https://wp.me/p6xuBy-SLN
حقوق بشر در ایران ـ امروز شنبه ۱۰خرداد ماه ۱۴۰۴، ماموران امنیتی در شهرستان بهبهان، یک شهروند را دستگیر کردند.
به گزارش حقوق بشر در ایران، در ساعات پایانی پنجشنبه ۸ خرداد ماه ۱۴۰۴، علیرضا فغفوری(رضا شبزده)، ساکن شهرستان بهبهان از توابع استان خوزستان و راننده کامیون، توسط نیروهای امنیتی در آن شهرستان، دستگیر شد. این اتفاق، که در بستر اعتصابهای گستردهی کامیونداران در بهبهان رخ داد، نماد روشن سیاست سرکوب بیرویهای است که جمهوری اسلامی علیه صدای معیشت و حقطلبی در پیش گرفته است؛ سیاستی که هم در قوانین داخلی کشور با اصول بنیادین در تضاد است و هم بر اساس تعهدات بینالمللی ایران مصداق بازداشت خودسرانه، ارعاب خانوادگی و نقض دادرسی عادلانه محسوب میشود.
به نقل از یک فرد مطلع در گفتگو با گزارشگر حقوق بشر در ایران:”ماموران امنیتی در ساعات پایانی پنجشنبه ۸ خرداد ماه با یورش به منزل آقای فغفوری و تفتیش و توقیف برخی لوازم شخصی از قبیل گوشی تلفن همراه، این شهروند را به این علت که وی اعتصاب سراسری رانندگان کامیون، حمایت کرده بود دستگیر کردند.”
لازم به ذکر است، علیرضا فغفوری(رضا شبزده)، برای بازجویی و تشکیل پرونده قضایی به بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی ـ انتظامی در استان خوزستان، منتقل شده است.
این بازداشت در حالی صورت میگیرد که شهر بهبهان در روزهای اخیر شاهد اعتصاب گسترده کامیونداران و شکلگیری فضای اعتراضی علیه شرایط اقتصادی و معیشتی بوده و به یکی از کانونهای نارضایتی و مقاومت مدنی تبدیل شده است. همزمان، نیروهای امنیتی با حضور پررنگ در سطح شهر، اقدام به سرکوب، تهدید و بازداشت فعالان مدنی و صنفی کردهاند.
شبِ یورش، صدای موتور خاموش شد
«رضا شبزده» نامیست که کامیونداران بهبهان با احترام میشناسند؛ مردی از دل جاده، خستگیناپذیر، صریحگو، و حالا ساکت شده در سیاهچالهی امنیتی. علیرضا فغفوری، اهل بهبهان، شامگاه پنجشنبه ۸ خردادماه، در خانهاش بازداشت شد. مأموران امنیتی با ورود شبانه، بدون حکم قضایی، با خشونت و ایجاد رعب و وحشت در میان اعضای خانواده، این راننده معترض را با خود بردند؛ از آن لحظه، نه خبری از او هست، نه پاسخی از مقامات.
در غیاب اطلاعرسانی رسمی، آنچه میماند فقط بیخبری خانوادهای نگران و جامعهای ملتهب است که میداند این بازداشت تنها به جرم مطالبهی نان و کرامت بوده است.
بهبهان؛ شهری بر لبهی خشم
بازداشت علیرضا فغفوری را نمیتوان از بستر اجتماعی-سیاسی روزهای اخیر بهبهان جدا کرد. این شهر، با پیشینهای از مقاومت مدنی و اعتراضات گسترده، بار دیگر درگیر ناآرامیهایی برآمده از فشار اقتصادی، بیکاری، افزایش هزینههای حملونقل و تورم افسارگسیخته شده است. کامیونداران، بهعنوان یکی از اصلیترین اقشار زحمتکش و محروم، اعتصاب کردند؛ نه از سر دسیسه، بلکه بهدلیل خالیبودن سفره است.
در چنین بستری، هر صدای بلندی، هر چهرهای که از حق بگوید، هدف است؛ و رضا شبزده یکی از آن صداهای بیواسطه و صادق بود که حالا به جرم همین صداقت، خاموشش کردهاند.
نادیدهگرفتن قانون؛ نه در حاشیه، که در متن حکومت
اصل ۳۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به روشنی تصریح میکند: «هیچکس را نمیتوان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند…»
اصل ۳۹ نیز هرگونه تعرض به حیثیت افراد در زمان بازداشت را ممنوع دانسته و تأکید دارد که «هتک حرمت و حیثیت کسی که بازداشت شده، ممنوع است». با این حال، روند یورش به منازل شبهنگام، بدون ارائه حکم، ایجاد رعب و انتقال به مکان نامعلوم، سالهاست که به عرف مأموران امنیتی جمهوری اسلامی بدل شده است.
در مورد علیرضا فغفوری نیز، بازداشت بدون حکم، بیاطلاعنگهداشتن خانواده و نبود شفافیت حقوقی در فرآیند قضایی، همگی نشان از بیاعتنایی سیستماتیک به قانون و قانونگریزی نهادینهشده دارد.
مصداق بازداشت خودسرانه؛ نقض حقوق بینالملل
بازداشت علیرضا فغفوری، بر مبنای تعاریف حقوق بینالملل، بهوضوح مصداق بازداشت خودسرانه (Arbitrary Detention) است.
بر اساس ماده ۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)، که ایران از امضاکنندگان آن است:
«هیچکس را نباید خودسرانه دستگیر یا بازداشت کرد. هر کس باید فوراً از دلایل بازداشت خود مطلع شود و حق داشته باشد که فوراً به دادگاهی مستقل و بیطرف ارجاع داده شود.»
همچنین، کمیته حقوق بشر سازمان ملل در تفسیر عمومی خود اعلام کرده که هرگونه بازداشت بدون حکم قضایی یا بدون اعلام اتهام، ناقض ماده ۹ این میثاق است.
جمهوری اسلامی، با استمرار رویه بازداشتهای شبانه و بدون حکم، عملاً پایبندی خود را به حقوق بینالملل زیر سؤال برده و خود را در جایگاه دولتهای ناقض حقوق بشر قرار داده است.
سرکوب معیشت؛ جنایت خاموش علیه عدالت اجتماعی
مطالبهی نان، امنیت شغلی و کرامت، نه جرم است، نه تهدیدی علیه امنیت ملی. اما در گفتمان امنیتزدهی جمهوری اسلامی، هر اعتراض صنفی، هر اعتصاب کارگری، هر مطالبهگری اجتماعی، بهسرعت برچسب «اغتشاش»، «وابستگی به بیگانه» و «اقدام علیه امنیت» میخورد.
در واقع، «رضا شبزده» نه یک معترض سیاسی، بلکه نماینده صدای فروخوردهی صدها راننده است که در گرمای آسفالت، زیر بار بدهی و اجاره و خرج مدرسه، به سختی نفس میکشند.
بازداشت او، بازداشت یک فرد نیست؛ توقیف اعتراض مشروع، سکوت اجباری برای گرسنگان، و در نهایت، نشانهایست از جنایتی خاموش علیه عدالت اجتماعی.
عادیسازی ارعاب؛ «نظم» با طعم وحشت
یورش شبانه به خانهی یک پدر خانواده، آنهم با نمایش قدرت نیروهای امنیتی، تنها با یک هدف صورت میگیرد: ارعاب. هدف نه فقط خودِ بازداشتشده، بلکه خانواده، محله، همکاران، و سایر معترضان بالقوه است.
این سیاستِ آشنا، با الگویی تکراری، در طول سالهای گذشته علیه معلمان، کارگران، دانشجویان، فعالان زنان و اکنون رانندگان کامیون اعمال شده است.
اما همانگونه که تاریخ ایران بارها نشان داده، وحشت نه همیشه کارآمد است، نه ماندگار. صدایی که از دل کامیون و جاده برخاسته، با زنجیر خاموش نخواهد شد.
وقتی کامیون ایستاد، حقیقت به حرکت درآمد
بازداشت علیرضا فغفوری، نماد برخورد جمهوری اسلامی با صدای طبقه کارگر و مطالبهگری مدنی است. در ساختاری که عدالت جای خود را به امنیت، و قانون جای خود را به سلیقه داده، دیگر هیچچیز از کرامت انسانی محفوظ نمیماند.
سکوت امروز جامعه جهانی، ناظران داخلی، و حتی مردم، بهمعنای تأیید این مسیر تاریک است. اما اگر رضا شبزده را خاموش کردند، صدای کامیونها خاموش نخواهد شد. و هر چرخ که بر زمین بخورد، گواهیست بر جنبشی که دیگر نمیتوان انکار کرد.
Subscribe to get the latest posts sent to your email.

