https://wp.me/p6xuBy-kmO
حقوق بشر در ایران – امروز سه شنبه ۳ تیر ماه ۱۳۹۹, سهیلا حجاب و زینب جلالیان, دو زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین که در در اعتصاب غذای اعتراضی بسر می برند در نامه ای سرگشاده به شرح وضعیت خود در این زندان اشاره کردند که از جمله این موارد محرومیت آنها از حق دادرسی عادلانه توسط دادگاهی بیطرف بوده است.
به گزارش حقوق بشر در ایران, امروز سه شنبه ۳ تیر ماه ۱۳۹۹, سهیلا حجاب و زینب جلالیان, دو زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان قرچک ورامین که هر ۲ نفر آنها در اعتصاب غذا بسر می برند با انتشار نامه ای سرگشاده به رفتارهای توهین و آمیز مسئولان این زندان و همچنین اعمال سایر محرومیتها و محدودیتها بر زندانیان سیاسی محبوس در این زندان اشاره کردند. سهیلا حجاب ضمن تاکید بر تداوم اعتصاب غذای خود همچنین نوشته که بر اثر این اعتصاب غذا مقاومت بدنی وی کم شده و با توجه به تاکید پزشکان بهداری در خطر ابتلا به ویروس کرونا قرار گرفته است.
این ۲ زندانی سیاسی در بخشی از نامه خود به نکته اشاره کردند که علیرغم این که در سیاه چالههای قرون وسطایی این افراد نگهداری میشویم، حتی برای رفتن به درمانگاه یا جابهجایی بین زندانها یا حضور در بیدادگاهها و حضور در سالن ملاقات که البته در بیشتر موارد ما در محرومیت از ملاقات به سر بردهایم، ما را مورد بازرسیهای بی شرمانه خود قرار میدهند. مگر در سیاه چالهها توسط دوربینها و ماموران سرکوبگر رصد نمیشویم؟
متن نامه سرگشاده سهیلا حجاب و زینب جلالیان جهت انتشار در اختیار حقوق بشر در ایران قرار گرفته که در ادامه می آید:
“ما زندانیان سالهاست که در زندانهای جمهوری وحشت، جمهوری ترور و جمهوری فقر که از حقوق انسانی برخوردار نبوده و در بیدادگاههای جمهوری اسلامی و بدون داشتن وکیل محاکمه ناعادلانه شدیم. انواع شکنجه های جسمی و روحی را متحمل شدیم. از ابتداییترین حقوق انسانی خود هرگز برخوردار نبودیم. حکومت ستمگر، بارها و بارها تحت عناوین مختلف، با توسل به دروغ و فریب و ریا، تحت عنوان جلسه بازپرسی، جلسه دادگاهی، ما را از زندان خارج و ماههای متوالی در خانههای امن، مورد بازجوییهای خشن (همراه با شکنجه، توهین و اهانت) قرار داد.
بازرسیهای وحشتناک بدنی و غیر انسانی و استفاده از دستبند و پابند، به شیوههای قرون وسطایی و مطابق اصول بردهداری، بخشی از رنجنامههای ماست. یعنی جنسیت زنانه ما، آنقدر برای جمهوری ضد زن وحشت به همراه دارد که برای جا به جایی ما از محافظان متعدد، همراه در قل و زنجیر کردن دست و پاهایمان باید استفاده شود ؟ علیرغم این که در سیاه چالههای قرون وسطایی این افراد نگهداری میشویم، حتی برای رفتن به درمانگاه یا جابهجایی بین زندانها یا حضور در بیدادگاهها و حضور در سالن ملاقات که البته در بیشتر موارد ما در محرومیت از ملاقات به سر بردهایم، ما را مورد بازرسیهای بی شرمانه خود قرار میدهند. مگر در سیاه چالهها توسط دوربینها و ماموران سرکوبگر رصد نمیشویم؟
اینجانبان سهیلا حجاب و زینب جلالیان، جمهوری اسلامی را به رسمیت نمیشناسیم و هرگز از آنها تقاضای مرخصی، آزادی و عفو نکردهایم و نخواهیم کرد. چرا که فردی طلب بخشش و عفو میکند که مرتکب اشتباهی شده باشد . ما پژواک خواستهها، آرزوها، حقوق مدنی و شهروندی از دست رفته مردمان کشورمان بودیم. رژیم دیکتاتوری که ۴۱ سال است مردم کشور ما و سرمایههای ملی و منابع طبیعی را به اشکال مختلف به نابودی کشانده، باید در پیشگاه مردم هم عذرخواهی کند و هم پاسخگوی تمام جنایات خود در دهه های مختلف باشد و هم در دادگاههای ملی محاکمه شود.
