سه شنبه , ۰۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
چهارشنبه, آوریل 24

مندائیان ، قومی فراموش شده و مظلوم در ایران

1
1368

13737019_853754611424601_561775667_nمندائيان قومي گمنام و كم جمعيت هستند كه به نام‌هاي مختلف مندائيان، تعميديان، صابئين، صبي‌ها و مغتسله شهرت دارند . نامي كه اين قوم خود را به آن مي‌خوانند ، ظاهراً از كلمه ” ماندا” يا ” مندا  به معناي معرفت و شناخت مشتق شده است و اين شايد دليلي است كه دين شناسان نشانه‌هايي از ارتباط ميان اين دين با فرقه‌هاي گنوسي يافته‌اند . اما صبي در زبان عربي از صب به معناي آب ريختن  است و اين به دليل آيين‌هاي تعميد در آب است كه از اركان اين آيين به شمار مي‌آيد این قوم همواره توجه دین شناسان ، زبان شناسان و انسان شناسان را به خود جلب کرده اند. حرمتي كه اين قوم براي آب جاري قائلند اين عقيده را تقويت مي‌كند كه اصل اين قوم و دين ايشان از فلسطين است .كوه سرانديب ، مصر ، ماداي ( كوه پروان ) ، كوه كارمل ، اورشليم ، حران ، اطراف دجله و فرات از شمال به جنوب تا شهرهاي غربي خوزستان نظير سوسنگرد ، هويزه ، خرمشهر ، اطلس جغرافيايي تاريخ منداييان را از حداقل ۴۰۰۰ سال پيش تا كنون تشكيل مي‌دهد . منداييان قريب ۳۵۰۰ سال پيش ، از مصر به حوزه فلسطين مهاجرت كرده و پس از ظهور حضرت يحيي مورد خشم يهوديان اورشليم قرار گرفته ، به اجبار از اين شهر مذهبي مهاجرت كردند و در شمال بين‌النهرين و شهر حران اقامت گزيدند . آنها در ایران در کناره های رود کارون جلگه خوزستان و در عراق در کناره‌های رودخانه‌های دجله، فرات زندگی می‌کنند. ايران با 15 تا 20 هزار نفر مندايي دومين مركز جمعيتي اين دين است . منداييان عراق حدود هفتاد هزار نفر هستند كه از پیروان ادیان در عراق به صورت رسمي پذيرفته‌ شده‌اند و بيشتر در جنوب عراق در جوار دجله و فرات ، و برخي از ايشان هم در شهرهاي بغداد ، موصل و كركوك ساكن‌ هستند .منداييان ايران ، در استان خوزستان ، و بيشتر در شهر اهواز و حومه آن ، زندگي مي‌كنند . در ماهشهر و شوشتر هم مندايي هست ؛ اما تعداد منداييان شهرهاي چون سربندر ، شادگان ، خرمشهر و آبادان و . . . در حد چند خانوار است .شایان ذکر است تعداد قابل توجهي از منداييان ايران در استراليا به سر مي‌برند و در همان جاست كه بخش عمده فعاليت‌هاي پژوهشي در حوزه قوم ، آيين و دين و زبان مندايي انجام مي‌گيرد . برخي از منداييان به كشورهاي حاشيه خليج فارس و كشورهاي اروپايي همچون سوئد ، دانمارك و كشورهاي كانادا و امريكا نيز مهاجرت كرده‌اند . جمعیت آن‌ها را ۷۰ هزار نفر در عراق و حدود ۲۰ هزار نفر در ایران برآورد میشود . مندائیان از نسل سام ابن نوح میباشند و از نظر عقیدتی از پیروان یحیای تعمیددهنده و یکی از ادیان دیگر در ایران هستند . علاوه بر ایران و عراق در سوریه هم سکونت دارند . مندائیان با نام صابئین نیز شناخته می‌شوند، و آنها را با فرقهٔ مغتسله پیوند داده‌اند .این دسته از پیروان ادیان نیز که جمعیت بسیار اندکی در ایران هستند از آسیبهای اجتماعی و نقض حقوق شهروندی خود در امان نمانده اند از توهینهای برخی افراد و دادن القاب رکیک تا تمسخر نوع مراسم مذهبی آنها که در نظر مسلمانان تندرو با توجه به بدعتهای غلط اسلامی آنها را ستاره پرست میدانند و یا اینکه این دسته از پیروان ادیان از ترس خود مجبور هستند اعتقادات مذهبی خود را پنهان کنند و یا اینکه این افراد برای این که بتواند از امکانات آموزشی استفادهء کنند نمیتوانند خود را با دین واقعی خود معرفی کنند چرا که در صورت فهمیدن مسولین فرزندان آنها از حق تحصیل محروم خواهند شد. این دسته از پیروان ادیان در ایران از حق داشتن نماینده و کرسی در مجلس محروم هستند و طبیعی است که با وجود چنین شرایطی آنها نمیتوانند احقاق حق کنند . اسم مکان عبادتی آنها ((مَندي یا ماندي  اسم  معبد مندايیان ))است كه در كنار رودخانه از ني و گل ساخته مي‌شود . در قسمت جنوبي آن حوضي براي تطهير است كه به وسيله دو كانال با آب رودخانه مرتبط است تا آب حوض راكد نباشد .

