
آرش صادقی، زندانی سیاسی و فعال مدنی محبوس در زندان رجائی شهر کرج, با انتشار نامه ای سرگشاده با اشاره به سرکوب خانوادههای اعم شدگان دهه ۶۰ و اعمال محرومیتهای گسترده بر خانوادهای این افراد، ضمن اشاره مستقیم بر وضعیت حسن صادقی و فاطمه مثنی، زوج زندانی سیاسی محبوس در زندانهای رجائی شهر و زندان اوین را نمونه ای از قربانیان آن سال ها خوانده است.
به گزارش حقوق بشر در ایران، آرش صادقی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجائی شهر کرج، با انتشار نامه ای سرگشاده در ارتباط با نقض حقوق یک زوج زندانی سیاسی محبوس نوشته است که هر کدام در حال تحمل چهارمین سال از دوران محکومیت ۱۵ ساله خود هستند؛ حسن صادقی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج و همسرش فاطمه مثنی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین. آرش صادقی در بخشی از این نامه با اشاره به محرومیت ها و شرایط این زوج زندانی از سازمان ها و نهادهای حقوق بشری خواسته است صدای این خانواده زندانی باشند.
هر دوی این زندانیان سابقه حبس در دهه شصت و در سنین پایین را دارند و هر دو نیز تعداد زیادی از اعضای خانواده خود را در قتل عام زندانیان سیاسی دهه شصت از دست داده اند با اینحال همچنان از مصائب آن دوران در رنج هستند.
متن نامه آرش صادقی جهت انتشار در اختیار حقوق بشر در ایران قرار گرفته که در ادامه می آید:
گویند تاریخ را فاتحان می نویسند و در تاریخی که توسط فاتحان نوشته می شود، صحبت از حق مطلق و باطل مطلق است.طرف پیروز خود را حق مطلق جا می زند و قربانیان را باطل و شایسته هر نوع شکست و خفتی می داند. روایت جمهوری اسلامی از اعدام های دسته جمعی سال ۱۳۶۷ هم مشمول همین قاعده است. واقعه ای که در آن چند هزار نفر از زندانیان وابسته به سازمان مجاهدین خلق و زندانیان با تفکر چپ بر اساس حکم آیت الله خمینی روانه جوخه های مرگ شدند. از میان مقام های عالی منصب حکومت تنها کسی که در مقابل این حکم ایستاد، آیت الله منتظری بود.
روایت و خاطرات آیت الله منتظری از آن اعدام ها شکافی عمیق در روایت رسمی جمهوری اسلامی ایجاد کرد و بختی استثنائی به پژوهشگران و فعالین حقوق بشری داد تا تاریخ آن روزهای سیاه را از دریچه تازه ای ببیند.
اعدام مخفیانه بیش از ۱۵ هزار زندانی سیاسی در دهه ۶۰ یکی از گستردهترین موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران است که اعتراض و دادخواهی بعد از، نزدیک به سه دهه در مورد آن وقایع همچنان ادامه دارد. اولین موج گستردۀ اعدام زندانیان سیاسی از سال ۱۳۶۰ آغاز شد و بر اساس آمارهای غیررسمی نزدیک به ۱۱ هزار زندانی سیاسی در سالهای نخست دهه ۶۰ اعدام شدند. کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ شدت بیشتری گرفت و در حدود پنج هزار زندانی در تابستان ۱۳۶۷ به صورت دستهجمعی اعدام شدند.اغلب اعدامشدگان اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق و سازمانهای سیاسی چپ، همچون سازمان فداییان خلق ایران(چریک های فدایی) و…بودند.
بسیاری از خانوادهها هیچگاه از چرایی و چگونگی اعدام عزیزانشان مطلع نشدند و پیکر فرزندانشان به آنها تحویل داده نشد. اعدامشدگان در اغلب موارد در گورستانهایی متروک دفن میشدند و گاه حتی محل دفن آنها به خانوادههایشان اعلام نمیشد، معدود خانوادههایی که از محل دفن فرزندشان اطلاع داشتند نیز هیچگاه اجازه حضور آزادانه بر سر مزار آنها، گذاشتن سنگ قبر و سوگواری را نداشتهاند.
تمامی این محرومیتها و ممنوعیتها همچنان ادامه دارد و هرگونه تخطی از این ممنوعیتها، اعتراض به اعدامها و پیگیری و دادخواهی، مجازاتهای شدیدی از توهین و تهدید تا بازجویی، ضربوشتم، بازداشت، حبس و محرومیت از حقوق اولیهشان را در پی داشته و اطلاعرسانی و پیگیری دربارۀ اعدامها و رخدادهای پس از آن نیز ممنوع بوده است. بسیاری از خانوادهها همچنین در یک فشار مضاعف از حقوق اولیه همچون حق کار و تحصیل آزادانه نیز محروم شده اند با این همه، خانوادهها در تمامی این سالها به دنبال دانستن حقیقت دربارۀ چرایی و چگونگی اعدامها بودهاند.
حسن صادقی و فاطمه مثنی زوج محبوس در زندانهای رجایی شهر کرج و اوین تهران یکی از همین قربانیان هستند که هر یک به ۱۵ سال حبس محکوم شدهاند.
پیشتر حسن صادقی در سن ۱۵سالگی بازداشت (در میانه شهریور شصت) و تا سن ۲۱سالگی در زندان نگهداری شد.دلیل بازداشت نامبرده تحت تعقیب بودن پدر ایشان بواسطه هواداری از سازمان مجاهدین بوده است. وقتی به پدر دسترسی ندارند پسر پانزده ساله را بازداشت میکنند و به مدت شش سال زندان و شکنجه میکنند تا محل اختفای پدر را اعلام کند.
به دلیل ضربات وارد شده به وسیله کابل و شلاق بر کف پا در زمان شکنجههای متحمل شده دهه شصت، استخوانهای هر دو پاشنه پای آقای صادقی در آن زمان شکسته و کف پایش گوشت اضافه آورده است و هم اکنون محلهای مورد اشاره با درد زیادی همراه است و به سختی راه میرود آقای صادقی جهت راه رفتن باید از کفشهای طبی و ژلهای استفاده کند.
فاطمه مثنی، همسر وی نیز زمانی که تنها ۱۳ سال داشت(میانه شهریور ۶۰) همراه با مادرش فردوس محبوبی به ترتیب به مدت ۲ و ۴ سال در زندان بودند.
سه برادر فاطمه مثنی (علی،مصطفی،مرتضی) همراه با همسر یکی از برادرانش در سالهای دهه شصت اعدام شدهاند و هیچگاه جنازه آنها به خانواده هایشان تحویل داده نشد.
علی مثنی در حالی اعدام شد که همسر و دو کودک چهار و شش سالهاش به نامهای زینب و زهره نیز زندانی بودند.
اتهام و دلیل بازداشت خانم مثنی و مادرش فردوس محبوبی در آن سالها دادخواهی و اعتراض به اعدام ۴ عضو خانواده شان بود.
آقای صادقی مجددا به همراه همسرش فاطمه مثنی در بهمن ماه سال ۹۱ به دلیل برگزاری مراسم ترحیم برای پدر آقای صادقی که از مخالفان حکومت جمهوری اسلامی ایران بود، به صورت خانوادگی به همراه دو فرزند ۱۷ و ۱۱ سالهشان بازداشت و درب منزلشان نیز پلمب شد. دختر آنها مریم پس از گذشت سه روز و پسرشان ایمان نیز پس از یک ماه و نیم بازداشت از زندان آزاد شدند.
اکنون فاطمه مثنی در زندان اوین و حسن صادقی در زندان رجایی شهر کرج چهارمین سال از حبس خود را میگذرانند. فاطمه مثنی به واسطه اعدام چهار عضو خانواده اش در دهه شصت و تحمل دو سال زندان در همان سالها دچار مشکلات جسمی و روحی شدیدی شده است و با این شرایط این روزها در زندان اوین به سر میبرد.هر دو آنها ماههاست به دستور امین وزیری دادیار و نماینده دادستان از ملاقات و درمان محرومند.
مصادره غیرقانونی و محروم کردن فرزندان از نیازهای اولیه:
دادگاه با این استدلال که پدر حسن صادقی از مخالفین نظام جمهوری اسلامی بوده است حکم مصادره کلیه اموال او را پس از مرگش صادر میکند و بعد از مغازه و املاکی در کاشان، حکم مصادره خانه ای که دو فرزند کوچک حسن و فاطمه(مریم و ایمان) در آن زندگی میکنند را نیز صادر میکند.
(ستاد اجرایی فرمان امام) تنها خانه فاطمه مثنی و حسن صادقی، دو زندانی سیاسی که در زندانهای اوین و گوهردشت زندانی هستند را نیز مصادره کرده تا فرزندان این دو زندانی را از داشتن حتی سرپناهی محروم کند.
و شکنجه و آزار خانواده قربانیان دهه شصت همچنان ادامه دارد…
آیا سکوتی که به فاجعه کشتار جمعی زندانیان سیاسی(دهه شصت) انجامید و امروز به انکار وجود آنها و خانوادههایشان که بخشی از شهروندان این کشور هستند، رسیده است، ادامه مییابد؟
از همه سازمانها و نهادهای حقوق بشری میخواهم که صدای مظلومیت این خانواده مظلوم و رنج دیده باشند.
آرش صادقی
فروردین ۱۳۹۸
زندان رجائی شهر
حقوق بشر در ایران در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۹۸ با انتشار گزارشی از وضعیت فاطمه مثنی و حسن صادقی اطلاع رشانی کرده بود.
- بیشتر بخوانید: گزارشی از آخرین وضعیت حسن صادقی و فاطمه مثنی, زوج زندانی سیاسی محبوس در زندانهای رجائی شهر و اوین
آرش صادقی، فعال مدنی که سابقه چندین بازداشت را دارد در آخرین پرونده خود از سوی دادگاه انقلاب به تحمل ۱۵ سال حبس محکوم شده است این حکم پس از جمع شدن با حبس تعلیقی ۴ ساله پیشین او به ۱۹ سال حبس افزایش یافت. در صورت اعمال ماده ۱۳۴ (تجمیع احکام) این مدت به ۱۱ سال و ۶ ماه کاهش پیدا خواهد کرد با اینحال کماکان از اجرایی شدن این ماده در مورد آقای صادقی خبری نیست.
وی که هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج به سر می برد در ایام زندان به نوع بدخیم سرطان استخوان به نام کندروسارکوما دچار شده است. همچنین لازم به یادآوری است همسر آرش صادقی، گلرخ ابراهیمی ایرایی که از آبان ماه سال ۹۵ در حال تحمل حبس بود در تاریخ ۱۹ فروردین ماه سال جاری و با پایان دوران محکومیت از زندان اوین آزاد شده است.
با استناد به بخش ﺩﻭﻡ از ﻣﺎﺩﻩ ۲۲ ﮐﻨﻮﺍﻧﺴﯿﻮﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ: ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻟﺠﺎﺕ ﻭﯾﮋﻩ ﻭ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﯾﺎ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥﻫﺎﯼ ﻏﯿﺮﻧﻈﺎﻣﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﻮﻧﺪ . ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺠﻬﯿﺰﺍﺕ ﻻﺯﻡ، ﺗﺨﺖ ﮐﺎﻓﯽ، ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺩﺍﺭﻭﯾﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖﻫﺎﯼ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
زندانیان سیاسی در زندانهای ایران با کلکسیونی از موارد گسترده نقض حقوق بشر دست و پنجه نرم میکنند. از یک سو محرومیت آنها از حق دادرسی عادلانه که در ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید شده است و از سوی دیگر بیماریها و آسیب های جسمی گوناگون که میتوان گفت اکثر این افراد این بیماریها را از زمانی که در زندان محبوس گردیده اند به آن مبتلا شده اند اما مسئولان قضائی و امنیتی در زندانهای ایران از این مسئاله بعنوان یک اهرم فشار در جهت تفهیم نظریات و یا اتهامات وارده بر افراد استفاده میکنند که این مورد ناقض ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر میباشد.