https://wp.me/p6xuBy-eBY
محمدعلی منصوری, زندانی سیاسی محبوس در زندان رجائی شهر کرج, در نامه ای سرگشاده نسبت به صحبتهای سخنگوی قوه قضائیه مبنی بر ادعای اعزام زندانیان به مراکز درمانی خارج از زندان واکنش نشان داد. این زندانی سیاسی در نامه خود ضمن تاکید بر این نکته که مسئولان زندان صرفا برای رفع تکلیف زندانیان را به مراکز درمانی خارج از زندان اعزام میکنند و این کار دقیقا زمانی صورت میگیرد که دیگر درمان برای بهبودی وضعیت جسمانی زندانی سودی ندارد و در حقیقت نوش داروئی پس از مرگ سهراب است.
به گزارش حقوق بشر در ایران، محمدعلی «پیروز» منصوری, زندانی سیاسی محبوس در زندان رجائی شهر کرج, که در حال سپری کردن دوران محکومیت حبس خود در این زندان میباشد در نامه ای سرگشاده به ادعای اعزام زندانیان به مراکز درمانی خارج از زندان از سوی سخنگوی قوه قضائیه را بخشی از سناریو و بازی کردن دستگاه قضائی حاکم بر ایران با افکار عمومی دانسته وبر این نکته تاکید میکند که حقیقت امر محرومیت از حق درمان و ممانعت از اعزام زندانیان به مراکز درمانی خارج از زندان است. وی در این نامه با بر شمردن تعدادی از زندانیان سیاسی جان باخته در زندان، بعنوان یک شاهد به وضعیت نامساعد آرش صادقی اشاره میکند که حاصل جلوگیریهای پیاپی مسئولین از اعزام وی به بیمارستان است.
پیروز منصوری در بخشی از این نامه در خصوص نحوه اعزام برخی از همبندیهایش به مراکز درمانی خارج از زندان میگوید: “شاید در پی اعتراضات خانواده و نهادهای حقوق بشری بین المللی، زندان ناچار به اعزام آنها به بیمارستان شود که آن هم دو مقصد بیشتر ندارد: یکی بیمارستان مدنی کرج که خود پرسنل بهداری زندان از آنجا با عنوان قصابخانه مدنی یاد میکنند و دوم بیمارستان هزار تختخوابی تهران که زندانی را در خوشبینانهترین حالت شاید به آنجا اعزام کنند که بدلیل ازدحام مراجعهکنندگان و نبود امکانات لازم درمانی در آن بیمارستانها، زندان تنها از خود رفع تکلیف میکند و زندانی بیمار میماند و مرگ خاموشی که در انتظار او خواهد بود”.
متن نامه این زندانی سیاسی که جهت انتشار در اختیار حقوق بشر در ایران قرار گرفته در ادامه می آید:
پروپاگاندا به پیروی از اسلاف تاریخی
نقل است روزی محمد ابن اشعث به ابن زیاد گفت یا امیر شایعه است که سی هزار لشگر شام در اطراف کوفه دیده شده است و ابن زیاد گفت شایعه نیست و ابن اشعث با تعجب به وی میگوید این واقعیت ندارد و ابن زیاد میگوید که دروغ باید آنقدر بزرگ باشد که نخست خود باور کنی.
و وقتی امام علی در محراب مسجد کوفه ترور میشود مردم میپرسیدند که علی در محراب چه میکرده!؟
و همچنین زمانیکه از قتلهی امام حسین سوال میکردند که چرا دست به کشتار حسین و یارانش زدید میگفتند وی از دین خارج شده بود!؟
دستگاه تبلیغات اموی با وسایل مختلف آن زمان با انحا مختلف بر علیه ائمه پروپاگاندا میکردند و حقایق را وارونه جلوه میدادند.
حال سخنگوی قوه باصطلاح قضایی رژیم میگوید یک زندانی بیش از ۲۳۰ بار برای درمان به خارج از زندان اعزام شده! دروغی که مرغهای پخته تاریخ را هم به خنده وا میدارد.
اینحانب که ۱۲ سال است در زندان به سر میبرم، چنین تعداد اعزامهایی را برای تمام زندانیان بیماری که در بندهای مختلف در این ۱۲ سال با آنها همبند بودهام و به بیرون از زندان اعزام شدهاند را بیاد نمیآورم و حتی رقم ذکر شده به گواه مسئولین زندان که از عناصر خود رژیم هستند گزافه و بیمورد است و بارها دیده ام اعزام افرادی به بیمارستان را که در حکم نوشداروی پس از مرگ سهراب بوده و زندان فقط برای اینکه زندانی در زندان فوت نکند او را در آخرین لحظات به مراکز درمانی بیرون از زندان اعزام کردهاند. نظیر شهید محسن دگمهچی که به دلیل عدم رسیدگی و ندادن داروهای مورد نیاز وی که توسط خانوادهاش با قیمتهای گزاف تهیه شده بود به وضعیتی دچار شده بود که تمام زندانیان با هر عقیده و افکاری به حالش میگریستند و در روزهای پایانی حیاتش که رو به اغما بود با دستبند و پابند به بیمارستان اعزام و بعد از چندروز شهید شد.