زبان و فرهنگ گویشی و تفکرات مندائیان

images (3).jpg

تعمید از مهمترین مراسم منداییان است

خط مندائیان به صابئین معروف است که از ۲۳ حرف تشکیل شده و كلمه هايى از زبانهاى ديگر مثل عبری و سریانی به ادبيات زبان مندائى وارد شده است.خط مندائى از راست به چپ نوشته مى شود.این خط از آرامى ريشه گرفته است و ازديگرخطهاى سامى زيباتر و كاملتر است.هنگام نوشتن خط مندائى حروف صدادار و الفباى آن با هم نوشته مىشود از نظر لهجه آنها به زبان عبری و سریانی صحبت میکنند . علاوه برزبان نوشتارى مندائيان،يك زبان عام هم وجود دارد كه تنها مندائيان خوزستان به آن صحبت مى كنند.اين زبان هم به نسبت خود زيبا وبرجسته است.اين زبان فقط درشهرهاى استان خوزستان رايج است ومندائيان اين نقاط به اين زبان صحبت مى كنند.مندائيان ديگرمناطق اين زبان را بلد نيستند وبه اين زبان حرف نمى زنند.مندائيان عراق قادر نيستند به اين زبان صحبت كنند.زبان مندائى مندائيان خوزستان ميان مندائيان عراق رايج نيست وآنها چيزى از اين زبان نمى دانند.گويش مندائى در عراق از ياد رفته است.مندائيان عراق به جاى زبان مندائى به زبان عربى صحبت مى كنند. مندائيان عراق،روحانى عاليمقام وروحانى آنها نيزفقط –تا حدى كه آموزش ديده اند-مى توانند از كتاب دينى خود بخوانند وبنويسند.با اين وجود قرائت وشكل بيان ادبى اين زبان با شكل بيان مندائيان خوزستان مشترك است. در سخن گفتن از منداييان پيش از هر كلامي بايد از ” آب ” آغاز كرد . آب زنده ( جاري ) در اصطلاح مندايي ، يردنه اردن به نزد منداييان ، مقدس و رمز و نشانه حيات اعظم است . تقريباً تمامي آيين‌ها و مناسك منداييان در كنار آب جاري انجام مي‌شود . ايشان اعتقاد دارند كه يردنه  از زير عرش جاري است و حيات نيز از زير يردنه و دنياي نوراني بالا ، مملو از آب زنده است .

تولد و تقدس ازدواج

images-2

پیروان ایین مندایی در حال تعمید کودک

منداييان سعي مي‌كنند نوزاد و مادرش را هفت روز دور از جمع نگه دارند و در روز چهلم نيز مراسم تعميد رسمي ( مصوتا) برگزار مي‌كنند .هر فرد مندايي به غير از نام خود ، يك نام مذهبي نيز دارد كه با توجه به ساعت و ماه تولدش به آن منتسب مي‌شود و در تمام مراسم ديني با آن نام تعميد مي‌شود .در ميان منداييان ، تجرد گناد است و هر فرد مندايي با عنوان وظيفه بايد ازدواج كند و گفته شده كه ازدواج‌شان دورن همسري است . منداييان قبل و بعد از عروسي ، عروس و داماد را تعميد رسمي مي‌كنند . در ميان آنها لباس عروسي لباس آخرت است . طلاق در دين مندايي نيست اما متاركه‌اي كه زن و شوهر به آن راضي باشند ، جايگزين طلاق مي‌شود . از مراسم ويژه‌اي كه منداييان در صبح روز عقد و تعميد انجام مي‌دهند تهيه نان مخصوصي است كه با خرما و آداب خاصي پخت مي‌شود و ” گنزورا” بر آن دعا مي‌خواند و آن را جلو عروس مي‌آورند . بزرگان مندايي عروس و داماد را به نان و لباس مقدس سوگند مي‌دهند كه هميشه به هم وفادار باشند .  اِشخنتا نيز خانه كوچك نماديني است كه آن را رو به شمال با گل درست مي‌كنند و درونش شمع روشن مي‌كنند و آن را نمادي از حرمت حريم خانه و روشنايي آن مي‌دانند .در ميان منداييان اگر كسي همسرش را از دست دهد فقط در صورتي مي‌تواند دوباره ازدواج كند كه فرزندي نداشته باشد .همين طور در ارث نيز تا زماني كه دختر ازدواج نكرده باشد ، دختر و پسر به تساوي ارث مي‌برند و در صورت ازدواج نيمي از ارث به دختر مي‌رسد .

مرگ در آيين مندايي

images (1).jpgگريه و عزا و سياه پوشيدن در ميان منداييان جزو كارهاي خلاف دين است . در آيين مندايي اگر بيماري در حال نزع رو به مرگ بود ، او را با آبي كه از آب جاري تهيه كرده‌اند تعميد مي‌دهند و لباس عروسي‌اش را بر او مي‌پوشانند . منداييان معتقدند كه روح مرده تا سه روز بالاي جسد در قبر مي‌ماند و بعد از سه روز حركتش را رو به آسمان آغاز مي‌كند . به همين خاطر آنها قبر را با چيزي به نام سكيندوله که نقش شير و زنبور و مار و عقرب به نشانه عناصر اربعه دارد مهر مي‌كنند . آنگاه بعد از سه روز خانه كوچك نماديني را كه از ني ساخته‌اند به نام مندلتا به آب جاري مي‌اندازند ، كه نمادي از روح آدمي در آب جاري است .

تقویم و روز شماری سال در آئین مندايي

منداييان 12 ماه سي روزه دارند و پنج روز باقي مانده را ، برعكس ساير فرهنگ‌هاي ايراني ، پنج روز مبارك پنجه مي‌نامند و اين روزها را ازمبارك‌ترين و خوش‌ يمن‌ترين روزهاي سال مي‌دانند . ماه‌هاي مندايي هر يك نام مخصوصي در زبان مندايي دارند.در نظر منداييان هشت روز از سال نحس است كه پنج روز پيش از عيد پنجه ، دو روز عيد شيشيان و يك روز بعد از يحيي نبی است كه آن را به مناسبت كشتار كودكان مندايي توسط امپراتوري روم نحس مي‌دانند .

