https://wp.me/p6xuBy-yGk
حقوق بشر در ایران ـ امروز دوشنبه ۱۹تیر ماه ۱۴۰۲، فعالان حقوق بشر در فعالیتهای خود خواستار برقراری عدالت و حاکمیت قانون و دوری جُستن از تبعیض چه جنسیتی چه عقیدتی و چه قومی هستند .
اگرچه ممکن است، حقوق بشر قدمی به تاریخ نوع انسان داشته باشد ولی شناسایی جهانی و توسعه آن بدون تردید در حد وسیعی مدیون تلاشهای فعالان حقوق بشر و سازمان ملل متحد است. اعضاء سازمان ملل متحد در منشور این سازمان اعلام میکنند که رعایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی و یکی از اهداف مهم آنها است.
از سال ۱۹۴۵ تاکنون، ترویج و حمایت از حقوق بشر یکی از مهمترین نگرانیها و زمینه های اصلی کار سازمان ملل متحد بوده است. بیست سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد آقای اوتانت دبیر کل وقت سازمان ملل متحد دیپلمات برمهای و سومین دبیرکل سازمان ملل متحد که کار خود را به طور رسمی از۳۰ نوامبر ۱۹۶۱ آغاز و تا ۳۱ دسامبر ۱۹۷۱ این سمت را به عهده داشتدر کار تحقیقی که در مورد سازمان ملل متحد و حقوق بشر انجام شد چنین در مقاله ای نوشت : رعایت حقوق بشر مبنایی است که ساختار سیاسی آزادیهای انسان بر آن بنا شده است. برای دستیابی به این آزادی لازم است اراده و همچنین قابلیت پیشرفت در زمینه های اقتصادی و اجتماعی وجود داشته باشند. پیشرفت در زمینه اقتصادی و در زمینه اجتماعی پایه و اساس صلح واقعی را تشکیل میدهد . ایشان در ادامه میگوید ، اساسی ترین و عمیقترین انگیزه سازمان ملل متحد عبارت است از توسعه حقوق بشر و حمایت از آن تقویت سیر صعودی آزادی و پیشرفت بشر و رفاه و صلح. در مقوله حقوق بشر که برهمه حاکمیت دارد و همه ما میپذیریم که حقوق بشر را به عنوان حقوق بنیادین ناشی از حقوق طبیعی اشخاص بشری رعایت کنیم. رعایت حقوق بنیادین شرط ضروری دمکراسی و هماهنگی و صلح اجتماعی است. باوجود این برای ترویج و تقویت رعایت حقوق بشر لازم است این حقوق را به شهروندان خود بشناسانیم تا در اجتماع بهگونهای رفتار کنند که حقوق بشر رعایت شود و به علاوه مدافع حقوق بشر نیز باشند.
هدف از این آموزش آماده کردن از افراد جامعه برای رفتاری مناسب جهت رعایت حقوق بشر است.
حقوق بشر مجموعه ای است از ارزشها و اندیشه ها (منابع مادی)، مفاهیم و اسناد (منابع صوری) و مکانیزمها (ضمانت ها).
لازم است اسناد و متون حقوقی (قانون اساسی، برخی قوانین عاد، اعلامیه ها، میثاق ها، کنوانسیونها و غیره) را آموخته و با طرز کار مکانیزمهای تضمینی آشنایی پیدا کنیم. یک فعال حقوق بشر با توجه به نوع کاری که انجام میدهد در یک جامعه میتواند نقش مهمی را در شکل دهی به اذهان عمومی ایفا کند .
به همین دلیل است که در بسیاری از مواقع حکومتهای غیرسکولار با فعالیتهای فعالین حقوق بشر در کشورهای تحت حاکمیت خود مشکل دارند به این دلیل که افشاگریهایی که فعالین حقوق بشر انجام میدهند ایجاد مانع میکند برای حکومتهای غیر سکولار مثل جمهوری اسلامی درایران واین افراد با سرکوب و حبس و شکنجه بسیاری مواجه میشوند. آنچه که گفتم را میتوان به وضوح درکشور ایران به طور واضح مشاهده کرد .
رعایت حقوق بشر، مستلزم آشنایی با مفاهیم انتزاعی و همچنین مکانیزمهای تضمینی است. لذا نحوه آموختن و آموزش دادن این مفاهیم و اسناد بنیادین مربوط به آن از اهمیت خاص برخوردار است. این آشنایی نه طبیعی است و نه خودجوش و آنی و به مانند هر دانش دیگر باید به نحوه پویا انتقال یابد.
در نتیجه لازم است زمینه و امکان آموزش حقوق بشر را برای همه ایجاد گردد. آموزش حقی است که توسط دولت تضمین گردیده است (اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران). بنابراین مدارس باید اولین محل برای آموزش و پرورش و اجتماعی کردن شهروندان در یک کشور دمکراتیک قلمداد گردند. البته آموزش حقوق بشر تنها به مدارس و یا حتی نهادهای دولتی محدود نمیگردند. از یک دیدگاه وسیع و در یک طرح ملی آموزش حقوق بشر شامل نهادهای غیر دولتی نیز می شود. در ادامه تلاش بر این دارم که تعریفی جامع از آموزش حقوق بشر را بیان کنم: آموزش حقوق بشر مجموعه ای از آموزشها در جهات زیر است:
الف ـ ایجاد آگاهی در خصوص ارزشهای مربوط به حقوق بشر.
