هفت متهم به قتل که در پروندههای جداگانه به اعدام محکوم شده بودند، در زندان رجاییشهر کرج پای چوبه دار رفتند اما اولیای دم به دلیل همزمانی با عاشورا با تعویق اجرای حکم موافقت کردند.
به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از همشهری، نخستین زندانی که پای چوبه دار رفت، پسری ۲۶ساله بود که چهارم مردادماه سال۸۹ در جریان یک درگیری در اسلامشهر دست به جنایت زده بود. براساس محتویات پرونده، قاتل و مقتول با هم اختلافات مالی داشتند و دعوای آنها بر سر یک سیمکارت گرانقیمت بود. سیمکارت متعلق به مقتول بود و قاتل اصرار داشت که آن را به جای طلبش بگیرد اما دعوای آنها بالا گرفت و در این میان مرد جوان با چاقو چند ضربه به دوستش زد و جان او را گرفت. او به قصاص محکوم شد و چند روز پیش در زندان رجاییشهر کرج پای چوبه دار رفت که در لحظات آخر با تلاش محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران و تیم صلح و سازش دادسرا اولیای دم به او مهلت دادند و وی به زندان بازگشت.
دومین محکوم به قصاص پسری ۱۹ساله بود که با همدستی زن جوانی، همسر او را به قتل رساند. این جنایت اسفند سال۹۱ رخ داد و با پیدا شدن جسد مردی در وانت نیسانش، مأموران به همسر او مظنون شدند. این زن پس از دستگیری گفت که قتل را پسر ۱۹سالهای که از بستگانش است، انجام داده. او مدعی شد که قاتل خواستگار سابقش بوده و با هم نقشه قتل را کشیدند.
عامل جنایت پس از دستگیری گفت: “از مدتها قبل به زن جوان علاقه داشتم و وقتی فهمیدم او با همسرش اختلاف دارد، با هم نقشه قتل را کشیدیم. روز حادثه او به شوهرش داروی بیهوشی داد و بعد من با ضربات متعدد چاقو مرد جوان را به قتل رساندم و جسدش را داخل ماشین خودش گذاشتم و در محلی خلوت رها کردم. متهم ردیف اول چند روز پیش پای چوبه دار رفت اما خانواده مقتول در واپسین لحظات به حرمت محرم به او مهلت دادند”.
مرد دیگری که پای چوبه دار قرار گرفت، با دستور یک زن، نقشه قتل شوهر او را اجرا کرده بود. او که جوانی ۳۰ساله است، تیرماه سال۸۴ دست به جنایت زد و پس از قتل مرد میانسال خانهاش را در شهرک شهید محلاتی به آتش کشید. با این حال ماه پشت ابر نماند و مأموران در جریان تحقیقات راز جنایت را فاش کردند و مرد جوان به نام سعید بازداشت شد.
او در بازجوییها گفت: “همسر مقتول با عالم غیب در ارتباط بود. در جلساتی که برگزار میکرد، افراد زیادی حضور داشتند و من مطمئن بودم که با نیروهای ماوراءالطبیعه در ارتباط است. او از من خواست تا شوهرش را به قتل برسانم. من هم که اغفال شده بودم، تصور کردم حکم خداست و اگر اجرا نکنم، بلایی سرم میآید. همین شد که شب حادثه وارد خانهاش شدم، او را در خواب با ضربات چاقو به قتل رساندم، خانه را آتش زدم و گریختم. با اعترافات این مرد، او به قصاص و دیگر متهمان پرونده نیز به حبس محکوم شدند که حکم قصاص وی با مهلت خانواده مقتول به اجرا درنیامد”.
چهارمین قاتل که پای چوبه دار توانست از اولیای دم مهلت بگیرد، مردی است که ۱۹سال پیش مرد کامیونداری را به قتل رساند تا خودروی وی را سرقت کند. متهم پس از دستگیری در بازجوییها گفت: “مقتول را به قتل رساندم تا کامیونش را سرقت کنم. پس از سرقت نیز آن را اوراق کردم و قطعاتش را فروختم. با دستگیری این مرد، وی در دادگاه به قصاص محکوم شد و مدتی بعد حکم قصاص او به تأیید دیوانعالی کشور رسید”.
پنجمین فردی که از اولیای دم مهلت گرفت، مردی ۲۸ساله بود که سال۸۴ مردی تنها را با ضربات قندشکن به قتل رساند. وی پس از دستگیری گفت: “مدتی قبل از جنایت سردرد شدیدی داشتم. به خانه مقتول رفتم و او به من قرص داد. پس از آن معتاد به قرص شدم و به همین دلیل از مقتول کینه به دل گرفتم. همین شد که شبانه وی را با ضربات قندشکن به قتل رساندم”.
ششمین محکوم به قصاص پسری جوان بود که ۲۴ اردیبهشت سال۹۰ در یکی از خیابانهای شهریار دست به جنایت زد. درگیری قاتل و مقتول بر سر یک برخورد کوچک بود و به گفته قاتل«مقتول سوار بر موتور از کنارم رد شد که موتورش به پهلوی من ساییده شد. به او تذکر دادم و بحثمان شد که با وساطت اهالی دعوا خاتمه یافت اما چند ساعت بعد زمانی که در باغی سرگرم مصرف مواد بودم، مقتول و پدرش سراغم آمدند که با چاقو به آنها حمله کردم و پسر جوان را به قتل رساندم».
پس از اعترافات متهم او در دادگاه به قصاص محکوم شد. اما آخرین فردی که پای چوبه دار رفت، پسری جوان بود که در تیرماه سال۹۱ در جریان یک درگیری در صالحآباد دست به جنایت زد. او پس از دستگیری انگیزهاش را چشم تو چشم شدن با مقتول عنوان کرد. متهم پای چوبه دار با گریه از اولیای دم مهلت گرفت.