افزایش خشونت ها در ایران؛ علی خامنه ای باد کاشت و طوفان درو کرد
روحانیون در ایران با مردم چه کردند که اینگونه جان به لب شدهاند و از کوچکترین فرصت استفاده کردند و به دنبال تسویه حساب میگردند؟
به گزارش حقوق بشر در ایران ، امامغیاثالدین طه محمدی امام جمعه همدان و نماینده ولی فقیه روز شنبه ۲۳ دی ماه در تازهترین اظهار نظر گفته حدود ۶۰دفتر امامجمعه در اغتشاشات مورد هجوم قرار گرفته است. یک روز پیش از او نیز علی احمدی، رئیس کمیسیون مشترک مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت «مهمترین ابزار سازماندهی آنان فضای مجازی است و جریان اعتراضات اخیر ۲۷۰ فرمان حمله داده است که اکثر آنها شامل پایگاههای بسیج، حوزههای علمیه و مدارس دینی و همینطور دفاتر مراجع تقلید است.از شروع اعتراضات سراسری در تهران بخشی از معترضان از همان ابتدا به سراغ تخریب و آتش زدن مراکزی رفتند که به طور مستقیم توسط نهادهای
دینی و یا معممین اداره میشوند. فرای اینکه چنین روندی بازتولید خشونت اجتماعی است و آسیبهای جانی و مالی آن بسیار زیاد است، اما ریشه یابی اینکه چرا در بحران مردم معترض به سراغ انتقامگیری با حوزههای علمیه و مساجد و حسینیه رفتند به مباحث و جلسات مختلف کارشناسی نیاز دارد.
اینکه پرسیده شود روحانیون در ایران با مردم چه کردند که اینطور جان به لب شدهاند و از کوچکترین فرصت استفاده کردند و به دنبال تسویه حساب میگردند چندان عجیب نیست.
به آتش کشیدن نخل ۴۵۰ ساله یزد که از سمبلهای مراسم نخلگردانی در ایام محرم بود از آخرین رویدادهایی است که از این دست قرار میگیرد.
بیشک نگاه امنیتی به آتش زدن مساجد و امامزادهها یا قرآن سوزی آسانترین کاری است که مقامهای جمهوری اسلامی میتوانند انجام دهند و به نظر همین مسیر راه هم انتخاب کردهاند. آنها از همان روز اول اعتراضات آمریکا، انگلیس، اسراییل، سلطنت طلبها، مجاهدین، احمدینژادیها، ریاستارتیها، اقوام صدام و بارزانی در اقلیم کردستان، گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی را مقصر دانستند، اما مطرح نکردند که چرا این سر و صداها پس از اعلام بودجه سال ۱۳۹۷ بلند شد و تبدیل به یک قیام سراسری شد.
بیشک اشتباه نگفتند، «آنکه باد بکارد طوفان درو میکند». جمهوری اسلامی خود از عاملین افزایش خشونتها در منطقه خاورمیانه است. حضور هزاران نیروی مزدور در سپاه قدس از حزبالله گرفته تا افغانها و پاکستانیها برای حمایت از بشار اسد و نگه داشتند آن در قدرت حتی به قیمت قلع و قمع کردن شهروندان به نام مبارزه با داعش و تروریسم چنین عواقبی نیز به دنبال دارد و آثار آن در جامعه به خوبی پیداست.
علاوه بر مسائل و مشکلات معیشتی که سهم عمدهای در این اعتراضات دارد، شکاف فرهنگی میان حاکمیت و عامه مردم نیز از عوامل تاثیر گذار بر اعتراضات در ایران است.
آنها از روحانیت فاصله گرفتند و بیشتر از آنکه روی آنها به عنوان واعظان دینی حساب کنند، معممین را واسطههای سیاسی بین خدا و مردم میدانند و حرف آنها را چندان جدی نمیگیرند.
در واقع روحانیت احساس نخواهد کرد بین مردم جایگاهی دارد و درک این ادعا نه تنها برای قشر تحصیلکرده بلکه برای عموم مردم در طبقات مختلف روشن است که نسخههایی که روحانیون و طلاب برای زندگیشان میپیچند چیزی جز هجویات نیست که خرد و آگاهی در مقابل آن قرار دارد و نظام با همه تلاش میکوشد که آن را ساده جلوه دهند.