https://wp.me/p6xuBy-UsF
حقوق بشر در ایران ـ امروز دوشنبه ۳شهریورماه ۱۴۰۴، تالاب صالحیه در استان البرز، به خشکی بی سابقه ای رسیده است.
به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از ایلنا، روز شنبه ۱ شهریور ماه ۱۴۰۴، مدیر کل محیط زیست استان البرز، از خشک شدن بی سابقه تالاب صالحیه، در پی عدم توزیع حق ابه و سو مدیریت بحران آب در ایران، خبر داد. تالابها نهتنها بخشی از زیستبوم طبیعی کشور محسوب میشوند، بلکه نقش حیاتی در تنظیم چرخه آب، جلوگیری از گردوغبار و تأمین امنیت اکولوژیک دارند. با این حال، تالاب صالحیه در استان البرز به مرحلهای رسیده که کارشناسان آن را «خشکی بیسابقه» میخوانند. اکنون این تالاب نهتنها حیات خود را از دست داده، بلکه به کانونی برای تولید گردوغبار و بروز پدیده خطرناک فرونشست زمین در مهرشهر کرج بدل شده است. پرسش اینجاست: آیا مدیران شهری و ملی آمادهاند با تغییر الگوی توسعه و مصرف، مانع از تبدیلشدن البرز به کانون جدید بحرانهای زیستمحیطی کشور شوند؟
این فرد مسئول در اداره کل محیط زیست استان البرز با اعلام این خبر تشریح کرد:”خشکی تالاب صالحیه و تبدیلشدن آن به منبع گردوغبار در کرج و تهران، و گسترش پدیده فرونشست زمین در این تالاب و مهرشهر کرج در حال رخ دادن است.”
وی در خاتمه تائید کرد:”استان البرز دیگر توان توسعه صنایع آببر و کشاورزی غرقابی را ندارد و باید تغییر الگوی مصرف و بازچرخانی آب در دستور کار قرار گیرد.”
تالابی که روزگاری جانبخش بود
تالاب صالحیه، بخشی از مجموعه تالابهای مهم حوضه آبریز البرز، زمانی مأمن پرندگان مهاجر و منبع حیات برای منطقهای وسیع بود. این تالاب در سالهای گذشته بهدلیل کاهش بارندگی، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، توسعه صنایع آببر و کشاورزی غرقابی بهتدریج خشک شد.
تصاویر ماهوارهای ناسا و دادههای سازمان حفاظت محیط زیست نشان میدهد که سطح آب این تالاب طی ۱۵ سال اخیر بیش از ۸۵ درصد کاهش یافته است. امروز بستر تالاب صالحیه به دشتی خشک و بیآب بدل شده که هر وزش باد، تودهای از گردوغبار را به سمت کرج و تهران میفرستد.
بحران فرونشست؛ زمین زیر پای مهرشهر خالی میشود
یکی از پیامدهای مستقیم خشکی تالاب، افزایش فرونشست زمین است. پژوهشهای سازمان زمینشناسی کشور نشان میدهد نرخ فرونشست در برخی نقاط مهرشهر کرج به ۲۵ سانتیمتر در سال رسیده است؛ نرخی که چند برابر مرز بحران جهانی (۴ سانتیمتر) محسوب میشود.
این پدیده نتیجه برداشت بیش از حد از آبهای زیرزمینی است. زمانی که تالابها خشک میشوند، ذخیره طبیعی آب زیرزمینی نیز از بین میرود. خاک فشرده میشود و در نهایت سطح زمین فرو مینشیند. آثار این فروچالهها را امروز میتوان در ترکخوردگی خانهها، نشست خیابانها و تهدید زیرساختهای شهری در مهرشهر مشاهده کرد.
چرا که مدیریت نادرست منابع طبیعی، به ضرر مستقیم مردم منجر شده و امنیت جانی و مالی آنها را به خطر انداخته است. همچنین طبق ماده ۱۱ قانون توزیع عادلانه آب، هرگونه بهرهبرداری غیرمجاز یا مفرط از منابع آبی ممنوع است و متخلفان باید پاسخگو باشند.
میانتیتر: صنایع آببر؛ توسعه یا تخریب؟
استان البرز با وجود محدودیت شدید منابع آبی، همچنان میزبان صنایع آببر است. کارخانههای فولاد، سیمان و صنایع شیمیایی، بههمراه کشتهای غرقابی نظیر ذرت و برنج، سالانه میلیونها مترمکعب آب مصرف میکنند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست البرز اخیراً هشدار داده است که «البرز دیگر توان توسعه صنایع آببر و کشاورزی غرقابی را ندارد.» این هشدار در واقع اعترافی رسمی است به اینکه الگوی توسعه در استان، ناسازگار با ظرفیتهای اکولوژیک بوده است.
بر اساس ماده ۵۵ قانون شهرداریها و اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حفاظت از محیط زیست وظیفهای همگانی و الزامآور است. توسعهای که با از بینبردن تالابها و تشدید فرونشست همراه باشد، در تعارض آشکار با این اصل قرار دارد.
