نامه سرگشاده محمدصابر ملک رئیسی, زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی اردبیل
حقوق بشر در ایران – امروز دوشنبه ۵ خرداد ماه ۱۳۹۹, محمدصابر ملک رئیسی, زندانی سیاسی محبوس در بند ۷ زندان مرکزی اردبیل که در حال تحمل دوران محکومیت توام با تبعید خود است در نامه ای سرگشاده خطاب به مادر و پدرش ضمن تبریک عید فطر از اینکه سالهاست که از آنها دور است ابراز ناخرسندی کرد.
به گزارش حقوق بشر در ایران, امروز دوشنبه ۵ خرداد ماه ۱۳۹۹, محمدصابر ملک رئیسی, زندانی سیاسی که یازدهمین سال از مجموع حبس تعزیری توام با تبعید ۱۵ ساله خود را در بند ۷ زندان مرکزی اردبیل سپری می کند در نامه ای سرگشاده خطاب به مادر و پدرش از اینکه از آنها دور است ابراز ناخرسندی کرده است.
این زندانی سیاسی در بخشی از این نامه سرگشاده خطاب به مادر و پدرش نوشت: “پدر جانم و مادر جانم! امسال یازدهمین سال دوری از شماست و دوازدهمین عید فطری است که در کنارتان نیستم تا رسم ادب به جا آورده و عید را تبریک گفته و دستهای مهربانتان را ببوسم و بابت کوتاهیهایم در انجام وظایف فرزندیام طلب حلالیت کنم. به رسم این سالهای اسارتم از برادرم میخواهم از طرف من به شما در روز عزیز عید فطر عرض ادب کرده و دستهایتان را ببوسد و خود نیز در همین جا و در این نامه عید را تبریک گفته و طلب بخشش از تمام حقهایی که بر گردنم دارید و کوتاهیهایی که در این باره انجام دادهام و مهمتر از همه باعث ناراحتیتان هستم، دارم”.
متن نامه محمدصابر ملک رئیسی, در اختیار حقوق بشر در ایران قرار گرفته که در ادامه می آید:
“با عرض سلام و ادب خدمت پدر و مادر بزرگوار و عزیزم
از دست دادن نعمت در کنار شما بودن برایم بسیار سنگین است و از این بابت که در این زمینه انجام وظیفهای نمیتوانم بکنم معذرت میخواهم و طلب بخشش دارم. ابا جانم و بی بی گل جانم! شما خورشید و ماه من بر روی زمین هستید و صمیمانه دوستتان دارم و عاشقتان هستم! ناراحتی شما برای من زجرآورترین عذاب ممکن است. از اینکه باعث شدهام سالها در ناراحتی و انتظار بسر ببرید واقعا متاسف هستم.
همانطور که خودتان میدانید من کاملا بی تقصیر هستم و ناخواسته و به صورت اجباری این وضعیت را برایتان به وجود آوردهام. پدر جانم و مادر جانم! امسال یازدهمین سال دوری از شماست و دوازدهمین عید فطری است که در کنارتان نیستم تا رسم ادب به جا آورده و عید را تبریک گفته و دستهای مهربانتان را ببوسم و بابت کوتاهیهایم در انجام وظایف فرزندیام طلب حلالیت کنم.
به رسم این سالهای اسارتم از برادرم میخواهم از طرف من به شما در روز عزیز عید فطر عرض ادب کرده و دستهایتان را ببوسد و خود نیز در همین جا و در این نامه عید را تبریک گفته و طلب بخشش از تمام حقهایی که بر گردنم دارید و کوتاهیهایی که در این باره انجام دادهام و مهمتر از همه باعث ناراحتیتان هستم، دارم. شما میخواهم که از صمیم قلب حلالم کنید و همچنان مثل قبل دعای خیرتان را بدرقه راهم کنید تا در این روزهای اسارتم لغزشی نکنم و جا نزنم، انشاالله! ابا جانم و بی بی گل جانم! از این روزهای سخت و جانفرسا اندوهگین نباشید. وعده پروردگارمان حق است که میگوید. از داد و ستدی که با من کردهاید در عوض جان و مالتان بهشت برای شماست! و نیز میگوید این است رستگاری بزرگ! حال با استقامت در این راه و صبر و تحمل پیشه کردن وارد همان تجارتی با پروردگارمان شدهایم که خودش در قران از آن سخن میگوید! پس برای تجارت با پروردگارمان و رستگاری بزرگ خوشحال شوید و استقامت کنید و صبر را پیشه راه خود سازید تا وعده حق پروردگارمان محقق شود و نیز ثابت کنید این روش گروگانگیری برادری برای بازگشت برادر دیگرش اشتباه و مردود بوده و جواب نخواهد داد.
سنت شکنی کنید و این سنت زشت و ظالمانه را در هم شکنید تا از این پس پدر، مادر و برادری از ملتمان سرنوشتی چون من و شما برایش رقم نخورد. در ضمن این اقدام اخیر برخی اصلا بابت ناراحتیتان نشود. چون نشان از اوج استیصال و ناامیدشان از جواب رد شنیدنشان از طرف من بود که در چند نوبت مطرح کرده بودند و در اولین و همچنین آخرین نوبت در دهم ماه رمضان مطرح کرده بودند و در بیست و هفتم ماه رمضان چنین عمل کرده و شما پدر و مادر پیرم این گونه تهدید به در زندان ماندن من، کردهاند. باز هم مثل قبل گروکشی کرده و آن شرط عاری از عدالت را پیش کشیدند که آزادی من در قبال بازگشت برادرم است.
