
حقوق بشر در ایران – آنطور که بنیاد مستضعفان ادعا کرده اهالی روستای ابوالفضل مالک زمین ها نیستند و ساخت و ساز آنها غیر قانونی است. اما اهالی روستای ابوالفضل از ۳۰ سال پیش در این منطقه « روستای ابوالفضل » ساکنند و می گویند از چگونگی مالکیت بنیاد مستضعفان بر این زمین ها اطلاعی ندارند و و اسنادی دارند که مالکیت این روستائیان بر اراضی مورد بحث را زیر سوال برده است.
آیا این اراضی متعلق به کسی بوده و براثر مصادره به مالکیت بنیاد درآمده است؟ آیا اراضی از منابع طبیعی بوده و بنیاد با تدابیری آن را تملک کرده است؟
حالا بنیاد مستضعفان به یاد مالکیت خود بر این زمینها افتاده است. قرار است ۳۰۰ خانوار این منطقه از آنجا اخراج شوند، خانه هایشان تخریب شود و زمین ها به تصرف بنیاد داده شود. کار به آنجا کشیده است که برای اجرای حکم درگیری هایی هم بین نیروی انتظامی و اهالی ایجاد شده است. منطقه ای که ساکنان آن از اقشار حاشیه ای و فرودست جامعه هستند. ساکنان روستای ابوالفضل نه اتکایی به هیچ یک از ساختارهای قدرت دارند و نه ثروتی در چنته که به لطف آن حرف و خواسته خود را پیش ببرند. آنها انسانهایی فراموش شده که حالا مختصر زندگی خود را که چیزی در حد سرپناهی برای زنده ماندن بیشتر نیست در معرض نابودی می بینند.
اما به فرض آنکه تصرف زمینهای روستای ابوالفضل توسط ساکنین قانونی نباشد، اینها تنها زمینهایی نیستند که در این مملکت به شکل غیر قانونی تصرف شده یا به به شکل غیرقانونی در آنها ساخت و ساز شده است؟
حدود ۳ دهه است که منطقه هایی مانند لواسان، دماوند، کوههای سولقان، کلاردشت، دره های مجاور گردنه حیران، اراضی جنگلی مازندران و گیلان، نهارخوران گرگان و بسیاری دیگر از مناطق کشور دست خوش تاراجی بی امانند. صاحبان ثروت و نزدیکان به انواع کانونهای قدرت کشوری و محلی اراضی وسیعی از این مناطق را زیر ساخت و سازهایی بردند که نه برای زندگی مستمر بلکه برای زندگی تفریحی اختصاص دارند.
خیلی از این اراضی، جزء منابع طبیعی بودند. مثل کلاردشت که از اواخر دهه ۶۰ به تدریج معامله شد و حالا به یک منطقه ویلایی بزرگ بدل شده است که در تمام این اراضی ساخت و ساز ممنوع بوده ولی ساخته اند.
ساختمانهایی گران قیمت که در ۵۴ هفته سال فقط چند هفته میزبان مالکان خود هستند.
بنیاد مستضعفان در اطلاعیه ای در مورد آنچه برسر روستای ابوالفضل می رود می گوید حکم قضایی برای جلوگیری از “سودجویی” و “زمین خواری” و جلوگیری از “ساخت و سازهای غیرمجاز” صادر شده است. بحثی نیست باید جلوی زمین خواری و ساخت و سازهای غیرمجاز گرفته شود.
اما نکته آنجاست که چرا در بخش های وسیع دیگری از کشور کسی با زمین خواری و ساخت و سازهای غیرمجاز اقشار فرادستی کاری ندارد؟ زمین، زمین است. چه مالک آن بنیاد مستضعفان باشد، چه هر جای دیگر و چه منابع طبیعی که از اموال عمومی است فرقی بین زمینها نیست.
در موضوع اراضی روستای ابوالفضل تنها فرق را می توان در وضعیت متصرفین جستجو کرد. اهالی روستای ابوالفضل اقشاری حاشیه ای و فرودست اند که نه سخن آنها شنیده می شود، نه راه و بیراهی آنها را به مراکز قدرت وصل می کند و نه پولی در چنته دارند که کارشان را راه بیندازد.
اینها را می توان به نام اجرای قانون بی خانمان کرد. اما آنها که قدرتی دارند، زمینهای ملت را تصرف کردند، فروختند یا ساختمانهایی برای تفریح و تفرج ساختند در برابر قانون در مصونیت اند. کسی کارشان ندارد یا نمی تواند داشته باشد یا نمی خواهند کارشان داشته باشند.
وقتی تیغ قانون فقط به گردن اقشار فرودست کار می کند ، دیگر چیزی از قانون نمی ماند.
نگارش متن: کامبیز نوروزی