میانتیتر: گردوغبار؛ سهم جدید تهران و کرج از تالاب مرده
با خشکشدن تالاب صالحیه، کانون گردوغبار در قلب البرز شکل گرفته است. بنا به گزارش پژوهشگاه هواشناسی، کانونهای گردوغبار این منطقه میتوانند سالانه بیش از ۴۰ هزار تُن ذرات معلق را وارد هوای کرج و تهران کنند. این حجم آلودگی معادل اضافهشدن دهها کارخانه آلاینده به حاشیه پایتخت است.
مطالعات علمی نشان میدهد که افزایش ذرات PM2.5 در هوا، خطر ابتلا به بیماریهای تنفسی، قلبی و حتی سرطان را بهشدت بالا میبرد. این یعنی مرگ تالاب صالحیه، تنها مرگ یک اکوسیستم نیست؛ بلکه مستقیماً با سلامت شهروندان گره خورده است.
میانتیتر: قواعد فقهی و مسئولیت شرعی در قبال طبیعت
فقه اسلامی، حفظ محیط زیست را نهتنها وظیفهای اجتماعی، بلکه تکلیفی شرعی میداند. چند قاعده کلیدی در این باره قابل استناد است:
• قاعده لاضرر: هیچ فرد یا نهادی حق ندارد با اقدامات خود به دیگران ضرر برساند؛ خشکاندن تالاب و دامنزدن به گردوغبار مصداق بارز ضرر است.
• قاعده اتلاف: هر کس مال یا نعمتی از انفال عمومی (از جمله آب و خاک) را نابود کند، ضامن است.
• قاعده حفظ نظام: حفظ جان و مال مردم و جلوگیری از فروپاشی نظام اجتماعی مقدم بر منافع کوتاهمدت اقتصادی است.
از همین منظر، میتوان گفت هرگونه سیاستگذاری توسعهای که به نابودی تالابها و تشدید بحرانهای زیستمحیطی منجر شود، نهتنها غیرقانونی، بلکه خلاف شرع نیز محسوب میشود.
تحلیل نهایی: البرز در لبه پرتگاه
خشکی بیسابقه تالاب صالحیه و فرونشست مهرشهر، تنها هشدارهایی محلی نیستند؛ اینها نماد یک بحران ملی هستند که میتواند دامنهاش به تهران و سایر شهرها نیز کشیده شود. اگر تغییر الگوی مصرف آب، بازچرخانی منابع و توقف صنایع آببر فوراً در دستور کار قرار نگیرد، البرز به سرعت به یکی از کانونهای اصلی مهاجرت اقلیمی، بحران بهداشتی و تهدید امنیتی کشور بدل خواهد شد.
پیشنهادات کارشناسانه:
۱. توقف فوری توسعه صنایع آببر و بازنگری در طرحهای توسعهای استان.
۲. سرمایهگذاری در بازچرخانی آب و تصفیه فاضلاب بهعنوان منبع جایگزین.
۳. احیای تالاب صالحیه با انتقال آب مازاد تصفیهشده از کرج و تصفیهخانههای مجاور.
۴. تقویت نظارت قضایی بر برداشتهای غیرمجاز آب زیرزمینی با استناد به قانون توزیع عادلانه آب.
۵. تدوین طرح جامع مدیریت بحران فرونشست با همکاری شهرداری کرج، سازمان زمینشناسی و وزارت نیرو است.
تالاب صالحیه امروز دیگر تنها یک تالاب خشکشده نیست؛ اینجا به «آینه تمامنمای بحران مدیریت منابع آب در ایران» تبدیل شده است. البرز با شتاب در مسیر فرونشست، گردوغبار و تخریب زیستبوم حرکت میکند. نجات این استان و شهرهای اطراف، نیازمند شجاعت در تصمیمگیری، پایبندی به قانون و التزام به قواعد فقهی است که همگی بر حفاظت از طبیعت و منع ضرر به جامعه تأکید دارند.
پیشتر هم در تاریخ ۱ بهمن ماه ۱۴۰۳، حقوق بشر در ایران، با انتشار گزارشی رسمی به نقل از خبرگزاری مهر، در خصوص خشک شدن تالاب صالحیه واقع در استان البرز، در پی عدم توزیع حق آبه، سو مدیریت و تداوم نابسامانی در وضعیت محیط زیست و عدم مدیریت بر منابع آب در ایران، هشدار داده بود.
در هدف پانزدهم از سند ۲۰۳۰ یونسکو که پس از تصویب در سال ۲۰۱۶ برای اجرای مفاد و اهداف در اختیار کشورها قرار گرفت بر حق افراد در برخورداری از محیط زیست و همچنین حفاظت از منابع طبیعی تاکید شده است اما در ایران اجرای اهداف این سند در پی مخالفت آیت الله خامنه ای با آن بطور کامل از دستور کار دولت و مجلس خارج شد و مسئولان حکومتی در ایران، مفاد سند ۲۰۳۰ یونسکو را «ترویج سبک زندگی غربی» می دانند.
Subscribe to get the latest posts sent to your email.

