https://wp.me/p6xuBy-QMX
حقوق بشر در ایران ـ امروز جمعه ۳ اسفند ماه ۱۴۰۳، اسماعیل فکری و محسن لنگرنشین، در خطر اجرای احکام اعدام قرار گرفته اند.
به گزارش حقوق بشر در ایران، امروز جمعه ۳ اسفند ماه ۱۴۰۳، محسن لنگرنشین و اسماعیل فکری، دو زندانی عقیدتی متهم به «جاسوسی» و محبوس در زندان قرلحصار کرج، در خطر اجرای احکام اعدام خود قرار گرفته اند.
براساس اعلام سازمان حقوق بشر ایران:”در تاریخ ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۳، اسماعیل فکری و محسن لنگرنشین، از اندرزگاه ۴ زندان اوین به زندان قزلحصار کرج، منتقل شده اند و با توجه به اینمه کلسه احکام اعدام متهمان استان تهران و البرز در زندان قزلحصار و ندامتگاه مرکزی کرج، اجرا می شود و احکام این ۲ زندانی عقیدتی هم تائید شده نگرانی ها در خصوص خطر اعدام آنها افزایش پیدا کرده است.”
لازم به ذکر است، اسماعیل فکری و محسن لنگرنشین، در سال ۱۴۰۱، از بابت ۲ پرونده قضایی جداگانه، توسط قاضی شعبه دادگاه انقلاب تهران، از بابت اتهام «جاسوسی» به اعدام محکوم شده اند و احکام آنها در دیوان عالی کشور هم عینا تائید شد.
این نخستین باری نیست که جمهوری اسلامی از برچسب «جاسوسی» را برای متهمان امنیتی استفاده میکند. در سالهای اخیر، بسیاری از فعالان سیاسی، خبرنگاران، کارآفرینان و حتی اساتید دانشگاهی تحت همین اتهامات بازداشت شدهاند، بدون اینکه هیچگونه شواهدی برای اثبات جرم آنها ارائه شود.
این اتهامزنیها، بخشی از یک استراتژی کلیتر است:
۱. سرکوب مخالفان داخلی: هر فردی که جرأت انتقاد از سیاستهای جمهوری اسلامی را داشته باشد، ممکن است بهسرعت به اتهام جاسوسی برای اسرائیل، آمریکا یا سایر کشورهای خارجی بازداشت شود. این شیوه، بهانهای برای دستگیری گسترده فعالان سیاسی و اجتماعی است.
۲. ایجاد توهم تهدید خارجی برای توجیه سرکوب داخلی: در حالی که مردم ایران با بحرانهای اقتصادی، تورم، بیکاری و فساد سیستمی مواجهاند، حکومت تلاش میکند با بزرگنمایی تهدیدهای خارجی، فضای امنیتی کشور را تشدید کرده و هرگونه اعتراض را سرکوب کند.
۳. انحراف افکار عمومی از مشکلات واقعی کشور: بازداشتهای امنیتی اینچنینی، ابزاری برای منحرف کردن ذهن مردم از بحرانهای داخلی است. بهجای پاسخگویی درباره سقوط ارزش پول ملی، بیکفایتی مدیریتی و سرکوب گسترده مردم، حکومت با تبلیغ «تهدیدهای خارجی»، تلاش میکند از خود رفع مسئولیت کند.
در سالهای اخیر، بسیاری از افرادی که بهعنوان «جاسوس» دستگیر شدهاند، پس از مدتی مشخص شد که هیچ ارتباطی با هیچ سرویس اطلاعاتی خارجی نداشتهاند.
• پرونده فعالان محیط زیست: در سال ۱۳۹۶، تعدادی از فعالان محیط زیست از جمله کاووس سیدامامی، به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت شدند. بعدها مشخص شد که هیچ مدرکی علیه آنها وجود نداشته و هدف از بازداشت آنها، صرفاً سرکوب فعالیتهای زیستمحیطی بوده است.
• پرونده روزنامهنگاران و فعالان رسانهای: دهها خبرنگار و روزنامهنگار، تنها به دلیل انتشار اخبار مستقل و انتقاد از سیاستهای جمهوری اسلامی، به اتهام ارتباط با دشمنان خارجی بازداشت شدهاند.
• پرونده دو تابعیتیها: بسیاری از ایرانیان دوتابعیتی، از جمله نازنین زاغری، سیامک و باقر نمازی، ژیائو وانگ و… تنها به این دلیل بازداشت شدند که ابزار چانهزنی برای معاملههای سیاسی میان جمهوری اسلامی و کشورهای غربی باشند.
در حالی که جمهوری اسلامی مدعی «شناسایی و متلاشی کردن شبکههای جاسوسی» است، حقیقت این است که بزرگترین تهدید برای مردم ایران، خود این حکومت است.
• جاسوسی واقعی در جایی دیگر است: در حالی که مقامات سپاه و اطلاعاتی ادعای مبارزه با نفوذ را دارند، دهها پرونده فساد در سیستم حکومتی نشان داده است که بسیاری از افراد در ردههای بالای مدیریتی، خود بهطور مستقیم درگیر قاچاق، پولشویی و فساد اقتصادی هستند.
• حکومتی که از شفافیت میترسد: جمهوری اسلامی، هر فردی که درباره فساد، بیعدالتی، یا ناکارآمدیهای مدیریتی صحبت کند، را بهعنوان دشمن معرفی کرده و تلاش میکند او را ساکت کند.
• امنیت برای حکومت، نه برای مردم: آنچه جمهوری اسلامی از آن بهعنوان «امنیت ملی» یاد میکند، در حقیقت به معنای حفظ امنیت خود حکومت و جلوگیری از فروپاشی آن است، نه امنیت مردم.
دشمن واقعی مردم ایران کیست؟
• آیا مردم ایران، اسرائیل و آمریکا را مقصر مشکلات اقتصادی، تورم و فقر میدانند؟
• آیا سرکوب و دستگیریهای گسترده توانسته نارضایتی اجتماعی را کاهش دهد؟
• آیا پروژههای امنیتی و بازداشتهای گسترده، توانسته فساد و ناکارآمدی مدیریتی را پنهان کند؟
پاسخ تمام این سؤالات منفی است.
جمهوری اسلامی، بیش از هر عامل خارجی، مسئول نابودی اقتصاد کشور، سرکوب مردم و از بین بردن آزادیهای فردی و اجتماعی است. ادعاهای مداوم درباره نفوذ، جاسوسی و توطئههای خارجی، چیزی جز ابزاری برای بقای حکومتی نیست که دیگر پایگاه مردمی خود را از دست داده است.
بازداشت یک فرد در اردبیل، نه یک عملیات ضدجاسوسی، بلکه بخشی از یک برنامه گستردهتر برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه است.
در حالی که مردم ایران خواهان تغییر، آزادی، و عدالت هستند، جمهوری اسلامی تنها ابزار خود را در سرکوب و خفقان میبیند. اما تاریخ نشان داده است که هیچ حکومتی با سرکوب بیپایان، قادر به بقا نخواهد بود.
Subscribe to get the latest posts sent to your email.