بعد از تحمل تمام رنجها و دردهایی که در سطور بالا به آن اشاره شد ما را به زندان شهر ری منتقل کردند تا به خیال خام خود ما را تنبیه کنند؛ چرا که زندان قرچک ورامین دارای بدترین وضعیّت در میان زندان های سراسر کشور است. ای دیکتاتور آیا نمیدانی که دردها و رنجها انسانها را بزرگتر، متعالی تر، خودساختهتر و قویتر میکند؟! ما از این که در این زندان حبس می کِشیم ، اصلاً آزرده خاطر نبوده و نیستیم. ما در این زندان با زنهایی آشنا شدیم که با اَشکال مختلف از سوء مدیریت جمهوری اسلامی در امور متفاوت رنج کشیده بودند. حضور ما در این مکان باعث شد ما پای صحبت کسانی بنشینیم که بتوانیم در جهت احقاق حقوق از دست رفته زنان، کوشاتر باشیم. ما باید پاسخگوی تاریخ باشیم.
اگر میبینید که ما دست به اعتصاب غذا زدهایم (برای انتقال از این زندان)، فقط برای مطالبه حقوق انسانی ماست. این که به نسل حاضر و نسل های آینده بگوییم در هر وضعیتی که هستید، مطالبه گر حقوق خود باشند. به گفته یکی از بزرگان: “اگر در جامعه ای زنی روزنامه خواند و از سیاست حرف زد، به آینده آن کشور خوش بین باشید”.
جالب اینجاست که رئیس قوه قضائیه در سخنرانی مفصلی که از صداوسیمای میلی پخش کرد اعلام کرد که محل نگهداری زندانیان سیاسی باید جدا از جرایم عمومی باشد و با زندانیان سیاسی با احترام برخورد شود. اما این گفته ها فقط تبلیغات رسانه ای به همراه داشت. چرا که در عمل به هیچ شکل به آنچه که گفتند عمل نکردند.
محلی که در آن نگهداری می شویم، عملا تبدیل به کمپ معتادان شده! زنان آسیب دیده از اجتماع که ابتدا باید درمان شوند، سپس آموزش ببینند و در نهایت به آغوش اجتماع برگردند. تأسفآورتر این که اکثریت زندانیانی که به اینجا وارد می شوند ، تحت عنوان جرایم فساد و فحشا و روابط خارج از ازدواج هستند. این زنان به دلیل روابط متعدد، ناقل بیماریهای عفونی، هپاتیت، زگیل تناسلی و بسیاری بیماریهای دیگر هستند و متاسفانه سطح بهداشت زندان بسیار ضعیف و همچنین عدم رعایت حداقل بهداشت از سوی زندانیان، رنج مضاعفی به همراه دارد. ضرب و شتم, معضل تجاوز در میان زنان زندانی و ضرب و شتم متعدد میان آنان با وسایل متعدد که برای زد و خورد ها استفاده میکنند، احساس امنیت جسمی و آرامش روحی ما را به مخاطره انداخته!
در اوج بیماری کرونا، اینجانب زینب جلالیان را از زندان خوی به زندان شهر ری منتقل کردند و نگهداری در میان بیماران مبتلا به کرونا موجب شد که من زینب جلالیان به کرونا مبتلا شوم و بدون هیچگونه رسیدگی، ریهام دچار آسیب شدید شود. هم اکنون هم در اتاقی نگهداری میشوم که تست کرونای افراد آن مثبت اعلام شده و بدون هیچگونه فاصله گذاری، بدون ماسک و مایع ضدعفونی و الکل، نفس و نفس با آنها زندگی میکنیم. باتوجه به این که اینجانب سهیلا حجاب در اعتصاب غذا هستم، سیستم ایمنی بدنم ضعیف شده و مطابق گفتههای دکتر، خطر ابتلا به کرونا بدن اینجانب را تهدید میکند.
شرم بر جمهوری اسلامی که ما به خاطر ابتداییترین حقوق انسانی خود « یعنی بهداشت و مراقبت جسمانی »، دست به اعتصاب غذا زدهایم که از سیاهچال قرچک ورامین به سیاهچال اوین منتقل شویم.اعتصاب باید برای خواستههای بزرگ تری مانند آزادی اتفاق میافتاد، اما علیرغم تمام دردها و رنجها و شکنجهها، ما برای احقاق حقوق انسانی و مدنی مردمان خود ایستادهایم و همچنان برای احقاق حقوق انسانی و مدنی خود، همچنان سراپا ایستادهایم و باز هم خواهیم ایستاد. به قولی: “سیصد گل سرخ یک گل نصرانی، ما را ز سر بریده میترسانی؟ ما گر ز سر بریده میترسیدیم، در محفل عاشقان نمیرقصیدیم”.
زینب جلالیان و سهیلا حجاب/ ۳ تیرماه ۱۳۹۹/ زندان قرچک ورامین
لازم به ذکر است در تاریخ ۳۱ خرداد ماه ۱۳۹۹, زینب جلالیان, زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان قرچک ورامین با طرح خواسته بازگرداندن وی به زندان شهرستان خوی اعلام اعتصاب غذا کرد. این زندانی سیاسی از اردیبهشت ماه سال جاری بدون اطلاع قبلی به زندان قرچک ورامین منتقل شد و طی این مدت در بند قرنطینه این زندان نگهداری شده. این زندانی سیاسی در پس ابتلا به ویروس کرونا و سرفه های پی در پی در وضعیت جسمانی نامناسب قرار دارد. زینب جلالیان, در سال ۱۳۸۶, با اتهام محاربه به اعدام محکوم شده بود که این حکم پس از تائید در دیوان عالی کشور با عفو رهبری به یک درجه تخفیف که شامل حبس ابد بود تغییر کرد. وی در سیزدهمین سال از حکم حبس ابد خود است. زینب جلالیان از جمله زندانیان سیاسی محروم از حق درمان است و طی این مدت از دسترسی به امکانات پزشکی و درمانی محروم بوده است.
در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹, زینب جلالیان, زندانی سیاسی که از تاریخ ۸ اردیبهشت ماه به طور ناگهانی به مکان نامعلومی منتقل شده بود به بند قرنطینه زندان قرچک ورامین منتقل شد.
در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹, زینب جلالیان, متولد ۱۳۶۱, اهل روستای دیم قشلاق از توابع شهرستان ماکو و زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی خوی پس از مراجعه نیروهای امنیتی به این زندان بدون اطلاع قبلی به مکان نامعلومی منتقل شده بود. مسئولان زندان خوی به خانواده زینب جلالیان از احتمال بازگشائی پرونده جدید بر علیه این زندانی سیاسی خبر داده بودند.
در تاریخ ۲۷ خرداد ماه ۱۳۹۹, سهیلا حجاب, زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان قرچک ورامین در اعتراض به نوع برخوردهای قهرآمیز و امنیتی اخیر با خانواده و خود این زندانی سیاسی اعلام اعتصاب غذا کرد. این زندانی سیاسی همچنین در اعتراض به تداوم بلاتکلیفی و نگهداری زینب جلالیان دیگر زندانی سیاسی که از زندان خوی به زندان قرچک ورامین منتقل شده اعتصاب غذا کرده است. همچنین طی روزهای گذشته سهیلا حجاب پس از انتقال به خانه های امن سپاه پاسداران برای تشکیل پرونده ای دیگر تحت بازجوئی قرار گرفته است.
در تاریخ ۳ خرداد ماه ۱۳۹۹, سهیلا حجاب, شهروند ساکن کرمانشاه پس از احضار به شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران و اتمام جلسه دادرسی هنگام خروج توسط ماموران قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران توام با ضرب و شتم شدید بازداشت و به بند زنان زندان قرچک ورامین منتقل شد.
- بیشتر بخوانید: بازداشت توام با ضرب و شتم سهیلا حجاب پس از اتمام جلسه دادگاه تجدید نظر توسط ماموران قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران
در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹, سهیلا حجاب بیدسرخی, با دریافت ابلاغیه ای از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران جهت حضور در جلسه دادرسی و ارائه دفاعیات به تاریخ رسیدگی ۲ خرداد ماه سالجاری احضار شد.
- بیشتر بخوانید: احضار سهیلا حجاب, به شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران
در تاریخ ۲۸ اسفند ماه ۱۳۹۸, سهیلا حجاب, شهروند اهل کرمانشاه و فعال سیاسی, که پیش از این توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست محمد مقیسه از بابت اتهامات: تبلیغ علیه نظام, اجتماع و تبانی, تشویش اذهان عمومی به قصد آشوب, تشکیل گروه در راستای حقوق زنان, درخواست رفراندوم و تغییر قانون اساسی, مورد محاکمه قرار گرفته بود در مجموع به تحمل ۱۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. در صورت تائید این حکم توسط دادگاه تجدید نظر و اعمال ماده ۱۳۴ از قانون مجازات اسلامی « تجمیع جرائم », مدت ۷ سال و ۶ ماه حبس تعزیری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی” برای سهیلا حجاب, اجرائی خواهد شد.
- بیشتر بخوانید: محکومیت سهیلا حجاب در مجموع به تحمل ۱۸ سال حبس تعزیری
در تاریخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۸, سهیلا حجاب, فعال سیاسی که از خردادماه سالجاری در بازداشت اطلاعات سپاه بسر می برد پس از گذشت بیش از ۸ ماه از زمان بازداشت با تودیع قرار وثیقه ای به مبلغ ۳ میلیارد تومان بطور موقت از بازداشت آزاد شد.
Subscribe to get the latest posts sent to your email.