و زندانیان دیگری همچون افشین اسانلو، منصور رادپور، اکبر محمدی، ولی الله فیض مهدوی، امیر حشمت ساران، حسن ناهید، هدی صابر و شاهرخ زمانی و … که بدون هیچ گونه اعزامی به بیمارستان در زندان شهید شدند.
و مصداق کنونی این عدم رسیدگیها در حال حاضر نیز آرش صادقی است که بدلیل ابتلا به سرطان خطرناک کندروسارکوم علاوه بر دست راستش که کاملا فلج شده است، از کولیت اولسروز در ناحیه ابتدای روده کوچک و انتهای روده بزرگ رنج میبرد و دستگاه گوارش وی نیز جز سوپ ساده و مایعات هیچ غذای دیگری را نمیتواند هضم کند، چندماه قبل پس از ماهها درد و مراجعه مکرر به بهداری بالاخره وی را به بیمارستان هزار تخت خوابی تهران اعزام و دو روز بعد از عمل علیرغم اعتراض پزشک جراح مبنی بر اینکه وی باید برای ادامه درمان در بیمارستان بستری و برای موثر بودن عمل جراحی شیمی درمانی بر روی وی انحام شود، او را به زندان برگرداندند و همچنین تعداد دیگری از همبندیهایم که علیرغم نظر پزشک و وضعیت نامناسب جسمی آنها از هرگونه درمان و اعزام به بیمارستان محروم شدهاند و شاید در پی اعتراضات خانواده و نهادهای حقوق بشری بین المللی، زندان ناچار به اعزام آنها به بیمارستان شود که آن هم دو مقصد بیشتر ندارد: یکی بیمارستان مدنی کرج که خود پرسنل بهداری زندان از آنجا با عنوان قصابخانهی مدنی یاد میکنند و دوم بیمارستان هزار تختخوابی تهران که زندانی را در خوشبینانهترین حالت شاید به آنجا اعزام کنند که بدلیل ازدحام مراجعت کنندگان و نبود امکانات لازم درمانی در آن بیمارستانها، زندان تنها از خود رفع تکلیف میکند و زندانی بیمار میماند و مرگ خاموشی که در انتظار اوست.
آری؛ رسم این رژیم است که همیشه طلبکار است و با پروپاگاندایی به پیروی از اسلافش اذهان مردم و جوامع حقوق بشری را این چنین به سخره میگیرد.
محمد علی (پیروز) منصوری / خرداد ۱۳۹۸ / زندان رجائیشهر کرج
در خصوص نویسنده نامه گفتنی است، محمدعلی «پیروز» منصوری در شهریورماه ۱۳۸۶ پس از شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ بازداشت شد.این زندانی سیاسی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست “ابوالقاسم صلواتی” به اتهام “ارتباط و همکاری با سازمان مجاهدین خلق” به ۱۷ سال حبس تعزیری و تبعید به زندان رجائی شهر کرج و همچنین پرداخت ۱۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شد که با ارجاع پرونده وی به دادگاه تجدیدنظر عین حکم صادره در دادگاه بدوی توسط دادگاه تجدیدنظر تائید شد.
در سال ۱۳۹۶ به مناسبت عید فطر ۲ سال از محکومیت این زندانی سیاسی بخشیده شد و در مجموع این زندانی سیاسی به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
محمدعلی « پیروز » منصوری که اکنون در ۱۲ سال از حبس خود به سر میبرد، با احتساب ۵ سال حبس جدید باید ۱۰ سال دیگر را در زندان سپری کند.
لازم به ذکر است که این زندانی سیاسی دوران حبس خود را در شرایطی طی میکند که در مدت این ۱۲ سال, از حق مرخصی محروم بوده است.
زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای ایران با کلکسیونی از موارد گسترده نقض حقوق بشر دست و پنجه نرم میکنند. از یک سو محرومیت آنها از حق دادرسی عادلانه که در ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید شده است و از سوی دیگر بیماریها و آسیب های جسمی گوناگون که میتوان گفت اکثر این افراد این بیماریها را از زمانی که در زندان محبوس گردیده اند به آن مبتلا شده اند اما مسئولان قضائی و امنیتی در زندانهای ایران از این مسئاله بعنوان یک اهرم فشار در جهت تفهیم نظریات و یا اتهامات وارده بر افراد استفاده میکنند که این مورد ناقض ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر میباشد.
Subscribe to get the latest posts sent to your email.