ب- توسعه و تقویت رعایت حقوق بشر از طریق آموزش و پرورش.
ج ـ آشنایی با مکانیزمهای تضمینی جهت برخوردار و مقابله با موارد نقص حقوق بشر و التزام و اجبار به رعایت آن اهدافی چنین آموزش که عبارتند از آموزش همگانی، انتقال دانستها، بیداری و شکوفایی و تحول شخصیت فرد به ترتیبی که بتواند در هماهنگی با محیط اطراف خود زندگی کند. این امر با توجه به عناصر زیر صورت میگیرد: حقوق و ارزشها و اقدامات لازم جهت رعایت حقوق بشر و همچنین تلاش جهت شکلگیری و تصویب یک سلوک عمومی. آموزش حقوق بشر مسأله مهمی را طرح میکند که عبارت است از پیوند بین شناخت و عمل یعنی از شناخت به عمل رسیدن. آشنایی با حقوق بشر در صورتی که منتج به ترویج و حمایت از آن نگردد هیچ فایدهای ندارد. برای آگاهی رسانی به نسلهای آینده باید تمهیداتی از طرف دولتها در نظر گرفته شود. برای نمونه میتوان به گنجاندن آموزش حقوق بشر در آموزش اولیه آموزگاران دانشگاهها و مراکز ویژه تربیت معلمین و دبیران و آموزش حقوق بشر را در مواد درسی خود قرار بدهند. مرحله اطلاع رسانی در خصوص حقوق بشر: کنفرانس، سمینار، دوره های کوتاه مدت و غیره. مرحله بعدی مرحله یادگیری و آموختن روشهای آموزش و پرورش مربوطه تهیه و تدوین کتابچه تصویری و کتب و ابزار سمعی و بصری تاثیر بسیاری مفیدی در آگاهی رسانی به دیگر افراد در یک جامعه برای آگاهی از حقوق شهروندی خود را ایجاد میکند.
در حقیقت مهمترین دلیلی که در ایران حکومت جمهوری اسلامی اقدام به سرکوب فضای مجازی می کند همین نکته است که از حساسیت بسیار زیادی در مناظر حاکمان قدرت در ایران نیز برخوردار است. از حبس و سرکوب رسانه هایی مثل روزنامه ها، سرکوب کانالهای تلگرامی، سرکوب روزنامه نگاران، سرکوب فعالان فضای مجازی، وبلاگ نویسان و آن دسته از شهروندانی که با دیگر رسانه های جمعی مثل تلویزیون های دیگر در ارتباط هستند به شدت در ایران مورد سرکوب و شکنجه واقع میشوند که برای نمونه میتوانم به محمد نجفی وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر اشاره ای داشته کنم که در حال حاضر در زندان اوین محبوس و هر هفته بدلیل پرونده سازیهای پی در پی ارگانهای امنیتی و قضائی برای این فعال حقوق بشر وی مورد محاکمه قرار میگیرد. محمد نجفی از جمله افرادی بود که بعنوان وکیل و فعال حقوق بشر پی گیر قتل وحید حیدری از شهروندان معترض که در تجمعات اعتراضی دی ماه سال ۱۳۹۶ جان خودش را ازدست داد البته در بازداشت گاه و در زیر شکنجه و در زمانی که محمد نجفی بعنوان یک وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر پیگیر چزائی و علت فوت وحید حیدری شده بود توسط نیروهای امنیتی در اراک بازداشت شد و با توجه به پروندهای قبلی که در انتظار محاکمه داشت در پس این ماجرا وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و قوه قضائیه اقدام به پرونده سازیهای جدیدی برای این وکیل دادگستری شریف ساکن شازند اراک کردند و تا به امروز محمد نجفی به ۱۹ سال حبس تعزیری و همینطور شلاق محکوم شده است و تنها اتهام وی دفاع از حقوق بشر و انسان دوستی وی بوده است. محمد نجفی تازه یک مثال از صدها نفر انسان شریفی است که در زندانهای ایران و پی سرکوب و شکنجه و خفقان و نقض حقوق بشر محکوم و محبوس گردیده است .
این مورد یکی از هزاران مورد سرکوب و وحشت حاکمان قدرت در ایران با محوریت ولایت فقیه صورت میگیرد نشان دهنده آن است که حکومتهای غیر سکولار مثل جمهوری اسلامی از آگاهی شهروندان ترس شدیدی دارند و به همین دلیل است که میدانند آگاهی بانی افشاگری را در پی خواهد داشت و یک فرد آگاه هیچ گاه اجازه به هیچ کسی و حکومتی نمیدهد که حقوق انسانی وی را نقض کند . یکی دیگر از راههای گسترش مفاهیم حقوق بشر و آگاهی رسانی ایجاد دورههای کارشناسی ارشد حقوق بشرو شاید گرایشهای دکترای حقوق بشر و تقویت و تأکید بر ارائه واحد حقوق بشر در دوره کارشناسی موجب تنومندشدن کادر علمی در این زمینه میگردد. یکی دیگر از راهها ایجاد مراکز آموزشی در زمینه حقوق شهروندی بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد . انسان در دوره کنونی نیازمند تعریف دیگری از چیزیکه وی را در این جهان ایمن می کند هست.
این درست است که وجود نیروهای امنیتی مثل پلیس ، برای یک جامعه مفید است اما نمیتواند وجود پلیس ابزاری در دست حاکمان قدرت برای سرکوب شهروندانی باشد که برای حق و حقوق انسانی خود اعتراض میکنند . پلیس در جامعه باید باشد برای جلوگیری از نقض حقوق شهروندان برای ایجاد نظم مبطنی بر حقوق بشر.
متاسفانه در ایران فعلی با حاکمیت جمهوری اسلامی از وجود نیروهای امنیتی برای سرکوب و شکنجه مردمی استفاده میشود که جویای حقوق خود هستند که این میتواند نقض حقوق بشر باشد . صلح جهانی وقتی حقیقت پیدا میکند که حاکمان بر مسند قدرت بتواند توازن قدرت و برقراری سکولاریسم را در یک کشور همپای یکدیگر قرار دهند . آنچه که امروز درخاور میانه اتفاق افتاده در نتیجه زیاده خواهی و قدرت طلبی و صدور یک ایدولوژی که درسال ۱۳۵۷ با محوریت روح الله خمینی شکل گرفت اتفاق افتاده است .
اگر کمی به عقب تر برگردیم متوجه میشویم که ظهور حکومت جمهوری اسلامی در نتیجه یک ناآگاهی بوده که اگر آن ناآگاهی در سال۱۳۵۷ جای خود را به آگاهی که امروز شهروندان ایران از آن برخوردار هستند داده بود هیچ گاه خرافات و جهالت بر کشور ایران حاکم نمیشد .
حکومتی در بین ناآگاهی در ایران رشد و نموو کرد که به جز جنگ افروزی و سرکوب و شکنجه و گسترش فقر و فساد ، رانت خواری و دیگر مشخصه های یک حکومت سرکوبگر چیز دیگری را برای بیش از ۸۰ میلیون شهروند ایران به ارمغان نیاورده است . این را باید به یاد داشت لازمه پیشرفت عمل کردن است نه حرف زدن . اگر در سال۱۳۵۷ آگاهی شهروندان در ایران بهسطح آگاهی فعلی در ایران بود مطمئنا هیچ گاه غده سرطانی مثل جمهوری اسلامی که بذر چند دستگی را در خاور میانه ایجاد کرده رشد نمیکرد .
مطمئنا دیپلماسی ایران به شکلی بود که همسایگان ایران از همجواری با کشور ایران لذت میبردند آنچه که در دور و اطراف ایران در حال وقوع است ناشی از یک جنگ طلبی است که اگر آتش آن افروخته بشود به جنس قاطع میتوان گفت که متضرر آن شهروندان ایران و کشورهای همسایه ایران خواهند بود .
متاسفانه در ایران حکومت جمهوری اسلامی با واژه منحوس صدور انقلاب اسلامی تلاش میکند ایدولوژی خود را به دیگر کشورها تحمیل کند که نتیجه آن در انزوا رفتن خود کشور و بازخورد آن شد مشکلات عظیم اقتصادی و سیاسی در کشور با دیگر کشورها . متاسفانه ایران ما به سمتی پیش میرود و جهالت و ناآگاهی حاکمان قدرت در ایران بهحدی است که به طور خواسته و یا ناخواسته در جنگی قرار میگیریم که حکومت طرف مقابل ما هیچ گونه مرز جغرافیائی و فیزیکی با ایران ندارد و این فقط جنگ ایدولوژیک است بر مبنای یک آمیزه دینی که در کتابش آن قوم را ترد شده میداند و هیچ حقوقی انسانی برای شهروندان آن کشور قائل نیست .
شخص رهبر ایران آقای خامنه ای واقعا به نسلهای آینده در صورت وقوع یک جنگ نیابتی چه خواهید گفت ؟
چگونه بیان میکند که با کشوری که هیچ مجاورتی ندارید اقدام به تحریک و جنگ افروزی میکنید ؟
آنچه از جنگ میماند ویرانی و کشته و زخمی شدن انسانهای بی دفاع است و متضرر شدن شهروندان عادی ولی شما به عنوان رهبر کشور و آقا زاده های خود در خط مقدم امنیت جانی و مالی هستید و در آسایش کامل با چپاولی که از سروت ایران کرده اید زندگی میکنید .
Subscribe to get the latest posts sent to your email.