پيشوايان مذهبي و اعتقادات مندائی

0_mandaeism

فخرالدین عبدالصمد از پژوهشگران و نویسندگان مندایی

اگر مندايي كه داراي صفات برجسته جسمي و روحي و از خانواده‌اي سرشناس باشد مي‌تواند به مقام كاهني برسد، ولي كهانت عملاً ارثي است و خانواده‌اي وجود دارد كه كهانت قرن‌ها درميان اعضاي آن ارثي بوده است .يك كودك هفت ساله پس از آنكه تحت تعليم بزرگان مذهبي و شيوخ فرقه قرار گرفت ، در سن 29 سالگي آماده مي‌شود به عنوان ” حلالي” در جمع روحانيون حضور يابد و در هنگام انجام تشريفات مذهبي پيش نمازي فرقه را به عهده گيرد . او بعد از چند سال حلالي ، به سمت پيشواي مذهبي ” ترميده” انتخاب مي‌شود و همين ترميده است كه “گنزورا” يا رهبر ديني مندايي از بين‌شان انتخاب مي‌شود .مندائیان دارای ۴ پیامبر هستند اولین پیغمبر آنها آدم ، شیتل ، نوح ، سام و یحیی هستند. کتاب مقدس صابئین  یا مندائی گنزا ربا :. يا گنج بزرگ كه همان صحف حضرت آدم است . كتابهاى دينى دیگری مندائى ، مثل گنج بزرگ كه كتاب عظيم مندائيان است،کتاب بعدی آنها دراشه دِ يحيي نام دارد كه به معناي  منقولات يحيي است ، همچنين هشدارهاى يحيى تعمید دهنده كه آموزشهاى وی كه فرد چگونه سعادتمند و رستگار باشد را دربر مىگيرد، درا دِ نشمته یا کتاب غسل نام دیگر کتاب آنهاست كه درباره آداب تعميد و غسل سخن مي‌گويد ،  سفر دِ ملوشه و کتاب تاب نهاد صور فلکی کتابهای دیگری هستند كه هر ۲ کتاب با موضوع بحث درباره نجوم و احكام افلاك است.  الف ترسر شياله كه از آن با عنوان دیوان هزار و دوازده پرسش یاد میشود در آن هزار و دوازده سؤال ديني مطرح و پاسخ داده شده است ، علاوه برآن كتاب نمازهاى سروقت و دعاهاى مندائى تاكيد مى كند ، كتاب روح و روان ، كتاب انسانها وآئين وسنتهاى روحانيت،وكتاب پيمان ازدواج ،کتاب شرح درمورد جسم،صواب وخطا،خطا وصواب، ديوان اواثر عظيم،ديوان سرزمين والاى پادشاهى همچنين ديگركتابهاى مندائى هستند که همه به خط مندائى نوشته شده است . مندائیان دارای مناسک مذهبی خاص خود میباشند که از مهمترین آنها میتوان به غسل تعمید اشاره کرد که شخص تعمید شونده از سمت راست تعمید کننده (روحانی) وارد آب می‌شود و شخص روحانی بر سر او آب می‌ریزد. با توجه به عقاید این گروه از پیروان ادیان در ایران هر شخص مندائی مکلف است فرزند خود را در سی و یکمین روز تولدش تعمید کند ، هر شخص مندائی در چهار عید بزرگ مندائی باید تعمید شود و با آرمان های هزاران ساله ی مندائی تجدید بیعت کند. از آنجاییکه مندائیان در ایران ، عراق و سوریه  مورد تبعیض قرار گرفته اند در سالهای اخیر تعداد کثیری از این دسته از پیروان ادیان به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند .

معيشت

معيشت منداييان در گذشته با توجه به محيط طبيعي و اقليمي محل سكونت‌شان ، كشاورزي و پرورش دام و طيور بود . اما آنان به صنعتگري و ساخت ابزار و وسايل زندگي روستايي و تهيه زيور آلات نيز علاقه خاص داشته‌اند . به طور كلي منداييان در ساخت مصنوعات فلزي ، قلمزني روي نقره و طلاكاري ، هنرمندان ماهري بوده‌اند و قلمزني روي نقره ، طلاكاري و طلافروشي هنوز هم شغل عمده آنهاست . هنر ” قلم كاري سياه روي طلا” هنري است كه فقط منداييان با آن آشنا هستند ؛ هر چند در سال‌هاي اخير ، نسل جوان ، ديگر آنقدرها خود را مقيد به ادامه شغل اجدادي نمي‌داند و راه تحصيل و دانشگاه را پيش گرفته است .

برخي از احكام و قوانين مندايي

دين مندايي فاقد سيستم حقوقي قضاوت است. اعتقاد به تاسيس دولت نيز در متون مندايي ديده نمي‌شود. مالكيت محترم است ولي استثمار انسان از انسان نفي شده است. ماليات ديني در دين مندايي وجود ندارد. گنزورا به عنوان قاضي نمي‌تواند به كسي امر و نهي كند . در اين دين احكامي چون اعدام و سنگسار وجود ندارد . غير منداييان حق ورود به اين دين را ندارند اما خروج از دين براي  منداييان آزاد است و شامل حكم مرتد نمي‌شود .

رهبر ديني منداييان ايران

150107103754_15

تصویر گنزورا (( روحانی ))مندایی

در دين مندايي رسيدن به مرتبه گنزورايي (genzevra) بسيار مشكل است و كسي كه بتواند گنزورا شود  به عنوان رهبر ديني پذيرفته مي‌شود. شيخ جبار طاووسي پيرمرد كهنسالي است كه صاحب اين مقام است . گنزوا بايد در تمام مراسم عقد و عروسي و تعميدهاي مهم شركت داشته باشد. ترميده (tarmide) و حلالي (halali) دو مقام ديني هستند كه حالت دستياران گنزورا را دارند و مي‌توانند عقد زن بيوه را بدون حضور گنزورا انجام دهند .

