https://wp.me/p6xuBy-RBV
حقوق بشر در ایران ـ امروز یکشنبه ۱۰ فروردین ماه ۱۴۰۴، نوید میهن دوست، زندانی سیاسی آزاد شد.
به گزاش حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۹ فروردین ماه ۱۴۰۴، نوید(رضا) میهن دوست، متولد: ۱۳۵۱، کارگردان، هنرمند و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در پی اعمال «عفو موردی» آزاد شد اما این آزادی نه بر پایه قانون، که بر بستر نمایش مهربانی اقتدارگرایی و پس از رد آزادی مشروط وی صورت گرفت. آنچه بر این هنرمند گذشت، تصویری گویا از نظام عدالتگریزیست که هنر و اندیشه را به زندان میسپارد و آزادی را به مناسبتها حواله میدهد.
براساس این گزارش، آزادی نوید(رضا)میهن دوست، پس از اعمال «عفو موردی» به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۴، صورت گرفته است.
نوید(رضا) میهن دوست، در تاریخ ۱۱ مهر ماه ۱۴۰۳، پس از تائید وثیقه به مرخصی اعزام و در تاریخ ۱۸ مهر ماه ۱۴۰۳، در پی اتمام دوران مرخصی، برای سپری کردن ادامه حبس تعزیری خود به زندان اوین، بازگشته بود اما در تاریخ ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۳، با توجه به نیاز وی برای مراجعه به پزشک متخصص پس از تائید درخواست و با تودیع قرار وثیقه به مرخصی درمانی اعزام شده بود.
وی، تاریخ ۲۹ مرداد ماه ۱۴۰۲، در حال سپری کردن دوران حبس تعزیری ۳ ساله خود در زندان اوین است.
رضا(نوید)میهن دوست، در تاریخ ۱۳ آذر ماه ۱۳۹۸، پس از احضار به شعبه بازپرسی دادسرای زندان اوین و تفهیم اتهام، بازداشت به سلول انفرادی در بند امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل شد و پس از طی مراحل بازجوئی ها و تفهیم اتهام، در بهمن ماه ۱۳۹۸، با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
با آغاز مراحل دادرسی، پرونده رضا(نوید)میهن دوست، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی وقت ـ محمدمقیسه، ارجاع و پس از محاکمه از بابت اتهام«اقدام علیه امنیت ملی از طریق همکاری با گروههای معاند نظام» به ۳ سال حبس تعزیری و به اتهام«فعالیت تبلیغی علیه نظام»هم به تحمل ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
پس از اعلام اعتراض و ارجاع پرونده رضا(نوید)میهن دوست، به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، حکم صادره بدوی عینا بر علیه وی تائید و پرونده وی به شعبه ۱ اجرای احکام دادسرای ناحیه۳۳تهران، ارجاع شده بود.
نوید میهندوست، هنرمندی با سابقه در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی، در سالهای اخیر به جرم اندیشه، صراحت، و نزدیکی با جریانهای مردمی، زیر تیغ نهادهای امنیتی قرار گرفت.
در قوانین جزایی ایران، آزادی مشروط حق هر زندانی است که بخشی از محکومیت خود را گذرانده و از نظر رفتاری نیز شرایط لازم را داراست (طبق ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی). اما وقتی این حق از زندانی سلب میشود و سپس آزادی وی بهعنوان امتیازی حکومتی در مناسبتهای مذهبی یا ملی ارائه میگردد، این نشانهای از عدالت اختیاری و حکمرانی فرادست بر قانون است.
نقض اصل تفکیک قوا و استقلال قضا
صدور حکمهای امنیتی علیه هنرمندان و آزادیهای نمایشی پس از اعمال فشارهای بینالمللی، نشانهای از نقض استقلال قضایی در ایران است. بهموجب ماده ۱۴ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، هر فرد حق دارد از دادرسی عادلانه توسط دادگاهی مستقل، بیطرف و منصف برخوردار باشد. اما در پروندههایی مانند نوید میهندوست، تمام نشانهها بر سیاسی بودن روند قضایی و نفوذ نهادهای امنیتی در فرآیند قضاوت دلالت دارد.
افزون بر آن، اتهامات انتزاعی مانند “تبلیغ علیه نظام”، که مبنای قانونی مشخص و تعریف جزمی ندارد، از نگاه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل بارها به عنوان ابزار سرکوب آزادی بیان در جمهوری اسلامی محکوم شدهاند.
هنرمندان در سیاهچال؛ روند مستمر سرکوب فرهنگی در جمهوری اسلامی
بازداشت نوید میهندوست تنها بخشی از سرکوب دامنهدار هنرمندان در ایران است. در سالهای اخیر، فهرستی بلند از بازیگران، نویسندگان، مستندسازان، شاعران و موزیسینهایی چون کتایون ریاحی، ترانه علیدوستی، کیوان کریمی، امیرحسین حریری، بهاره هدایت و دهها تن دیگر، با احکام امنیتی، ممنوعالکاری، بازداشت و تهدیدهای مکرر مواجه بودهاند.
در جهانی که هنر زبان اعتراض، آگاهی و انسانیت است، جمهوری اسلامی آن را تهدیدی برای ثبات سیاسی خود تلقی میکند و تلاش دارد با ابزارهای قضایی، امنیتی و رسانهای، هنرمند را یا به سکوت بکشاند، یا به مهاجرت.
از رد پای نسیم تا سلول انفرادی در زندان اوین؛ سقوط آزادی در آئینه یک زندگی هنری
نوید میهندوست متولد ۱۳۵۱ در نوشهر، با سریال «رد پای نسیم» به دنیای هنر وارد شد. آثار او چون «هر چی خدا بخواد»، «با چشمان باز» و «دیوار شیشهای» بخشی از حافظه تصویری یک نسلاند. اما همین چهرهی شناختهشده، که زمانی در صداوسیمای جمهوری اسلامی حضور داشت، با تغییر لحن، نگاه مستقل و نزدیکی به جنبشهای اعتراضی مردمی، از نماد قدرت نرم نظام به دشمن امنیت ملی تبدیل شد.
این تغییر جایگاه نه استثنا، بلکه قانون نانوشتهای در جمهوری اسلامی است: هنرمند تا زمانی مقبول است که مجیز بگوید.
عفو یا گروگانگیری نرم؟ نقش مناسبتها در مشروعسازی سرکوب
استفاده ابزاری از عفوهای مناسبتی چه به مناسبت عید فطر، چه دهه فجر یا عید نوروز، تبدیل به تاکتیکی برای بازی با افکار عمومی داخلی و بینالمللی شده است. حکومت با صدور احکام سنگین برای منتقدان و سپس آزادی مشروط یا عفو آنها، نمایشی از رحم و عدل ارائه میدهد؛ در حالی که اصل ظلم، همچنان برقرار است.
این آزادیها نه از سر قانون، بلکه بخشی از بازی گروگانگیری حکومتی هستند؛ جایی که آزادی، کالایی امتیازمحور، مشروط و ناپایدار است.
نوید میهندوست آزاد شد، اما آیا عدالت اجرا شد؟ آیا حق آزادی بیان رعایت شد؟ آیا روند قضایی شفاف و عادلانه بود؟
پاسخ، روشن است: نه.
آزادی او، مانند دهها مورد مشابه، تنها پایان یک اپیزود از نمایش بزرگ استبداد نرم است؛ جایی که هنرمند به زندان میرود، بیصدا آزاد میشود، و حکومت، خود را «معتدل و انسانی» معرفی میکند.
آزادی نوید، بازنمایی یک چرخهی سرکوب و نمایش
زندانیان محبوس در زندانهای ایران با کلکسیونی از موارد گسترده نقض حقوق بشر دست و پنجه نرم میکنند. از یک سو محرومیت آنها از حق دادرسی عادلانه که ناقض ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر است و از سوی دیگر بیماریها و آسیب های جسمی و روحی گوناگون که اکثر این بیماریها از زمانی که این افراد در زندان محبوس شدند با آنها دست به گربیان شده و از سوی دیگر هم پرونده سازی های گسترده که مسئولان قضائی و امنیتی در زندانهای ایران از آن بعنوان یک اهرم فشار برای سرکوب و ارعاب بر زندانیان سیاسی و امنیتی وارد می کنند مورد استفاده قرار گرفته است.
Subscribe to get the latest posts sent to your email.

