https://wp.me/p6xuBy-zBz
حقوق بشر در ایران ـ امروز سه شنبه ۱۰مرداد ماه ۱۴۰۲، طی ۱ سال گذشته، دستکم ۱۳ تن از رزیدنتهای پزشکی در ایران، خودکشی کردند.
به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از ایلنا، امروز سه شنبه ۱۰ مرداد ماه ۱۴۰۲، سلحشور، نماینده پزشکان متخصص طرحی ایران، از خودکشی ۱۳ رزیدت پزشکی از فاصله زمانی سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، خبر داد و تائید کرد طی چند هفته اخیر، یکی دیگر از این شهروندان، بر اثر فقدان امنیت شغلی و اقتصادی، پس از اقدام به خودکشی جان خود را از دست داد. در حالی این شهروندان پساز سپری کردن دوران تحصیل با امید بسیار پا به عرصه اجتماعی و استغال می گذارند و همه امید آنها این است که بعنوان یک پزشک از حقوق اجتماعی و اقتصادی خوبی برخوردار باشند اما پس از گذشت مدتی که در مواجه به بحرانای اقتصادی، فقدان امنیت شغلی و عدم توجه مسئولان با مطالبات صنفی خود مواجه می شوند راهی به جز خودکشی پیش پای آین شهروندان نمانده است.
نماینده پزشکان متخصص طرحی ایران در تشریح این گفته خود اعلام کرد:”یکی از رزیدنتها طی چند هفته گذشته بر اثر اقدام به خودکشی جان باخت و با این حساب از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، یعنی فقط طی ۱ سال، سیزده رزیدنت خودکشی کردند و علت دقیق این خودکشی ها، حقوق ناچیز و بدون بیمه و سنوات رزیدنتهای پزشکی است که مجبورند کار سنگین انجام بدهند و با این وضعیت، امیدِ چندانی به آینده ندارند.”
وی در خصوص علت خودکشی پزشکان طرح در ایران گفت:”نبود امنیت شغلی و محرومیت از حقوق اقتصادی است. تنها مبلغی که میتوانیم روی آن حساب کنیم، حقوق ثابتی است که این حقوق برای پزشکان مجردِ متخصص حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان و برای پزشکانِ متأهل متخصص حدود ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان است.”
به گفتهی سلحشور، اکثر پزشکان در سیستم دولتی کار میکنند و درآمدِ چندانی ندارند. او میگوید:”تنها مبلغی که میتوانیم روی آن حساب کنیم، حقوق ثابتی است که این حقوق برای پزشکان مجردِ متخصص حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان و برای پزشکانِ متأهل متخصص حدود ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان است.”
او در موردِ کارانههایی که گفته میشود رقم آن به ۶۰ – ۷۰ میلیون تومان و بلکه بالاتر میرسد نیز توضیح میدهد:”این کارانههای بالا معمولا مربوط به اعضای هیئت علمی است که رزیدنتهای بسیاری زیر دستشان هستند و ویزیتها و عملهای جراحی را انجام میدهند؛ کارانهی رزیدنتها به نام اعضای هیئت علمی نوشته میشود؛ برای همین میزانِ کارانهی آنها بالا میرود. اینها حتی ۱۰ درصد از پزشکان هم نیستند و اکثر پزشکان متخصص، اگر تمام وقت در بیمارستانهای عمومی کار کنند، باز هم کارانهشان به ده میلیون تومان نمیرسد.”
نماینده پزشکان متخصص طرحی میگوید:”تصور مردم نسبت به پزشکان، مربوط به نهایتا ۵ تا ۱۰ درصدِ آنها است؛ پزشکانی که مطب خصوصی دارند و مطبشان همیشه پُر است. متخصصانی که یا در سیستم دولتی نیستند و یا اگر هم باشند به صورتِ پاره وقت کار میکنند. مردم بیشتر این دسته از پزشکان را میبینند، اما وضعیتِ بالای ۹۰ درصد از پزشکان اینگونه نیست.”
به گفته این پزشک متخصص، کارانهی پزشکان حدود ۸ تا ۱۳ ماه بعد پرداخت میشود و متخصصانی که تازه فارغالتحصیل شدهاند تا یک سال بین ۱۰ تا ۱۴ میلیون تومان درآمد دارند، و بعد از این مدت مجموع حقوق و کارانهی یک پزشکِ متاهلِ متخصص نهایتا به حدود ۲۰ میلیون تومان میرسد.
او سپس سالهایِ تحصیلیِ یک پزشکِ متخصص را میشمارد و میگوید:”۷ سال ونیم برای پزشکی عمومی، ۲ سال برای طرح، ۴ سال برای تخصص و باز ۲ سال دیگر برای طرح. یعنی یک پزشک متخصص در یک بازهی زمانی ۱۵ – ۱۶ساله در دانشگاه و بیمارستانهای مناطق محروم مشغول تحصیل است و اگر این مسیر را بدونِ وقفه طی کند، در سن ۳۴ – ۳۵ سالگی از دانشگاه خارج میشود. کمترین انتظاری که از این همه تلاش و استرس داشتیم این بود که حقوقمان کفافِ هزینههای یک زندگیِ ساده را بدهد که نمیدهد.”
«امید به آیندهمان کم شده…» این جملهای است که نماینده پزشکان متخصص طرحی برای توصیفِ وضعیتِ این گروه از پزشکان میگوید: «فشار کاری سالهای قبل هم وجود داشت، اما نارضایتی از وضعیت شغلی تا این حد نبود و درآمد نسبت به تورم و قیمتها فاصلهی نجومی نداشت».
او ادامه میدهد:”در گذشته وقتی یک پزشک بعد از سالها تحصیل و گذراندنِ طرح شروع به کار میکرد، مطمئن بود که بالاخره بعد از یک دورهی چندساله میتواند لوزامِ اولیهی زندگیِ خود را تأمین کند؛ ماشین و خانه بخرد و یک زندگیِ متوسط برای خود فراهم کند. الان اما متخصصی که بعد از ۱۵ سال تحصیل، تخصص میگیرد، مطمئن است که با چند سال کار در سیستمِ دولتی ماشین هم نمیتواند بخرد، چه برسد به خانه که عملا تبدیل به رویا شده است!”
اگر کوچکترین تمایل یا فکری درباره خودکشی دارید بلافاصله با سامانه ۱۲۳ اورژانس اجتماعی یا سامانه ۱۴۸۰ صدای مشاور تماس بگیرید.
افزایش فقر، نبود امید به زندگی، نبود بازار اشتغال و فعالیتهای سازنده اجتماعی برای شهروندان، سرکوب های امنیتی و اجتماعی، محرومیتهای گسترده بر اثر سوءمدیریت در کشور، از جمله دلایل افزایش خودکشی در ایران است.
محرومیت از حق امید به زندگی و عدم برخورداری از تامین اجتماعی شهروندان در حالی رو به گسترش است که در ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر، بر حق افراد در برخورداری از تامین اجتماعی مناسب تاکید شده است.
همچنین در اهداف سند ۲۰۳۰ یونسکو، به حق افراد در برخورداری از محیط زندگی سالم و استاندارد، متناسب با مقام انسانی آنها تاکید شده است اما در ایران پس از مخالفت علی خامنه ای با اجرای اهداف سند مذکور برای استاندارد سازی زندگی اجتماعی شهروندان، بطور کامل از دستور کار خارج شد.
Subscribe to get the latest posts sent to your email.

