جمعه , ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
جمعه, آوریل 19

رجوع به دفاتر مراجع تقلید به مثابه اتمام حجت با آنها است

0
628

پس از مراجعه گسترده شاگردان محمدعلی طاهری به دفاتر مراجع تقلید شیعه در قم، مشهد و تهران و ارائه کتاب ها و آثار بنیانگذار عرفان حلقه و مستندات بی گناهی این اندیشمند، برخی سایت های وابسته به سپاه پاسداران در واکنش به این حرکت شجاعانه، آن را «تفهیم و تحمیل خطا به مراجع» نامیدند و با اشاره به تیتر سایت «نجات با حلقه» در خصوص بی تفاوتی آیت الله علوی گرگانی آن را نشانه «تزویر» و «نتیجه نگرفتن از دیدار با مراجع» دانستند.

این سایت های معلوم الحال با پرداختن به مغالطه ها و سیاه نمایی های تکراری همواره سوال اصلی را بی جواب می گذارند. گویی هشدار صریح شاگردان محمدعلی طاهری خطاب به مراجع تقلید شیعه در خصوص نقض حقوق شهروندی و کرامت انسانی یک اندیشمند را در نامه آنها به مراجع، ندیده اند که این مراجعه را نشانه استیصال می انگارند.

پر واضح است که دیدار با مراجع تقلید به مثابه اتمام حجت با آنهاست و همان گونه که در نامه شاگردان محمدعلی طاهری به مراجع تصریح شده است، لکه ننگ صدور حکم اعدام برای یک اندیشمند، بر دامن مرجعیت تشیع است و در آستانه اعلام حکم جدید بنیانگذار دو طب مکمل ایرانی، شاید این آخرین فرصت برای جبران خسارتی باشد که با صدور فتوای “ارتداد” محمدعلی طاهری به اسلام و شیعه وارد شده است.

به گزارش سایت نجات با حلقه، نویسنده متن اندر حکایت رجوع حلقه ای ها به دفاتر مراجع عظام تقلید، با انتخاب این جمله از نامه سه صفحه ای شاگردان محمدعلی طاهری به مراجع: «چرا نسبت به کسانی که با ارائه اسناد دروغین و سوالات غلط در یک کلاه برداری معنوی موفق به اخذ فتوا شده بودند واکنشی نشان نمی دهند، آیا بیم آن نمی رود که این رویه ناصواب باب شود؟» آن را “مغالطه” می نامد اما بدون آن که پاسخی به پرسش مطرح شده بدهد، به اصطلاح، به صحرای کربلا زده و “عرفان حلقه ای ها” را بی حجاب و نمازگریز می خواند!
این نویسنده در حالی مراجعه شاگردان محمدعلی طاهری به دفاتر مراجع تقلید را “بی نتیجه” می خواند که گویی به یاد نمی آورد پس از صدور فتوای “ارتداد” محمدعلی طاهری، با مراجعه همین شاگردان و روشنگری آنها، مراجع تقلید برای حفظ آبروی خود مجبور شدند فتوای صادر شده را پس بگیرند و اینکه نویسنده متن «اندر حکایت رجوع حلقه ای ها به دفاتر مراجع عظام تقلید» با وجود بی اعتبار شدن این فتوا، همچنان به دفاعی همه جانبه و مادرگونه از آن می پردازد، شاید خود حکایتی باشد از ارتباط نزدیک او با کلاه برداران معنوی که با طرح پرسش های دروغ موفق به اخذ فتوای ارتداد محمدعلی طاهری شده بودند.

نویسنده متن « اندر حکایت رجوع حلقه ای ها به دفاتر مراجع عظام تقلید»، با ابراز خرسندی از «بی تفاوتی آیت الله علوی گرگانی در قبال اعدام محمدعلی طاهری»، با فرار رو به جلو، آسمان و ریسمان به هم می بافد و پای “مکر الهی” را وسط می کشد که: « بعد از اینکه حلقه ای ها نتوانستند از مراجعه به دفاتر علما به مطلوب خود برسند، سیاست دیگری را دنبال کردند. آنان با درج عنوان «بی تفاوتی علوی گرگانی در قبال حکم اعدام محمدعلی طاهری» در رسانه های خود، مخالفتشان را از نتیجه نگرفتن هایشان علنی کردند، تا این اعلان و اعلام ها گواهی بر تزویر جدید آنان در دفاع از طاهری و اعتقادات غیر شیعی آنان و بَل گواهی برای یکی نبودن حلقه و شیعه باشد.»

این در حالی است که مراجعه به بیوت مراجع تقلید شیعه هرگز از روی استیصال نبوده که اکنون محکوم کردن بی تفاوتی این مراجع نشانه تزویر باشد! شاگردان محمدعلی طاهری به خوبی از معلم خود فراگرفته اند که: “ندای “هل من ناصر ینصرنی” دعوتی است عاری از معنا و مفهوم استیصال و تنها ایجاد آخرین فرصت برای به خود آمدن و اندیشیدن است؛ فرصتی برای تفکر درباره ی کمال خود و برای تصمیم گیری درباره ی رفع ظلم و ایجاد عدالت که رابطه ی تنگاتنگ با کمال دارد.”

باری، مسئله اصلی در مورد پرونده محمدعلی طاهری نقض فاحش حقوق انسانی و قانونی او است. این دانشمند در حالی که دوره حبس ۵ ساله خود را سپری می کرده، بارها با پرونده سازی در معرض شرایط مخاطره آمیز و صدور حکم اعدام قرار گرفته و اکنون تحت فشار فراقانونی ماموران قرارگاه ثارالله به دستگاه قضایی، قریب به ۷ ماه است که مازاد بر دوره محکومیت خود، که در ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ به اتمام رسیده، در سلول انفرادی به سر می برد.

شاید بهتر باشد نویسندگانی که خود بازجو و حقوق بگیر دستگاه امنیتی هستند، به جای تکرار مکررات و گزار از صحرای کربلا! کمی با خود خلوت کنند و درس تاریخ که «هیچ ظلمی پایدار نخواهد ماند» را به یاد آورند و آنگاه به پرسش های اصلی شاگردان محمدعلی طاهری، مجموعه فعالان حقوق بشر و مقامات ارشد سازمان ملل متحد پاسخ دهند.

پرسش هایی نظیر: «چرا حکومت ایران مدام تعهدات بین المللی و بندهای اعلامیه جهانی حقوق بشر که خود نیز از امضاکنندگان آن است را نقض می کند؟»، «چرا اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی که تاکید بر “ممنوعیت تفتیش عقاید مردم ایران” دارد مدام از سوی دستگاه امنیتی نقض می شود و حتی در همین نوشته اخیر هم شاگردان محمدعلی طاهری به دلیل نوع اعتقاد خود تحقیر شده و مستوجب مجازات خوانده می شوند؟» و هزاران سوال بی جواب دیگر که پاسخی جز “می توانیم پس می کنیم” از سوی برادران سپاه ندارد.

کلام آخر با بازجویان سپاه: شاید روزی آه مظلومانی که ستمگرانه چماغ زور خود را بر سر آنها کوفتید دامن خود شما را بگیرد که گرفته است و اکنون نشانی از انهاری ها و قاسمی ها نمانده. نکند بد متاعی را خریدار شده اید و سعادت آخرت را به بهره کوتاه دنیا می فروشید.

پاسخی بگذارید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Discover more from حقوق بشر در ایران

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading