شنبه , ۱۲ فروردین , ۱۴۰۲
شنبه, آوریل 1

تحلیل ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر در قیاس با قانون اساسی جمهوری اسلامی و وضعیت اجرائی آن

0
446

LG_1430200153_d72cfa30056b6b3830640ae11ca2d9f1.jpgدر آغاز نگاهی میکنیم بر متن ماده ۱۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر که میگوید : هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه ، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب یا دین ، و آزادی علنی و آشکار کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است وهیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.

میتوان به صورت مشخص دید که این ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید هرعقیده باید آزاد باشد ( البته عقیده ای که بر بنیان و امنیت افراد در مورد سلب حیات از آنها بر مبنای احکام ادیان اسیبی نزند ) جمهوری اسلامی که با پیروزی در انقلاب  ۱۳۵۷ و با وعده های دروغین روح الله خمینی سر دم دار بزرگ دروغ و نقض این ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر است چرا که از نظر بنده و همگی سیاست مداران بزرگ جهان دین باید از سیاست جدا باشد چرا که تداخل دین و سیاست ثمره ای جز آنچه که ما امروز بر نظام لجام گسیخته اجتمایی و اقتصادی ایران میبینیم به ارمغان نمیاورد . در جمهوری اسلامی هرگونه حرکت عقیدتی که در اسلام شیعه تعریف نشده باشد سرکوب و بنیان آن با احکام فرا قانونی و در نهایت بی عدالتی محاکمه میگردند هر گونه تفکر که مخالف نظر و عقیده ولایت فقیه و مسولان رده بالا باشد محکوم به سرکوب و نابودی است . در این نظام افکار پوسیده و تفکرات از رده خارج شده حرف اول را میزند . دگر اندیشان زیادی در نظام سیاسی و عقیدتی کنونی ایران تاوان سنگینی پرداخت کرده اند همچون : ترور کشیشان مسیحی در اوایل انقلاب ومانند حسین سودمند . هایک هاسپیان مهر ، مهدی دیباج و چند تن دیگر و سردمداران جمهوری اسلامی وقتی دیدند که با این گونه قتلها تما م سازمانهای بین المللی مثل سازمان ملل متحد نگاهی منفی نسبت بر آنها پیدا میکند با کمی چرخش نرم  رو به حبسهای طولانی مدت دگر اندیشان ، همانند رهبران جامعه بهائیان ایران و یا سرکوب پیروان اهل تسنن کردند . بنده هم مخالف افراط گرایی مذهبی هستم اما بهترین روش برای از بین بردن افراط گرایی برخورد با نمادهای افراطیگری است . نه سرکوب پیروان یک دین یا یک عقیده . در قانون اساسی که در سال  ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان به تصویب رسید و جمهوری اسلامی مدعی عمل به بندهای این قانون میباشد اهم بندها و ماده های زیادی در راستای احترام به عقاید افراد ذکر شده ولی در عمل چیز دیگری را شاهد هستیم   سردمداران جمهوری اسلامی فقط و فقط مدعی احترام به حقوق بشر هستند و با چهره نمایی خود را حکومتی سالم و مردمی جلوه م میدهند در بخشی از ماده ۱۸ اشاره بر حق آزادی انتخاب دین و مذهب اشاره گردیده که در این مورد هم ما میبینیم اگر مجازات اعدام برای افرادی از این قبیل صادر نمیشود والی این دسته از افراد با احکام سنگین قضایی مواجه میگردند و یا در مراحل اولیه یعنی بازجوئی با انفرا دی طولانی مدت و بلاتکلیفی مواجه میگردند آنچه که ما امروز در زمینه نقض حقوق پیروان ادیان در ایران می بینیم نتیجه سده انگار بودن مردم خود ما میباشد که بارها و بارها این حکومت ظلم از مردم سوئ استفاده کرده است . در اصل ۲۰ قانون اساسی بر برخورداری از حمایت یکسان قانونی همگی ایرانیان تاکید شده والی ما در عمل میبینیم شهروندان بهایی از جمله افرادی هستند که زیر پوشش کمترین حمایت قانونی هستند و حقوق آنها در موارد بسیار زیادی نقض میشود . حتی میتوان گفت عدم احترام به حقوق قانونی افراد و دخالت در اجرای مراسم مذهبی پیروان سایر ادیان به وضوح قا بل مشاهده میباشد . در اصل ۳۰ قانون اساسی اشاره بر آموزش و پرورش رایگان برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه وتامین وسایل تحصیلات عالی را تا سر حدخودکفایی کشور تاکید کرده است ولی پیروان سایر ادیان با محدودیت های آموزشی مواجه هستند و بارها ما شاهد بوده ایم که شهروندان بهایی صرفا به دلیل بهایی بودنشان از تحصیل بازماندند و موسسین مراکز آموزشی آنها با حبس های طولانی مدت مواجه گردیدند . در اصل  ۳۳ قانون اساسی اشاره بر حق انتخاب مسکن و محل اقامت تاکید شده ولی شاهد آن هستیم که افرادی صرفا به دلیل اعتقادات مذهبی با تبعید مواجه گردیدند که از جمله میتوان به تعدادی از دراویش گنابادی در سالهای قبل  و زندانی عقیدتی ابراهیم فیروزی اشاره کرد . در اصل ۳۵ قانون اساسی اشاره بر حق انتخاب وکیل اشاره گردیده است ولی ما بارها دیده ایم که زندانیان عقیدتی زیادی من جمله شهرام احمدی که اعدام گردید در روندی غیر عادلانه و فقط با یک وکیل تسخیری مورد محاکمه قرار گرفت در کمتر از ۲۰ دقیقه در دادگاهی فرمایشی محکوم به اعدام گردید اگر ما بخواهیم مرد تک به تک نقض حقوق پیروان ادیان را که جمهوری اسلامی آنها را نقض میکند مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهیم از وقت و زمان ما خارج میباشد . چرا که این نظام که خود را مدعی عداللت محوری میداند فقط و فقط این عدالت را مفروز و جدا برای سردمداران خود و عوامل دست نشانده خود میخواهد . و همگی اینها نشات گرفته از عدم آگاهی مردم و پیروان ادیان در ایران از حقوق شهروندی خود میباشد . اگر هر فدی بتواند به درک کاملی از حقوق انسانی خود در یک جامعه دست یابد آن فرد و آن جامه به سوی پیشرفت و عاری از ظلم و احقاق حق میباشند .،البته هر چند اگر هم پیروان ادیان و یا شهروندان حرکتی اعتراضی داشته باشند جواب آنها چیزی جز سرکوب عقیده آنها و انفرادی و حبسهای طولانی مدت ندارد . در اصل ۳۹ قانون اساسی اشاره بر  ممنوعیت هتک حرمت فردبازداشتی و زندانی تاکید شده ولی بارها دیده یم که بازجویان امنیتی برای اقرار گیری از زندانیان عقیدتی اقدام به ضرب و شتم و تحقیر شخصیتی آنها میکنند که این خود نیز نقض آشکار ماده ۱۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر میباشد . وقتی که حکومتی مذهبی بر سر قدرت باشد که تمام حرکتهای افراد جامه را بر اساس قوانین شریعت اسلامی مورد  برسی قرار میدهد چیزی بیش از این حاصل نمیشود . در اصل ۱۶۵ قانون اساسی اشاره بر حق برخورداری ازمحاکمه علنی و در حضور مردم و عادلانه تاکید شده است ولی اکثر غریب به اتفاق محاکمات محکومان عقیدتی در خفا و به صورت مخفیانه میباشد .  هر گونه حرکت به عنوان مثال برگزاری مراسم مذهبی در منازل شخصی افراد با جرمهای  نظیر اقدام علیه امنیت ملی انگاشته میگردد . و ضمن هجوم های وحشیانه و در برخی موارد توام با ضرب و شتم افراد و بدون حکم قضایی اقدام به بازداشت افراد میکنند که این هم نقض آشکار ماده ۱۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر میباشد و در قسمت آخر از ماده ۱۸ اشاره بر جلوگیری و عدم اهانت بر پیروان ادیان و به تمسخر نگفتن و یا نگرفتن آنها تاکید شده است که میتوان گفت نقض این قسمت هم جمهوری اسلامی دارای ید تولایی میباشد . چندی پیش عده ای اقدام به تمسخر پیروان ایین یارسان و صورت ظاهری پیروان این آیین کرده بودند . در مجموع جمهوری اسلامی کلکسیونی از نقض سریح و آشکار نقض حقوق بشر میباشد . و دلیل عمده ان افردای هستند که هیچ گونه تخسوس خاصی از کشور داری ندارند و فقط به واسطه وعده های توخالی و دروغ ذهن مردم و ملت ایران را به بازی میگیرند که نمونه آخر آن میتوان به وعده های حسن روحانی اشاره کرد که با کلیدی دولت را در دست گرفت والی قفلی که از مشکلات مردم ایران باز نکرد هیچ یک قفل بزرگ دیگر هم بر روی قفلهای دیگر که روسای دولتهای پیشیسن زاده بودند اضافه کرد . با سپاس از همراهی شما سروران گرامی .

برچسب هامقاله ها

پاسخی بگذارید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.