انجمن صابئين مندايي

اين انجمن كه در سال ۱۳۴۹ شمسي توسط شيخ سالم صبوري ، رهبر ديني صابئين در آن زمان بنا نهاده شد. در سال ۱۳۵۹ با اساسنامه‌اي در چهار فصل و ۲۴ ماده مجوز تاسيس گرفت . اين انجمن در اهواز انجمني قومي ، ديني است كه به امور داخلي و مشكلات اجتماعي منداييان ايران مي‌پردازد و علاوه بر آن ، زير مجموعه‌هايي نيز براي آموزش زبان ، فرهنگ و دين مندايي دارد. هيات مديره ۱۳ نفره اين انجمن با راي گيري در اهواز و حومه انتخاب مي‌شوند . از آن ميان ، روحانيون مندايي يك نفر را براي شركت در هيات مديره انتخاب مي‌كنند . منداييان ساير شهرها به صورت راي گيري سني كسي را به عنوان نماينده تعيين مي‌كنند تا با انجمن در ارتباط باشد .

آنها دارای ۴ عید بزرگ میباشند که عبارت اند از : عیدفل ، عید پروانایا ، عید میلاد یحیی معمدان . عید دهوا ربا (عید بزرگ)

عیددهوا ربا (عید بزرگ)

دهوا ربا روز اول ماه دولا (برابر  دوم مرداد) روز عيد بزرگ و اصلي مندائيان است. ماه دولا اولين ماه سال نو به حساب آمده، عموماً با ماه مرداد در گاه شماري شمسي برابر است.مندائيان از ساعاتي قبل از شروع سال نو – از عصر آخرين روز سال پيشين – اقدام به پاكسازي و خانه تكاني كرده، به نظافت شخصي و سپس غسل تعميد پرداخته و اين كار با عنوان كنشي زهلي ناميده مي شود. هر شخص مندائی در چهار عید بزرگ مندائی باید تعمید شود و با آرمان های هزاران ساله ی مندائی تجدید بیعت کند. مندائيان از عصر آخرين روز سال پيشين تا 36 ساعت بعد يعني تا صبح روز دوم ماه دولا از منزل خارج نمي شوند.از صبح روز دوم ماه دولا ديد و بازديد ها شروع مي شود.بازديد از اقوام درجه يك، ‌مادر، پدر و روحاني عالي مقام (گنجور) در روز دوم ماه دولا انجام مي شود. شايد بدين خاطر است كه دو روز اول و دوم ماه دولا به عنوان دهوا ربا (عيد بزرگ) شناخته شده است. ولي در واقع روز عيد بزرگ همان روز اول ماه دولا است. اين موضوع كه چرا مندائيان طي 36 ساعت آغازين سال نو از منزل خارج نمي شوند، هميشه مورد بحث و بررسي داخلي اين قوم قرار  گرفته است. دلايلي همچون خانه تكاني، توبه به نفس خويش، رياضت زاهدانه را روشنفكرانه امرزي مطرح مي كنند.ولي در واقع بايستي به روانشناسي اسطوره اي بيشتر بها داد.تغيير سال و پايان پذيرفتن سال پيشين و در آمدن سال جديد هميشه توامان با اضطراب است. اضطراب از اينكه موجودات آسماني چگونه اين تحول را رقم مي زنند و آينده را چگونه تقدير مي كنند. سكوت مندائيان و عدم تحرك 36 ساعته آنان، راه را براي غلبه موجودات نوراني بر ظلمت هموار تر مي كند. ديد و بازديدهاي عيد بزرگ تا روز ششم دولا ادامه دارد.

 شيشيان

شيشيان در دو روز ششم و هفتم ماه دولا و از روزهاي نحس است. مندائيان به عنوان اشاره ديني به فرشته اي  كه قصد شناسايي منازل مندائيان را دارد، شاخه اي از بيد يا گل ياس بر سر در خانه هايشان نصب مي كنند. اين از باورهاي غير رسمي عامه مندائيان است كه در اين روز هيچ كاري  كه موجب تحريك ديوهاي ظلماني مي شود نبايد انجام داد. برخي از مردم و عموم روحانيون در اين دو روز، روزه سنگين مي گيرند. روزه سنگين عبارت است از : نخوردن مواد گوشتي و تخم مرغ و مصرف ميوه جات و آب. عیدفل ،روز فل از روزهاي با شگون و مبارك است. روزي كه هيبل زيوا حاصلخيزي را بر زمين گستراند و درختان و باغستانها را پديدار نمود. اولين درختي كه هيبل زيوا كشت نمود درخت خرما بود. پيروان ماني نيز به درخت خرما بي اندازه علاقه داشتند و نشان صلح و حاصلخيزي به حساب مي آمد. متون مندايي نيز كراراً درخت خرما را مورد تقديس قرار داده است. اين روز هر چند با شكوه و مبارك است ولي جز اعياد اصلي مندائيان نيست. روز فل اولين روز ماه تورا (برابر اول آبان و گاه برابر سي ام مهر) است. در اين روز به نشانه تقديس عمل هيبل زيوا در سرد كردن زمين و حاصلخيز نمودن آن  غذايي مركب از خرما و كنجد درست كرده و مي خورند. به همين مناسبت از اول ماه تورا به مدت چهار روز روزه خفيف گرفته مي شود. روزه اي كه در آن  از مراسم تعميد و ذبح قرباني خبري نيست و خوراك عموم مندائيان از خرما و كنجد و ديگر محصولات نباتي است.اين روز جز اعياد اصلي مندائيان نيست. دليل آن  واضح است:‌ مندائيان تنها در اعياد اصلي به ذبح قرباني مراسم تعميد مي پردازند و در روزهاي نحس به روزه سنگين پرداخته و از ذبح قرباني و اجرا مراسم تعميد پرهيز مي كنند. دهوا حنينا (عيد كوچك) عيد كوچك روز هيجدهم ماه تورا (برابر با هفدهم آبان)‌ است. اين روز به مناسبت آغاز بهره برداري از محصولات نباتي زمين جشن گرفته مي شود. در روز اول تورا، هيبل زيوا زمين را از حالت گداختگي و مذاب خارج نمود و سرد كرد، و در روز هيجدهم ماه تورا اولين محصولات نباتي از زمين برداشت گرديد.اين روز نسبت به روز فل بسيار والاتر و با شكوهتر است و جزء اعياد اصلي مندائيان به حساب مي آيد.در اين روز غذايي موسوم به هوخسا در منازل مندائيان تهيه و تناول مي شود. نان برنجي را كوبيده و با كنجد سرخ شده و خرما مخلوط كرده و با ماست ميل مي كنند.

عاشوريه

اين روز به مناسبت غرق شدگان طوفان نوح برگزار مي شود و جزء اعياد اصلي نيست. عاشوريه در اول ماه سرطانا (برابر با سي‌ام آذر) اجرا مي گردد. از آنجا كه مندائيان براي مردگان خويش مراسم دخراني – لوفاني برگزار مي كنند، مراسم عاشوريه نيز بر همين قاعده براي مردگان طوفان نوح برگزار مي شود. دخراني – لوفاني نوعي غذاي آمرزشي است كه اجتماع مندائيان، به ياد مردگان خود تهيه كرده و تناول مي كنند.در اين روز حليمي مركب از: گندم، نخود، لوبيا، ماش، عدس، باقلا و لپه (يا جو) تهيه مي شود و مندائيان با آمرزش غرق شدگان طوفان نوح خود را تسلي مي دهند.ارتباط دهي مندائيان با گذشته خويش از طريق آئينهاي مشابه عاشوريه، نشانه هويت تاريخي – قومي آنان است. اينان علاقه وافري به گذشته باستاني خويش دارند و دل از آن  بر  نمي دارند.

پنجه نحس

مندائيان در آخرين پنج روز ماه سنبله (برابر با بيست و پنجم تا بيست و نهم اسفند ماه) به روزه سنگين مي پردازند. مراسم تعميد در اين پنج روز تعطيل و هيچ نوع قرباني ذبح نمي شود. نماز به وضو گرفتن محدود شده و تنها اول و آخر دعاي روزانه قرائت مي‌شود. در اين پنج روز هيچ نوع عقد و عروسي برگزار نمي شود.