با اینکه باعث آزردگی خاطرتان شده اما باید خوشحالتان کند! که جواب رد شنیدنشان از طرف من و محکم و استوار ایستادنم بر آرمانم که آرمان حسین ابن علی است اینطور خشمگین شان کرده است که این گونه نسنجیده عمل کرده و مرا به در زندان ماندن تهدید کردهاند. باید بدانند که این طور آزردن یک پدر و مادر بیمار رسم اسلام و حق جوانمردی نیست که از آن دم میزنند بلکه این اوج نامردی است.
در ضمن باید بدانند که از این تاریخ به بعد، از این بار صدم و هزارم به بعد, در صورت تکرار چنین اقداماتی نه به صورت کنایه و اشاره بلکه به صورت شفاف و واضح و صریح برای همگان اقداماتشان را از گذشته تاکنون به صورت مفصل توضیح خواهم داد و اقدامات لازم را نیز انجام خواهم داد حتی اگر به قیمت جانم تمام شود.
در خاتمه ابا جانم و بی بی گل جانم! شما را به خدای منان میسپارم و به امید پروردگارمان روزهای خوشی خواهند رسید و باز ما در کنار هم زندگی خواهیم کرد!
دوستدارتان و دعاگوی شما
محمدصابر ملک رئیسی/ خردادماه ۱۳۹۹/ زندان مرکزی اردبیل”
در توضیحات بیشتر پیرامون نویسنده این نامه لازم به ذکر است؛ این زندانی سیاسی در تاریخ ۲۹ مردادماه ۱۳۹۸, در قسمت اول پرونده هر یک به تحمل ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. جلسه دادرسی بر پرونده مذکور در اواخر فروردین ماه ۱۳۹۸, توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب اردبیل برگزار شده بود.
در تاریخ ۲۹ اسفند ماه ۱۳۹۷، محمدصابر ملک رئیسی از بابت بخش اول همین پرونده توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ اردبیل به ریاست قاضی عباس فیض الهی، با شکایت رئیس زندان اردبیل یعقوب سرباز، از بابت اتهام “نشر اکاذیب به قصد اضرار به غیر” برابر با ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده و شیر احمد شیرانی، نیز بر اساس این دادنامه از اتهامات مطروحه تبرئه شده بود.
لازم به ذکر است محمد صابر ملک رئیسی، فرزند دادعلی و اهل چابهار استان سیستان و بلوچستان که در حال تحمل دوران محکومیت ۱۵سال حبس در تبعید خود است در تاریخ دوم مهر ماه ۱۳۸۸در سن ۱۵ سالگی بازداشت و پس از یک سال از بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان به زندان زاهدان و پس از محاکمه به زندان اردبیل تبعید شده است.
- بیشتر بخوانید؛ انتقال محمدصابر ملک رئیسی از اوین به زندان اردبیل
نکته حائز اهمیت آن است که محمدصابر ملک رئیسی, در زمان محاکمه اقاریر خود را تحت شکنجه و فشار دانسته بود با این حال با حکم سنگین ۱۵ سال حبس در تبعید روبه رو شده بود.
محمدصابر ملک رئیسی به عنوان یک نمونه کم سابقه در دهه اخیر، در سن ۱۵ سالگی بازداشت شد و آنطور که خود در نامههایش گفته به خاطر فعالیتهای یکی از برادرانش و در حالی که دستگاه امنیتی دسترسی به برادرش نداشت به عنوان “گروگان “دستگیر شده است.
طی هفته های اخیر با توجه به شیوع ویروس کرونا و وسعت ابتلای این بیماری در میان زندانیان محبوس در زندانهای کشور با توجه به زندگی دسته جمعی این شهروندان در محیطهای آلوده زندان و محرومیتهای گسترده در دسترسی زندانیان به اقلام بهداشتی و نبود سایر امکانات درمانی و بهداشتی در بهداری زندانهای کشور موجی از نارضایتی را در میان زندانیان بوجود آورده است.
دسترسی افراد به امکانات پزشکی و بهداشتی از جمله موارد تاکید شده در ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد و بر محق بودن افراد بر تامین اجتماعی مناسب از نظر بهداشت, درمان, خوراک, مسکن, پوشاک و برخورداری از خدمات حمایتی اجتماعی در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
زندانیان سیاسی در زندانهای ایران با کلکسیونی از موارد گسترده نقض حقوق بشر دست و پنجه نرم میکنند. از یک سو محرومیت آنها از حق دادرسی عادلانه که در ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید شده است و از سوی دیگر بیماریها و آسیب های جسمی گوناگون که میتوان گفت اکثر این افراد این بیماریها را از زمانی که در زندان محبوس گردیده اند به آن مبتلا شده اند اما مسئولان قضائی و امنیتی در زندانهای ایران از این مسئله بعنوان یک اهرم فشار در جهت تفهیم نظریات و یا اتهامات وارده بر افراد استفاده میکنند که این مورد ناقض ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر میباشد.