پنج‌شنبه، 04 دی 1404 3:42 قبل از ظهر

گزارش تحلیلی از محاکمه و صدور حکم اعدام برای ۳ متهم

لینک کوتاه این مطلب:
https://wp.me/p6xuBy-VwN

حقوق بشر در ایران ـ امروز دوشنبه ۱۴مهرماه ۱۴۰۴، جلسه دادرسی به اتهامات ۳ متهم عقیدتی و «قتل عمد» توسط قاضی شعبه ۱۰ دادگاه کیفری تهران به اعدام محکوم شدند.

به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از رکنا، طی روزهای اخیر، نسیمه اسلام‌ زهی، ارسلان شیخی و حسن ـ نام خانوادگی نامشخص، در یک پرونده‌ مشترک، توسط قاضی شعبه ۱۰ دادگاه کیفری۱ تهران، به اعدام محکوم شدند. 

در این گزارش عنوان شد:”این افراد، در سال ۱۴۰۲، یک دستگاه اتوبوس مسافربری را بمب گذاری کرده و منجر به «قتل عمد» دلوین ـ کودک شده بودند. 

در تشریح جزئیات این خبر آمده است:”شهریورماه بود که پلیس گزارش داد انفجار در کوله‌پشتی یکی از مسافران در اتوبوس باعث زخمی شدن تعدادی از مسافران شده و یک کودک یک‌ونیم‌ ساله به نام دلوین نیز به شهادت رسیده است. در ابتدا تصور می‌شد مایعی اشتعال‌زا همراه این فرد بوده و یک اتفاق باعث انفجار شده است اما وقتی تیم چک و خنثی در محل حاضر شدند مشخص شد بمبی منفجر شده است.”

پلیس علاوه بر اینکه مجروحان را به بیمارستان منتقل کرد، همه مسافران را تحت بازجویی قرار داد. در نهایت مشخص شد دو مرد و یک زن عاملان انفجار هستند. یکی از مردان که خودش هم مجروح شده بود تحت مراقبت و بازجویی قرار گرفت. بررسی‌ها نشان داد این مرد ارسلان نام دارد و به‌تازگی به داعش پیوسته است. همچنین معلوم شد متهم زن همسر ارسلان است که خانواده‌اش هم مدت‌ها قبل به داعش پیوسته بودند.

در تحقیقات بعدی مشخص شد سومین فرد مردی به نام حسن است که بمب‌‎های دست‌ساز درست می‌کرد.

ارسلان از همان ابتدا گفت دادگاه ایران را قبول ندارد و حرف نمی‌زند. اما حسن و زن جوان اعترافاتی داشتند که مشخص شد آنها یک تیم هستند که قرار بود چندین جا در ایران بمب‌گذاری کنند اما در اولین عملیات خود بازداشت شدند.

این پرونده بعد از تکمیل به دادگاه انقلاب تهران فرستاده شد. متهمان به دلیل انجام عملیات تروریستی و اقدام علیه امنیت ملی محارب شناخته و به اعدام محکوم شدند.

از آنجا که پدر و مادر دلوین نیز شکایت کرده و خواستار رسیدگی به این پرونده شده بودند، پرونده برای رسیدگی به اتهام قتل به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

در جلسه رسیدگی ارسلان و حسن و نسیم حاضر شدند.

در ابتدای جلسه پدر و مادر دلوین یک‌سال‌ونیمه در جایگاه قرار گرفتند و گفتند: ما داشتیم برای زیارت می‌رفتیم. بعد از به دنیا آمدن دلوین این تصمیم را گرفتیم. سوار اتوبوس شدیم و از همدان به سمت ایلام حرکت کردیم. چند ساعت بعد انفجار رخ داد. ما برای متهمان درخواست مجازات داریم.

مادر دلوین که خودش هم آسیب دیده بود نسبت به خودش هم شکایتی مطرح کرد و گفت: من داشتم به بچه‌ام شیر می‌دادم که این انفجار رخ داد. اینها نزدیک ما نشسته بودند. انفجار آن‌قدر شدید بود که من و دخترم و چند مسافر دیگر آسیب دیدیم. حالا ارسلان و نسیم با بچه سه‌ساله خودشان به دادگاه آمده‌اند. چرا باید اینها بتوانند بچه‌شان را بغل کنند ولی من نه! چون اینها بچه من را کشته‌اند. من گذشت نمی‌کنم و درخواست مجازات دارم.

سپس ارسلان ذر جایگاه قرار گرفت. دادگاه از او خواست توضیح دهد چه اتفاقی افتاده است اما ارسلان گفت: من این محکمه را قبول ندارم و حرفی هم نمی‌زنم.

قاضی گفت: اگر هم قبول نداری باید درباره اظهارات این زوج که از تو شکایت کرده‌اند، توضیح بدهی.

متهم گفت: من محکمه را قبول ندارم و حرفی برای این محکمه ندارم.

سپس وکیلش در جایگاه قرار گرفت. او گفت: متهمان بعد از بمب‌گذاری منصرف شدند ولی چون دیگر به هم دسترسی نداشتند که بگویند پشیمان شده‌ایم این اتفاق افتاد. اینها پشیمان هستند.

سپس متهم ردیف دوم در جایگاه قرار گرفت. این مرد که حسن نام دارد متهم به مشارکت در قتل دلوین است. او گفت: من از انفجار خبر نداشتم و یک ماه بعد از دستگیری متوجه شدم. بمب‌هایی که من می‌ساختم با این بمب فرق داشت. زخمی‌ها هم گفته‌اند که نور و شعله دیده‌اند در صورتی که بمب‌هایی که من می‌سازم چنین علائمی ندارد. این بمب کار ارسلان بود. ضمن اینکه راننده در ماشین استون داشت. این چیزها به من ربطی ندارد.

قاضی پرسید: آیا تو با امیر داعش که امیر ارسلان بوده بیعت کرده بودی؟

متهم گفت: نه. من او را نمی‌شناختم.

قاضی گفت: عکس و فیلم‌ها نشان می‌دهد که تو بیعت کردی.

متهم گفت: نه قبول ندارم. من بمب درست می‌کردم و بمب‌ها را جاهای مختلف هم گذاشتم اما بعد پشیمان شدم.

قاضی گفت: اگر قصدی نداشتی چرا این همه بمب ساختی و همکاری کردی؟

متهم گفت: من توانایی ساخت بمب داشتم و می‌توانستم هر چندتا که دلم می‌خواهد بسازم اما من خودم بعد از بمب‌گذاری پشیمان شدم و جمع کردم. این بمب کار من نبود و اطلاعی نداشتم.

سپس نسیم در جایگاه قرار گرفت. او که متهم به معاونت در قتل و معاونت در بمب‌گذاری است گفت: من اصلاً خبر نداشتم قرار است بمب‌گذاری شود.

قاضی گفت: پس جرا از بیعت ارسلان و حسن با امیر داعش فیلم گرفتی؟

متهم گفت: من از هیچ چیز خبر نداشتم. من و بچه‌ام را موقع بیعت بیرون کردند. گفتند تو نباید اینجا باشی. فیلم را هم من نگرفتم.

قاضی گفت: برادران و چند عضو خانواده تو با داعش بیعت کرده و بعد هم اعدام شده‌اند. چطور می‌گویی در جریان نبودی همسرت چنین کارهایی می‌کرده است؟

متهم گفت: من اصلاً درباره این مساله با همسرم صحبت نکرده بودم و زمان بیعت شوهرم هم در محل نبودم.

قاضی گفت: جلیقه انتحاری برای شوهرت دوختی که در خانه تو پیدا شده است.

متهم گفت: من قبول ندارم.

سپس وکیل این زن در جایگاه قرار گرفت. او گفت: آذرماه ۱۴۰۰نسیم ازدواج کرده و دو بار باردار شده است. دوره بارداری و بعد شیردهی و نقاهت اصلاً اجازه نمی‌داده این زن فعالیتی در داعش داشته باشد.

او همچنین درباره جلیقه انتحاری گفت: این جلیقه را ارسلان سفارش داده و گفته لباسی می‌خواهد که بتواند ابزار در آن بگذارد چون مدعی بوده موتورسازی دارد. برای همین هم نسیم این جلیقه را دوخته و نمی‌دانسته شوهرش جلیقه را برای چه استفاده می‌کند. البته بعد هم جلیقه اصلاً به درد نخورده و استفاده نشده است.

سپس نسیم دوباره در جایگاه قرار گرفت و دفاع آخر خود را بیان کرد. او گفت: من توبه کردم. اگر هر کار من باعث این اتفاق شده خدا من را ببخشد اما من قصدی نداشتم.

سپس ارسلان در جایگاه حاضر شد. او باز هم گفت: من این محکمه را قبول ندارم.

بعد از آن دو حسن به جایگاه آمد و گفت: بمب‌هایی که من گذاشته بودم قرار بود ساعت ۱۱ منفجر شود این بمب ساعت ۹ منفجر شده و من در جریان آن نبودم و بمب‌های دیگر را خنثی کردم.

در پایان قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند. 

نسیمه اسلام زهی، با توجه به اینکه در هنگام بازداشت اولیه یک قبضه سلاح کلت کمری همراه خود داشته در مراحل بازجویی به شدت تحت فشار بازجویان قرار گرفته که از جمله آن نگهداری طولانی مدت وی در سلول انفرادی بند امنیتی زندان اوین بوده به لحاظ روحی و روانی تحت فشار قرار گرفته و از حقوق اولیه یک متهم محروم شده است. 

این شهروند اهل سنت، در شهریور ماه ۱۴۰۲، در حالی که باردار بود به همراه همسر و تنها دخترش عایشه، توسط ماموران امنیتی، در استان سیستان و بلوچستان، بازداشت و پس از انتقال به تهران و بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات واقع در زندان اوین و طی مراحل بازجویی ها و تفهیم اتهام، در تاریخ ۴ اسفند ماه ۱۴۰۲، به بند عمومی زندان اوین، منتقل شد اما همسر وی علیرغم گذشت بیش از ۶ ماه از تاریخ دستگیری در اتاق های چند نفری بند ۲۰۹ محبوس شده است. 

پیشتر هم در تاریخ ۸ فروردین ماه ۱۴۰۳، حقوق بشر در ایران، با انتشار گزارشی به وضعیت بلاتکلیف نسیمه اسلام زهی، در زندان اوین، پرداخته بود. 

هر چند عضویت، همکاری و فعالیت در گروههای رادیکال مذهبی، نقض حقوق بشر و مستوجب برخوردهای قضایی و امنیتی است اما رعایت حقوق شهروند متهم در یک فرآیند دادرسی از جمله موارد تاکید شده در اسناد بین المللی حقوق بشر است. 

سرکوب اقلیتهای مذهبی، ناقض اسناد بین المللی حقوق بشر از جمله ماده ۲،  ۱۸ و ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و همچنین ماده ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی است. 

بازداشت خودسرانه، بلاتکلیف نگه داشتن متهم در بازداشت و ممانعت از دسترسی فرد در دوران بازجویی، بازپرسی و دادرسی به وکیل مورد نظر خود و منع دسترسی به سایر ملزومات در یک فرآیند دادرسی، ناقض ماده ۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ است.

همچنین برخورداری افراد از حق دادرسی عادلانه توسط قاضی، بازجو و بازپرس بیطرف از جمله حقوقی است که در ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر به آن تاکید شده است.

در ماده ۵ از قانون آئین دادرسی کیفری بر اطلاع یافتن متهم در اسرع وقت از اتهامات انتسابی و فراهم کردن حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در قانون تاکید شده است. 

Please follow and like us:

بیشتر از حقوق بشر در ایران کشف کنید

Subscribe to get the latest posts sent to your email.

By حقوق بشر در ایران

سازمانی غیردولتی و غیرسیاسی که از تاریخ ۱۵ آگوست ۲۰۱۵ میلادی، مصادف با ۲۴ مرداد ماه ۱۳۹۴، کار خود را آغاز کرد. هدف این مجموعه تمرکز بر اسناد بین المللی حقوق بشر، از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق های بین المللی و سایر کنوانسیونهای مرتبط در راستای افشای نقض حقوق بشر در ایران است.

پاسخی بگذارید

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

بیشتر از حقوق بشر در ایران کشف کنید

برای ادامه خواندن و دسترسی به آرشیو کامل، اکنون مشترک شوید.

ادامه مطلب