استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که توسط کوروش یک از پادشاهان هخامنشی و از پایه گذاران پادشاهی به منظور بیان عقاید و نظریات ایشان در سال ۵۳۸ پیش از میلاد نگارش یافته است . از آنجا که شخص کوروش بر اصل آزادی بیان و اندیشه اعتقاد بسیار زیادی داشت و بر این عقیده بود که هر انسانی با هر عقیده باید مورد تکریم و احترام قرار بگیرد . در پیشینه نگارشی این اثر تاریخی بسیار ارزشمند دبیران بابلی در نوشتن استوانهٔ کوروش، از سنّت هزار سالهٔ کتیبههای ساختمانی سلطنتی آشوری و بابلی الهام گرفتند. در چنین متنهایی، پادشاهان نه تنها ساخت و بازسازی پرستشگاهها، کاخها، و دیگر فعالیّتهای عمومی را یادآور شدهاند بلکه از این فرصت برای زنده نگاه داشتن نام، تبارنامه، القاب و صفات خود، پشتیبانی خدایان از فرمانروایی خویش و گاهی نیز برای اشاره به کردههایشان استفاده میکردند. در حقیقت این اثر تاریخی ارزشمند که یک سند قابل استناد جهانی برای همگی کشورها میباشد بازگو کننده این نکته میباشد که در زمانهای بسیار دور مردم ایران و پادشاهان ایران از اعتبار و ارزش جهانی بسیار والایی برخوردار بوده اند چیزی که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ رو به انحطاط و نابودی رفت و روح الله خمینی که مظهر جبر و تکبر بود پایه گذار حکومتی گردید که این حکومت نه تنها آینده کشور بلکه آینده مردم ایران و خاور میانه را در خطر قرار داد که بنیان گذار اصولی شد که مغایر با متن نگاشته شده در این مسنشور میباشد . همگی ما بخوبی میدانیم که کوروش بزرگ چه خدمات ارزشمندی را به ایران زمیین و بشر با نگاشتن این منشور کرد . متنی که سالها و بلکه قرنها بعد از آن قابل استناد میباشد و هیچ فردی و یا بهتر بگویم متبوع نظر و فهم هر عقیده بشر میباشد در حقیقت ۳۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر از مستنداتش همین منشور میباشد که بر اصل آزاد اندیشی ، انسان دوستی ، صلح ، و دارا بودن حق انتخاب در هر زمینه را محفوظ نگاه داشته است . استوانهٔ گلی بُشکهمانند کوروش، شبیه به اشیائی بود که از دوران فرمانروایی پادشاهان آشور نو و بابل نو، از سدهٔ هشتم پیش از میلاد مسیح بسیاری از کتیبههای سلطنتی بابلی بر روی آنها نوشته میشد. این شکل خاص در دوران بابل نو رایج بود و تنها برای گل نوشتههایی همچون متنهای شاهی بهکار میرفت که در پیبنا دفن میشدند. پیش از این نیز گلنوشتههایی با همین شکل در میانرودان ساخته شدهاند و استوانهٔ کوروش نیز در ادامهٔ همین سنت ساخته شدهاست. درحقیقت متن توسط کاهنان مردوخ با تقلیدی از متون کهن نئو-آشوری، به ویژه کتیبههای نوشتهشدهٔ آشوربانیپال در بابل، نوشتهشدهاست . از مشخصات ظاهری منشور میتوان به جنس اصلی این استوانه که از خاک رس میباشد اشاره کرد که دارای ۲ قسمت میباشد که همان قطعهٔ اصلی گلنوشته است که در مارس ۱۸۷۹ توسط فردی به نام هرمز رسام که در بابِل بر تپهٔ موسوم به عَمران یافت شد. بعدها مشخص شد که شمال این تپه محل پرستشگاه اِسگیلَ است و در ۳۵ خط نوشتهشده نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی بابلی نو نوشته شدهاست. و تکهٔ دوم شامل خطهای ۳۶ تا ۴۵ میشود و در کلکسیون بابلی دانشگاه ییل توسط پاول-ریچارد برگر پیدا شد . بعدها خود هرمز رسام کشف این اثر را از مهمترین اکتشافات بشر دانست چرا که به واسطه یافتن این اثر تاریخی نوع نگرش فکری پادشاهان گذشته میتوانست رمز گشایی بشود . مهمترین بهره برداری که میتوان از این منشور کرد متن نگارش یافته بر روی آن است که از خط میخی که خط رایج آن زمان بوده استفاده شده است متن منشور حاوی داستان فتح بابل توسط کوروش در سال ۵۳۹ پس از میلاد میباشد و با گفتاری از مردوخ ایزد بابلی در مورد جنایتهای نبونعید آخرین پادشاه کلدانی، آغاز میشود . در ادامه روایتی از جستجوی مردوخ برای یافتن پادشاه شایسته، انتساب کوروش به حکمرانی تمام جهان و عاملیت او در فتح بابل بدون جنگ آورده میشود . همانطور که گفتیم این منشور دارای ۲قسمت میباشد که قسمت بخش نخست گلنوشته که در آن از نبونعید و کوروش سخن گفتهشده، از آنها بهصورت سوم شخص یاد میشود. نویسندهٔ این بخش احتمالاً یکی از کاتبان یا کاهنان بابلی بودهاست. که از سطر ۱ تا ۱۹ میباشد . بخش دوم که طولانیتر است، بهطور مستقیم از زبان کوروش بهصورت اول شخص بیان شدهاست . بهنظر میرسد متن این قسمت از سوی یک مترجم یا کاتب یا فردی که به هردو زبان آشنا بوده، در اختیار نویسندهٔ بابلی قرار گرفتهاست و آن نویسنده، متن را بهشیوهٔ نوشتاری رایج در بابل تنظیم کردهاست که از سطر ۲۰ تا آخر میباشد . یکی از مهمترین نکاتی که میتوان بر آن اشاره کرد رابطه بین این نوشته ها با کتاب اشعیای نبی در عهد عتیق انجیل میباشد به طوری که در این کتاب در بابهای ۴۰ تا ۵۴ که از افکار پارسیها بهره گرفته است که به وضوح میتوان در باب ۴۱ آیات ۲ و ۳ و یا باب ۴۲ آیات ۱ تا ۷ و دیگر بخشهای این کتاب میتوان مشاهده کرد که میتوان به فرمان کوروش مبنی بر آزادی یهودیان اشارههایی در بابهای گوناگون عزرا هم در کتاب تورات اشاره کرد : «خداوند روح کوروش پادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی صادر کند و بنویسد کوروش پادشاه فارس چنین میفرماید که یهوه خدای آسمان مرا چنین امر فرمودهاست که خانهای برای او که در اورشلیم که در یهودا است، بنا کنم . پس همگی برخاسته و روان شدند تا خانه خداوند را بنا نمایند؛ و کوروش پادشاه، ظروف خانه خداوند که آنها را از اورشلیم آورده و در خانه خود گذاشته بود، بیرون آورد و به رئیس یهودیان سپرد . این اثر ارزشمند را در سال ۱۹۷۱ سازمان ملل متحد به ۶ زبان رسمی دنیا ترجمه کرد و یک کپی از این منشور در سازمان ملل به عنوان سمبول نگهداری میشود . و انگلستان از آن به عنوان اولین سند حقوق بشر یاد میکند . در اصل میتوان بر این نکته با افتخار بالید که ایرانیان پایه گذار اعلامیه جهانی حقوق بشر و دفاع از صلح جهانی و تدوین کننده آن هستند ولی حاکمیت کنونی ایران همه شخصیت جهانی و حقوق بشری ایران را زیر سؤال برده به واسطه نقض سیستماتیک حقوق بشر …. میتوان بر این نکته تکیه کرد که جمهوری اسلامی با توجه به مذهبی بودن حکومت نوعی مقابله به مثل کرده با تدوین حقوق بشر اسلامی که با تکیه بر احکام شریعت اسلامی میباشد که این در نوع خود بسیار سؤال برانگیز هست. چرا که وقتی حرف از حقوق بشر میاید اولین نکته حفظ جان همگی انسانها میباشد نه قصاص و مقابله به مثل و نادیده گرفتن حقوق اولیه انسانها هر چند که آن فرد یک جنایات کار با جرمی سخیف باشد . در منشور کوروش نقل میکند که همگی پیروزیها و فتح های عظیمی که انجام داده با کمک مردوک و خدای بابلی بوده است . در ادامه توضیح میدهد که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل و مردوک و دیگر کشورها به ارمغان میاورد . و خدایان را چگونه به نیایش گاه های خود باز میگرداند . این منشور در طی حکومت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به صورت قرضی به ایران آورده شد و در موزه شهیاد تهران برای عموم مردم به نمایش گذشته شد . در این مراسم پادشاه ایران از منشور کوروش با عنوان نماد جهانی حقوق بشر یاد کرد و سپس برای بر دوم درسپتامبر سال ۲۰۱۰ این منشور برای بار دوم به ایران آورده شد در این مراسم آقای نیل مک گرگور در یک سخنرانی در ایران حکومت کوروش را یک از بهترین امپراطوری های جهان نامید و فتح بابل و منشوری که در این مورد نگاشته شد را پیروزی هخامنشیان و فرازی از تاریخ یهودیان وصف کرد . ای کاش دولتمردان حاکم بر ایران بدانند که بر چه سرزمین با عظمتی حاکم هستند و ای کاش نقض گسترده حقوق بشر که بر مردم ایران روا داشته میشود را مورد برسی قرار میدادند و متاسفانه سیاست های غلط از تمام جهت از مدیریت انسانی تا مدیریت منابع مالی مثل نفت و معادن ایران بر مبنای یک برنامه ریزی دقیق صورت میگرفت از مهمترین نکات واضح در منشور کوروش رعایت عدالت و برابر بودن همگان در برابر قانون میباشد چیزی که بر قوانین حاکم بر ایران نقض آن آشکار میباشد . در جمهوری اسلامی پیروان سایرادیان حداقل خدمات شهروندی را دریافت میکنند که میتوان به اختصار به اخراج گسترده شهروندان بهایی از دانشگاه ها و یا سرکوب مسیحیان ایران در دیگر پیروان ادیان اشاره کرد .مثلا پیروان سایر ادیان جز مذهب شیعه عثناعشری اجازه استخدام در ادارات دولتی را ندارند که این هم در نوع خود بر ضد متن نگارش یافته در منشور میباشد که خواهان برابری همگان در جامعه میباشد . متاسفانه میتوان گفت هر آنچه کوروش به عنوان ابر قدرت برای ایران به ارمغان آورد حکومت جمهوری اسلامی آنها را به نابودی کشاند ، که مهمترین آن نقض حقوق بشر در تمام زمینه ها را میتوان پر رنگ دید . در حال حاضر ایران که صاحب اصلی این منشور میباشد در زمره کشورهای ناقض آشکار حقوق بشر میباشد اعدامهای دستوری صرفا به واسطه دیگر اندیش بودن افراد و یا عدم رعایت عدالت در روند قضائی و بررسی پرونده های محکومین از مهمترین نکات نقض حقوق بشر در حکومت جمهوری اسلامی میباشد . همگی اینها بر میگردد بر این نکته که جمهوری اسلامی یک حکومت دین سالار اسلامی میباشد و با تکیه بر حقوق بشر اسلامی که خود و چند کشور اسلامی تدوین گر آن بودند بر مبنای قوانین شریعت اسلامی حقوق اجتماعی و شهروندی افراد را نقض میکند . جمهوری اسلامی از ناقضین فاحش در حقوق بشر میباشد که با تدوین حقوق بشر اسلامی خود سعی در دیکته کردن احکام اسلامی بر جامعه ایران دارد . با امید به روزی که مجددا شاهد این باشیم که ایران سردمدار صلح و آرامش در جهان باشد .