احتمالاً اين پنج روز نحس نمادي از پنج انديشه ظلماني يا پنج موجود تاريكي (همانند انديشه ماني) باشد، كه در گاهشمار ساليانه مندائيان تجلي كرده است.

پروانايا (عید پنجه)

پنجه مبارك و با شگون از پايان ماه سنبله تا شروع ماه قينا ادامه دارد. ايام پنج روزه پنجه جز هيچ يك از ماههاي دوازده گانه مندايي نيست. سال مندائيان 360 روز (هر ماه 30 روز) است  و اين پنج روز در حد فاصل ماه سنبله و قينا جا گرفته است. در اين پنج روز مندائيان به جشن و سرور و مراسم غسل تعميد مي پردازند. از نظر گاه آنان شبهاي اين پنج روز مانند روز است و مراسم تعميد را ميتوان در شب اجرا نمود. آنان اعتقاد دارند اين پنج روز شبانه روز سراسر نورانيت و بركت است و هر دعاي خالصي استجابت مي‌شود. نماز ظهر و عصر در اين پنج روز به حال تعليق درآمده و آيات نماز صبح، مقدس و با بركت است .

براي مندي يك كبوتر ذبح مي گردد. گوشت سينه آن  را پخته، و همراه نان و مقداري كشمش و گردو دانه به تناول مي‌كنند. قرباني پروانايا فقط كبوتر است.

عيد ميلاد يحيي

اول ماه هطيا (برابر سوم خرداد) روز ميلاد يحيي نبی است. در اين روز تعميد و دخراني انجام مي شود. نامگذاري كودكان مندايي در اين روز انجام مي شود.

اخيراً انجمن مندائيان ايران در اين روز جشن با شكوهي در مندي اهواز برگزار مي كند كه طي آن  كودكان و نوجوانان سرودهاي ديني اجرا كرده و يكي از بزرگان قوم به سخنراني مي پردازد و مراسم با خوردن شيريني و شربت و دعاي همگاني پايان مي پذيرد.

روز بعداز ميلاد يحيي نبی

دوم ماه هطيا (برابر چهار خرداد) روز نحس است. زيرا در اين روز مأموران نماينده امپراطوري روم در اورشليم خانه به خانه به دنبال كودكي بودند،  كه نشانه هاي پيامبري داشت. و به همين خاطر (و بر اساس روايات مندايي) صدها كودك اورشليمي را به قتل رساندند. در اين روز روزه سنگين اجرا مي شود  و مراسم تعميد به حال تعليق در مي آيد.

مندائیان سبک عبادتی خواص خود را دارند : براخه کلمه عبری به معني نماز، در روز سه بار انجام مي شود. صبح در هنگام طلوع آفتاب (با روشن شدن آسمان) و ظهر يك ساعت بعد از ظهر) و غروب (قبل از غروب كامل آفتاب).

نماز مندائيان ركوع و سجود ندارد. جهت ايستاندن نمازگزار به سمت ستاره قطبي (شمال جغرافيايي) است. قبله شمالي مندائيان موجب اين توهم مي گردد كه : مندائيان ستاره ها را پرستش مي كنند. در حالي كه اينگونه نيست و مندائيان شمال جغرافيايي را مركزعرش كبريايي و عالم انوار (بهشت برين) مي دانند.آيات نماز در سه وقت : صبح، ظهر و عصر متفاوت است.نماز شب در دين مندائي  وجود ندارد. دعاي شب در دو هنگام ادا مي شود : يكي قبل از خواب و ديگري قبل از سحر. همانطور که گفتیم نمازهاي شبانه در دين مندائيان وجود ندارد. تنها دو دعاي شب و قبل از سحر براي مندائيان توصيه شده كه اجباري در عمل بدان نيست. نمازهاي مندائيان هيچ كدام سجده ندارد. ركوع نيز ندارند ولي گاهگاهي كه نام خداوند (یحيي تعمید دهنده)  و يا برخي  فرشتگان بزرگ آورده مي شود  كمي به سمت جلو خم شوند و ادا احترام مي كنند.

تهیه مقاله : حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی ، فعال حقوق بشر

برچسب هامقاله ها

پاسخی بگذارید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Discover more from حقوق بشر در ایران

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading