https://wp.me/p6xuBy-QKZ
حقوق بشر در ایران ـ امروز پنجشنبه ۲ اسفند ماه ۱۴۰۳، آمار خودکشی در ایران به شدت افزایش پیدا کرده است.
به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از همشهری آنلاین، روز چهارشنبه ۱ اسفند ماه ۱۴۰۳، آمارهای رسمی منتشرشده نشان میدهد که نرخ خودکشی در ایران به شکل بیسابقهای افزایش یافته است. طبق این دادهها، زنان خانهدار با ۳۲.۸٪ و کارگران با ۳۲٪ در صدر آمار اقدام به خودکشی قرار دارند. همچنین دانشجویان و دانشآموزان (۱۹٪) و افراد شاغل (۱۸.۸٪) در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. این اعداد نشان میدهد که بحران روانی ناشی از فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ایران به نقطهای بحرانی رسیده و اقشار مختلف جامعه را تحت تأثیر قرار داده است.
مصطفی معین، رئیس این همایش، با اشاره به ارتباط میان نابرابریهای اجتماعی، اقتصادی و سلامت روان، تأکید کرد که افزایش نابرابریها، منجر به کاهش فرصتهای برابر و فشارهای اقتصادی از جمله عوامل تشدیدکننده بحرانهای روانی در جامعه می شود.
وی همچنین تصریح کرد که محدودیتهای اجتماعی و عدم دسترسی عادلانه به فرصتهای شغلی و آموزشی، بهویژه برای زنان، موجب افزایش نرخ افسردگی و ناامیدی در کشور شده است.
حمید یعقوبی، رئیس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران نیز در این نشست با انتقاد از عدم شفافیت در اعلام آمار خودکشی، گفت که آمارهای رسمی از سال ۱۴۰۱ دیگر منتشر نشدهاند.
وی اعلام کرد که نرخ خودکشی در ایران در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته و در سه تا چهار سال گذشته، هر سال ۱۰٪ به آمار خودکشی اضافه شده است. بر اساس اظهارات او، در سال ۱۴۰۱، تعداد جان باختگان ناشی از خودکشی ۶,۹۱۸ نفر بوده است.
به گفته یعقوبی، در ایران میزان خودکشی در مردان دو برابر زنان است و بیشترین نرخ خودکشی مربوط به گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال است. همچنین استانهای ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، همدان و چهارمحال و بختیاری دارای بالاترین نرخ خودکشی در کشور هستند.
رکورد تلخ خودکشی در ایران؛ چرا زنان و کارگران بیشترین قربانیان هستند؟
۱. خودکشی، پیامد مستقیم ناکارآمدی جمهوری اسلامی
در هر جامعهای که حقوق اولیهی شهروندان رعایت شود، نرخ خودکشی پایین خواهد بود. اما در ایران، تحت حاکمیت جمهوری اسلامی که نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تشدید کرده، مردم بیش از هر زمان دیگری در معرض افسردگی، ناامیدی و فروپاشی روانی قرار گرفتهاند.
نهادهای بینالمللی ازجمله سازمان بهداشت جهانی (WHO) تأکید دارند که افزایش نرخ خودکشی رابطهی مستقیمی با فشارهای اقتصادی، عدم دسترسی به فرصتهای برابر، سرکوب اجتماعی و فساد سیستماتیک دارد—همهی عواملی که در ایران بهشدت در حال گسترش هستند.
۲. چرا زنان بیشترین قربانیان خودکشی در ایران هستند؟
در حالی که در سطح جهانی، مردان بیشتر از زنان اقدام به خودکشی میکنند، در ایران، زنان خانهدار در صدر این آمار قرار دارند. این مسئله را نمیتوان بدون درنظر گرفتن سرکوب سیستماتیک زنان در جمهوری اسلامی تحلیل کرد.
زنان در ایران با چه مشکلاتی مواجهاند؟
• سرکوب شدید اجتماعی: زنان ایرانی از ابتداییترین حقوق خود، مانند حق انتخاب پوشش، آزادی بیان، حق تحصیل و اشتغال برابر محروم شدهاند.
• خشونت دولتی و خانوادگی: قوانین ایران بهشدت مردسالارانه است و به زنان اجازهی تصمیمگیری مستقل نمیدهد. در چنین شرایطی، خشونت خانگی، ازدواجهای اجباری، عدم امکان طلاق برای بسیاری از زنان و نبود حمایت قانونی، آنان را به سمت افسردگی و ناامیدی سوق داده است.
• فقر و وابستگی اقتصادی: با محدودیتهای گسترده برای اشتغال زنان، بسیاری از آنان به اجبار خانهنشین شدهاند و از نظر اقتصادی وابسته به همسران یا خانوادهی خود هستند. این وابستگی، همراه با سرکوب اجتماعی، باعث افزایش احساس ناتوانی و بیآیندگی در میان زنان شده است.
• سرکوب جنبشهای حقوق زنان: هرگونه تلاش زنان برای دستیابی به حقوق خود با سرکوب شدید مواجه شده است. از اعتراضات خیابانی تا فعالیتهای مدنی، جمهوری اسلامی همواره با بازداشت، شکنجه و فشار شدید زنان را به سکوت واداشته است.
۳. کارگران؛ قربانیان اقتصاد ورشکسته و فساد سیستماتیک
پس از زنان، کارگران دومین گروهی هستند که بیشترین میزان خودکشی را دارند. این آمار مستقیماً به سیاستهای اقتصادی ناکارآمد جمهوری اسلامی و سوءمدیریت کلان در کشور مرتبط است.
عوامل افزایش نرخ خودکشی در میان کارگران:
• فقر و کاهش قدرت خرید: افزایش سرسامآور تورم و سقوط ارزش پول ملی، قدرت خرید کارگران را به شدت کاهش داده است. درحالی که حقوق کارگران زیر خط فقر است، هزینهی زندگی بهشدت افزایش یافته و تأمین نیازهای اولیه برای آنها تقریباً غیرممکن شده است.
• عدم امنیت شغلی: جمهوری اسلامی با سیاستهای نئولیبرالی، کارگران را به طبقهای بیدفاع تبدیل کرده است. بسیاری از کارگران با قراردادهای موقت و بدون بیمه کار میکنند و در صورت اعتراض، با تهدید، اخراج یا بازداشت مواجه میشوند.
• سرکوب اعتراضات کارگری: کارگران حق تشکیل اتحادیههای مستقل را ندارند. هر اعتراض صنفی با برخورد نیروهای امنیتی مواجه میشود و فعالان کارگری به زندانهای طولانیمدت، شکنجه و فشارهای شدید دچار میشوند.
۴. نقش جمهوری اسلامی در افزایش بحران روانی جامعه
حمید یعقوبی، رئیس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران، اعلام کرده که حکومت ایران از سال ۱۴۰۱ دیگر آمار رسمی خودکشی را منتشر نکرده است. این اقدام نشاندهندهی ترس جمهوری اسلامی از آشکار شدن بحران اجتماعی و اقتصادی موجود در کشور است.
جمهوری اسلامی با سرکوب گستردهی اعتراضات خیابانی، محدود کردن اینترنت، فیلترینگ و مسدودسازی رسانههای مستقل، بهشدت تلاش دارد تا نارضایتیهای عمومی را سرکوب کند. اما این سیاست، تنها به افزایش ناامیدی و افسردگی مردم منجر شده است.
در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان، برنامههای حمایتی برای پیشگیری از خودکشی اجرا میشود، در ایران نهتنها چنین برنامههایی وجود ندارد، بلکه حکومت با سرکوب روانشناسان مستقل، مانع آگاهیرسانی عمومی دربارهی بحران سلامت روان میشود.
۵. چه باید کرد؟
فشارهای بینالمللی بر جمهوری اسلامی برای انتشار آمار واقعی
جامعهی جهانی باید جمهوری اسلامی را وادار کند که آمار واقعی خودکشی و بحران سلامت روان را منتشر کند. نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل، عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر باید برای افشای حقایق و توقف سرکوبهای اجتماعی اقدام کنند.
۲. تقویت رسانههای مستقل و آگاهیبخشی دربارهی سلامت روان
سانسور رسانهای در ایران باید شکسته شود. رسانههای مستقل باید اطلاعات واقعی دربارهی بحران خودکشی و فشارهای اجتماعی را منتشر کنند.
۳. حمایت از قربانیان سرکوب و تقویت جنبشهای اعتراضی
• حمایت از زنان، کارگران و جوانانی که تحت فشار روانی هستند، میتواند به جلوگیری از افزایش آمار خودکشی کمک کند.
• جنبشهای اعتراضی باید ادامه پیدا کند، زیرا جمهوری اسلامی تنها از طریق اعتراضات گستردهی مردمی به چالش کشیده خواهد شد.
افزایش نرخ خودکشی در ایران، نتیجهی دههها سوءمدیریت، فساد، سرکوب اجتماعی، و نابودی امید مردم توسط جمهوری اسلامی است.
این آمار، تنها یک بحران روانی نیست، بلکه نشانهای از یک جامعهی سرکوبشده و به ستوه آمده است که دیگر راهی برای ابراز نارضایتی جز خودکشی نمییابد.
جمهوری اسلامی نمیتواند تا ابد این بحران را پنهان کند. دیر یا زود، خشم انباشتهشدهی مردم، این رژیم را با واقعیتی غیرقابل انکار مواجه خواهد کرد.
سکوت دربارهی این بحران، به معنای همراهی با سرکوب است. باید صدای قربانیان را بلندتر از همیشه شنید و برای آیندهای عاری از استبداد و ناامیدی مبارزه کرد.
اگر کوچکترین تمایل یا فکری درباره خودکشی دارید بلافاصله با سامانه ۱۲۳ اورژانس اجتماعی یا سامانه ۱۴۸۰ صدای مشاور تماس بگیرید.
در تاریخ ۱۸ شهریور ماه ۱۴۰۳، سعید منتظرالمهدی، معاون فرهنگی و اجتماعی نیروی انتظامی از خودکشی دستکم ۴ هزار شهروند در ایران، به دلایل مختلف خبر داده بود.
پیشتر هم در تاریخ ۹ دی ماه ۱۴۰۲، حمید پیروی، نایب رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران، از افزایش ۵۱ درصدی خودکشی شهروندان داخل ایران در فاصله زمانی سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۴۰۱ خبر داد.
در حالی مسئولان هیچگونه راهکاری برای مقابله خودکشی نوجوانان و جوانان ایران در نظر نمی گیرند که در تاریخ ۲۲ تیر ماه ۱۴۰۲، نیروی انتظامی، سازمان پزشکی قانونی و قوه قضائیه، اعلام کردند که در ایران میزان مرگ ناشی از خودکشی شهروندان ۵/۱ درصد به ازای همر ۱۰۰ نفر است.
Subscribe to get the latest posts sent to your email.

