دوشنبه , ۲۹ اسفند , ۱۴۰۱
دوشنبه, مارس 20

محدودیتهای امنیتی در ایران بنام دین

0
330

phantom-co.jpgایران کشوری است که علاوه بر وسعت بسیار زیاد دارای جمعیتی در حدود هفتاد میلیون نفر هست  که این جمعیت در یک نگاه ساده دارای گوناگونی عقیدتی میباشند .در ایران در یک دسته بندی میتوان از پیروان اهل تسنن ، مسیحیان ، بهائیان و یارسان میتوان بعنوان سایر ادیان نامبرد که از دسته پیروانی از ادیان شاخته شده هستند که زیر شدیدترین فشارهای امنیتی توسط جمهوری اسلامی قرار دارند . این فشارهای امنیتی به تعبیر های بسیار عجیب و غریب از طرف حکومت جمهوری اسلامی برشهروندان و پیروان سایر ادیان ایجاد شده است که واقعا جای تفکر و تعجب دارد . حکومت جمهوری اسلامی با توجه به یک استبداد دینی و با روشی تحمیلی سعی در سرکوب شهروندان و پیروان ادیان در ایران دارد شهروندان یا پیروان ادیان در ایران با عناوینی همچون اقدام علیه امنیت ملی ، برنامه ریزی جهت براندازی حکومت ، ارتباط با گروههای معاند ، نشر اکاذیب و یا جاسوسی و دیگر عناوین حقوقی مورد بازداشت و پیگرد قرار میگیرند ، که همین مساله در خوش بینانه ترین حالت میتواند زمینه صدور حکمهای سنگین فراقانونی که دارای هیچ گونه استدلال منطقی منطبق با اعلامیه جهانی حقوق بشر و حتی قانون اساسی نمیباشد را در پی داشته باشد ، از منظر بنده به عنوان یک فعال حقوق بشر صدور این گونه از احکام صرفا با هدف ایجاد رعب و وحشت و تحمیل عقاید یک دسته بر دیگران را میتواند داشته باشد . متاسفانه حکومت جمهوری اسلامی قصد در اداره کشور با توجه به احکام شریعت اسلامی را دارد و کلیه این محدودیت ها با توجه به بندهای مندرج در شریعت اسلامی صورت میگیرد که این نشان از ادغام دین در سیاست کشور دارد. بنده  در این قسمت تک به تک به نوع رفتار های جمهوری اسلامی با شهروندان میپردازم ، به عنوان مثال ایجاد گشت پلیس با عنوان گشت ارشاد که با هدف امر به معروف و نهی از منکر و کنترل پوشش شهروندان میباشد یکی از این موارد میباشد . هدف از ایجاد این گشتها با توجه به تاکیداتی که در یک دین خاص بر پوشش افراد دارد صورت پذیرفته است و ما میبینیم که در بسیاری از موارد شهروندان در ایران با این گشتهای پلیس درگیر هم میشوند . یا در مورد دیگر محدودیتهایی که در ماه رمضان بر شهروندان ایجاد میشود که بارها در خبرها دیده و خوانده ایم که فردی در حال روزه خواری بازداشت شده و روانه دادگاه گردیده است که این میتواند زمینه حد اسلامی که همان شلاق و یا جریمه میباشد را میتواند در بر داشته باشد . و یا پیروان سایر ادیان مثل مسیحیان نمیتواند نسبت به انتشار کتاب مقدس انجیل اقدام کنند ، کلیساها با اعمال فشار نیروهای امنیتی که شامل اعلام لیست اسامی اعضا میباشد نمیتواند آن استقلال و استحکام خود را حفظ کنند و در نتیجه فارس زبانان مسیحی یا همان نو کیشان مسیحی از حضور در کلیسا منع میشوند . و وقتی در منازل خود اقدام به ایجاد مراسم پرستشی و مناسک مذهبی خود میکنند با هجوم و دستگیری و سرکوب نیروهای امنیتی مواجه میشوند مسیحیان تبشیری در داخل ایران با توجه به عقیده و باور بشارت انجیل با محدودیت های بسیار شدید سرکوب میشوند . دسته دیگر از پیروان ادیان بهائیان ایران میباشند که در قدم اول از نقض حقوق بشر از آنها با عنوان فرقه یاد میشود ، بهائیان ایران یکی از مظلومترین شهروندان میباشند که فشارهای بسیار شدیدی را بعد از انقلاب ۱۳۵۷ تحمل میکنند از پلمپ واحدهای صنفی گرفته تا اخراج شهروندان بهائی و حتی تخریب قبرستانهای آنها و جلوگیری از استخدام آنها با توجه به این که آنها شهروند ایرانی محسوب میشوند نیز میتوان نام برد در اوایل انقلاب ۱۳۵۷ با توجه به محدودیتهای شدید بر آنها با صدور حکم ارتداد بسیاری از این شهروندان در ایران اعدام شدند و اخیرا هم تعداد ۲۵ نفر از شهروندان بهائی در استان گلستان بعد یک روند بسیاری طولانی از جرم جاسوسی تبرعه شدند ولی همچنان در بند زندان میباشند . دسته دیگر از پیروان ادیان شهروندان اهل تسنن میباشند که نگاه جمهوری اسلامی با توجه به درگیرهای خاورمیانه به یک تهمت سیاسی بیشتر شبیه میباشد تا حقیقت این دسته از پیروان ادیان در ایران نمیتوانند آزادانه در اجرای مناسک مذهبی خود عمل کنند اخیرا خبری داشتیم مبنی بر تخریب مسجد اهل تسنن در نارمک تهران و یا بارها خوانده و شنیده ایم و یا گزارشهایی دریافت میکنیم که یک یا چند شهروند اهل تسنن در شهری در ایران بازداشت شده است . روند قضایی رسیدگی به پرونده آنها در موقع رسیدگی بسیار نه عادلانه میباشد با توجه به اینکه در اصل ۳۵ قانون اساسی بر حق انتخاب وکیل تاکید شده ولی ما میبینیم که روند قضاوت در دادگاهای ایران برای پیروان اهل تسنن بسیار نا عادلانه میباشد که میتوان به پرونده شهرام احمدی اشاره کرد که وی با یک وکیل تسخیری روانه ……………..دادگاه شد و سرانجام به چوبه دار سپرده شد و یا در اصل ۳۸ قانون اساسی اشاره برممنوعیت شکنجه و اقرار اجباری اشاره میشود که میتوان بر پرونده شهرام احمدی مجددا اشاره کرد (( البته اشاره به نام وی صرفا یک مثال از هزاران مورد میباشد )) و اخیرا هم اعتراض شدید پیروان اهل تسنن رر شاهد بودیم که تسلیم حسن روحانی رییس جمهوری جمهوری اسلامی شده بود که آنها از حسن روحانی خواسته بودند که دولت از ظرفتهای اهل تسنن هم در پستهای مدیریتی کشور استفاده کند و هد اقل در استانهایی مسل سیستان و بلوچستان از افراد بومی محلی استفاده کند . دسته دیگر از پیروان ادیان میتوانیم به یارسان اشاره کنیم که این شهروندان ایرانی هم همانند دیگر پیروان شهروندان ایران از حقوق انسانیشان نقض گردیده است چرا که آنها خواستار این هستند که بتوانند آزادانه بر این که یک یارسانی هستند اقرار کنند و دوست ندارند خود را در قالب دیگری در جامعه نشان دهند این دسته از شهروندان ایرانی هم با موارد بسیارزیادی از نقض حقوق بشر مواجه میشوند از جلوگیری از استخدام دولتی گرفته تا محدودیتهای دیگر امنیتی که همگی ریشه در قوانین یک باور مذهبی خاص دارد و حکومت جمهوری اسلامی با ایجاد این گونه از محدودیتها سعی در تحکیم قدرت خود و ماندن بر مسند قدرت را دارد و با ایجاد محدودیتهای امنیتی بر شهروندان نوعی مانور قدرت میدهد . حکومت جمهوری اسلامی با ایجاد محدودیتهای امنیتی تلاش میکند که مرجعیت علی خامنه ای را بر کشور و مردم ایران حفظ کند چرا که وجود علی خامنه ای به مثابه یک بت در نظر جمهوری اسلامی میباشد و نظریات نامبرده با قبول بی چون و چرای افرادی که زیر دست وی هستند موجه میگردد . شما خود قضاوت کنید که یک فرد که به عنوان شهروندی در ایران در حال زندگی میباشد و با توجه به نگرش شخصی خود و با تعالیم مذهبی دیگری سعی در آرامش بخشی به روح خود دارد افرادی همانند ابراهیم فیروزی ، کشیش مهدی دیباج ، شهرام احمدی و یا فردی مثل خلیل عالینژاد ویا شهروندان بهایی و مسیحی و اهلء تسنن و بسیاری از افراد دیگر که اگر بخواهیم اسامی آنها را بگویم در وقت و زمان نمیگنجد چگونه این افراد و یا پیروان ادیان در زمان پیش از انقلاب  ۱۳۵۷ در نهایت آرامش و امنیت در ایران در حال زندگی بودند و نمیخواهم بگویم که قبل انقلاب ۱۳۵۷ دیگر شهروندان هیچ مشکلی نداشتند ولی مشکلات آنها بعد از انقلاب ۱۳۵۷ به بعد یک روند سعودی گرفت اینها همگی ریشه در تغییر نگرش جمهوری اسلامی و روح الله خمینی در سرکوب عقاید شهروندان ایران و ایجاد محدودیتهای امنیتی در ایران با استفاده از احکام مذهبی یک دین خاص همه و همه نشان از این دارد که حکومت جمهوری اسلامی با این کارها میخواهد به دیگران بگوید مستند عمل میکند .

نگارش متن : فعال حقوق بشر ، حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

برچسب هامقاله ها

پاسخی بگذارید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.