جمعه , ۰۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
جمعه, آوریل 26

صدور دو حکم اعدام همزمان با بخشش یک زندانی محکوم به اعدام

0
594

۵۵.PNGمرد جوان متهم به قتل با تأیید حکم قصاص‌اش دردیوانعالی کشور، درچند قدمی طناب دار قرار گرفت. از سوی دیگر یک مرد افغانستانی که به خاطر اختلاف طایفه‌ای در افغانستان، یکی از بستگانش را در ایران به قتل رسانده‌ بود به مرگ محکوم شد، همزمان با محکومیت این افراد به اعدام پسر جوانی که متهم است هنگام انتقال به مرکز ترک اعتیاد مأمور این مرکز را به قتل رسانده است، با رضایت اولیای دم مقتول از چوبه دار رهایی یافت. به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از ایران مورخ ۱۳۹۶/۸/۷، ششم مهر سال گذشته مردی با حضور در کلانتری محمد شهر کرج از حمله مرگبار مرد ناشناسی به پسر جوانش که پیمانکار ساختمانی بود، خبر داد. با حضور بازپرس ویژه قتل و تیم تحقیق در محل جنایت مشخص شد مقتول-عباس ۳۲ساله- در حالی که همراه همسرش در حال بازگشت از خانه پدری‌اش بود، هدف حمله مرد ناشناسی قرار گرفته و با ضربات چاقو به قتل رسیده است.

با توجه به اینکه همسر قربانی جنایت تنها شاهد ماجرا بود بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت.

او به کارآگاهان گفت: «ساعت ۱۲ و نیم شب بود که از خانه پدرشوهرم بیرون آمدیم تا به خانه برویم.اما ناگهان بین راه حالم بد شد و همسرم به اجبار کنار جاده توقف کرد. وقتی ازماشین پیاده شدم ناگهان مردی غریبه به بهانه پرسیدن آدرس، نزدیک شد و شوهرم را با چاقو کشت و فرار کرد.»

کارآگاهان که به اظهارات این زن مشکوک بودند او را مورد بازجویی فنی قرار دادند تا اینکه اوسرانجام لب به سخن گشود.

«نسرین»که چاره‌ای جزبیان حقیقت نداشت با اعتراف به طراحی دسیسه قتل همسرش گفت: «حدود ۷ ماه قبل با پسرجوانی به نام «سیاوش» آشنا شدم. اوکه راننده تاکسی بود، زن و فرزند داشت. اما هر دو از زندگی مشترک‌مان راضی نبودیم. همان روز شماره تلفنش را گرفتم و پس ازآن به طورپنهانی در ارتباط بودیم. او از وقتی فهمیده بود شوهرم دست بزن دارد قول داد انتقامم را بگیرد. تا اینکه شب حادثه به سیاوش زنگ زدم و گفتم امشب باید کار را تمام کند…»

با اعتراف‌های تکاندهنده زن خیانتکار، راننده ۳۰ ساله دستگیر شد و پس از اعتراف به قتل، پرونده تکمیل و برای محاکمه به دادگاه کیفری استان البرز ارسال شد.

قضات دادگاه کیفری استان البرز-به ریاست قاضی هدایت رنجبر-پس از چند مرحله محاکمه و بررسی اسناد و شواهد پرونده و اظهارات متهمان، سرانجام زن جوان را به جرم مشارکت در قتل به ۲۰ سال حبس محکوم کردند و برای مرد جوان نیز که با اتهام قتل عمد روبه‌رو بود، حکم قصاص صادرکردند.

این احکام صبح دیروز از سوی قضات دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد.

به گزارش جوان آنلاین مورخ ۰۸ آبان ۱۳۹۶، مرد افغانستانی که به خاطر اختلاف طایفه‌ای در افغانستان، یکی از بستگانش را در ایران به قتل رسانده‌بود به مرگ محکوم شد.

اسفند ماه سال ۹۴، کارکنان سفارت افغانستان در جریان ناپدید شدن مرد ۲۵‌ساله‌ای به نام عزت قرار گرفتند که مدتی قبل برای کار به ایران آمده بود. خانواده مرد افغانستانی به کارکنان سفارت گفته بودند؛ عزت همراه یکی از بستگانش به نام ‌فؤاد در ایران مشغول کار ساختمانی بود و هفته‌‌ای چندبار با آنها تماس می‌گرفت، اما چند روزی است تلفن همراهش خاموش است و از پسرشان بی‌خبرند.

با اعلام این گزارش، مأموران در اولین تحقیقات خود دریافتند ‌فؤاد بعد از ناپدید شدن مرد جوان به افغانستان بازگشته است.

شش‌ماه از ماجرا گذشته بود تا اینکه به پلیس خبر رسید ‌فؤاد از افغانستان راهی شیراز شده است، بنابراین او را بازداشت کردند. او در بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت: «عزت را به خاطر اختلافاتی که در افغانستان داشتیم، کشتم و بعد از قتل جنازه‌اش را در چاهی ۱۸‌متری در ساختمان نیمه‌کاره‌‌ای که کار می‌کردیم انداختم.‌»

بعد از اعتراف‌های متهم، مأموران به آدرس محل حادثه رفتند و با بقایای جسد مقتول در چاه عمیق ساختمان نیمه‌کاره روبه‌رو شدند.

به این ترتیب ‌فؤاد روانه زندان شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست تکمیل و به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی عبداللهی و مستشار واعظی قرار گرفت. در آن جلسه بعد از قرائت کیفرخواست وکیل اولیای‌دم درخواست قصاص کرد.

سپس متهم به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت.

او که در مراحل بازجویی با اقرارهای متفاوتی سعی داشت پلیس را فریب دهد در شرح حادثه گفت: «من و عزت نسبت فامیلی دوری داشتیم. من صاحب زن و دو فرزند بودم و او تازه نامزد کرده بود. هر دو به خاطر مشکلات مالی تصمیم گرفتیم برای کار به ایران بیاییم. مدتی قبل به صورت غیر‌مجاز وارد ایران شدیم و مشغول کار ساختمانی شدیم. در این مدت به رفتارهای غیراخلاقی عزت پی بردم و فهمیدم قمار می‌کند. چند باری هم با او صحبت کردم و نصحیتش کردم، اما بی‌فایده بود.»

متهم در ادامه گفت: «این رفتارها باعث اختلاف ما شد و از آنجائیکه در افغانستان نیز اختلافات ملکی طایفه‌ای داشتیم باعث شد نسبت به او رفتار سردی داشته باشم. این گذشت تا اینکه روز حادثه دوباره به رفتارها غیراخلاقی او معترض شدم و باعث درگیری شد. در آن لحظه از عصبانیت با دستمال قرمزی او را خفه کردم و با سنگ به سرش زدم. بعد از آنکه مطمئن شدم او فوت کرده است جسدش را در چاه عمیقی انداختم و چاه را پر کردم تا پلیس متوجه نشود، اما دستگیر شدم.»

در پایان هیئت قضایی بعد از شور متهم را بنا به درخواست اولیای‌دم به قصاص محکوم کرد.

رهایی از اعدام

به گزارش شرق، پسر جوانی که متهم است هنگام انتقال به مرکز ترک اعتیاد مأمور این مرکز را به قتل رسانده است، با رضایت اولیای دم مقتول از چوبه دار رهایی یافت.

این قتل حدود دو سال قبل اتفاق افتاد و اولیای دم آن زمان خواستار قصاص متهم شدند اما دیروز در جلسه محاکمه اعلام کردند گذشت می‌کنند.

متهم که آرش نام دارد به ماده مخدر شیشه معتاد بود به‌همین‌دلیل والدین او تصمیم گرفتند او را به مرکز ترک اعتیاد منتقل کنند. مادر آرش در تماس با یک کمپ از آنها درخواست کمک کرد اما آرش که قصد نداشت مواد مخدر را رها کند وقتی از این موضوع مطلع شد چاقویی برداشت تا در صورت مراجعه مأموران با آنها مقابله کند.

درنهایت زمانی که مأموران مرکز ترک اعتیاد رسیدند آرش با آنها درگیر شد و با چاقو ضرباتی را به یکی از آنها وارد کرد که این شخص سه روز بعد از انتقال به بیمارستان با وجود تلاش پزشکان جان خود را از دست داد. پس از آن اعلام شد ضربات واردشده و همچنین جاماندن تیغه چاقو در قلب مقتول دلیل اصلی مرگ او بوده است. به‌این‌ترتیب پرونده آرش به اتهام قتل عمد به جریان افتاد.

دیروز در جلسه محاکمه‌ای که در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، متهم که با رضایت اولیای دم مقتول از مجازات قصاص رهایی یافته بود وقتی در جایگاه ایستاد، گفت دقیقا به‌خاطر ندارد چگونه مرتکب قتل شد. او گفت: «من به شیشه اعتیاد داشتم و چند بار والدینم من را در کمپ بستری کرده بودند تا ترک کنم اما هر دفعه بعد از خروج از مرکز چون به افسردگی شدید مبتلا بودم دوباره سراغ مواد می‌رفتم. روز حادثه نیز مأموران آمده بودند تا من را باز هم به کمپ ببرند اما چون مقدار زیادی شیشه مصرف کرده بودم در حال خودم نبودم و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد، فقط یادم هست زیر پای یکی از مأموران ترقه انداختم و در حالی‌که آنها گیج شده بودند با چاقو یکی‌شان را زدم».

متهم ادامه داد: «گفته می‌شود تیغه چاقو در قلب مقتول گیر کرده از طرفی گفته شده من سه یا چهار ضربه زده‌ام که این دو موضوع با هم تضاد دارد اگر تیغه چاقو گیر می‌کرد، طبیعتا من نمی‌توانستم چند ضربه بزنم».

آرش در ادامه اظهاراتش گفت: «من دو سال‌ونیم است که در زندان هستم و در این مدت مواد مخدر را کاملا ترک کرده‌ام. پدر و مادرم برای اینکه بتوانند رضایت بگیرند همه دارایی خود را فروختند و حالا هیچ‌چیز ندارند؛ به‌همین‌دلیل از قضات درخواست بخشش دارم و خواهش می‌کنم من را آزاد کنند تا زودتر نزد والدینم بروم».

بنا بر این گزارش، هیئت قضات به‌زودی رأی خود را درباره این پرونده اعلام می‌کنند.

پاسخی بگذارید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Discover more from حقوق بشر در ایران

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading