کشور را بر اساس کار که ننگ نخواهد بود بلکه افتخار خواهد بود بسازند.
12- در سال اول استقرار حکومت ملی تمام تشکلهای صنفی فرهنگیان که احتیاج به مجوز ندارند در سطح ملی جمع شده و روز معلم را مشخص میکنند اینجانب روز شهادت فرزاد کمانگر یعنی 19 اردیبهشت را به عنوان روز معلم پیشنهاد میکنم.

پاسخی بگذارید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

اخبار پیشنهاد شده

Discover more from حقوق بشر در ایران

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading