سه شنبه , ۲۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
سه‌شنبه, می 14

بررسی اثرات فشارهای روانی بر پیروان سایر ادیان در ایران

0
612

download.jpgکشور ایران  با جمعیتی بالق بر ۷۰ میلیلون نفر یکی از کشورهایی است در سطح جهان که تنوع مذهبی زیادی دارد . در ایران متاسفانه از پیروان سایر ادیان با عنوان اقلیت مذهبی یاد میشود . شاید بسیاری از شما با شنیدن واژه اقلیت به نوعی از احساس کوچک بودن و خورده بودن فکر کنید و با توجه به این جمله که همیشه باب بوده اقلیت باید تابع اکثریت باشند همین جمله در مورد پیروان سایر ادیان نیز در ایران صدق میکند . متاسفانه بعد از انقلاب ۱۳۵۷ فشارهای زیادی بر دیگر پیروان ادیان در ایران وارد گردید که میتوان از جمله به قتل عام کشیشان که از آنها با عنوان قتلهای زنجیره ای نام برد . در دیگر فشارهای امنیتی که بر پیروان سایر ادیان در ایران صورت گرفت میتوان با توجه به نوع تفکری و دیدگاهی که نسبت به  قوانین اسلامی و اهل تسنن هست میتوان به دستگیری و سرکوب شدیدی اهل تسنن در ایران میتوان اشاره کرد . شهروندان بهائی در ایران متاسفانه از مظلومترین پیروان ادیان هستند که اینها به صرف عقیدتی بارها و بارها با سرکوب مواجه شده اند حتی میتوان به مواردی مستدل اشاره کرد که این شهروندان با توجه به نگرش روانی که بر آنها از طرف حکومت جمهوری اسلامی حاکم است  مورد حمله افراد مذهبی قرار گرفته و سلاخی شده اند و یا بعد از کشته شدن جسد آنها سوزانده شده است که میتوان به افرادی همچون فرهنگ امیری که با ضربات چاقو به قتل رسید اشاره کرد که قاتلین وی پس از دستگیری اعتراف کردند که نامبرده را به صرف بهائی بودن کشته اند . و یا میتوان به عطاالله رضوانی اشاره کرد که وی در سال ۲۰۱۳ به ضرب گلوله به قتل رسید و هستند موارد بسیار زیادی از شهروندان ایرانی که به صرف مسائل عقیدتی به قتل رسیدند . که همگی ریشه در مسایل و تفکرات افراطی برخی از شهروندان دیگر ایران دارد که این نوع تفکر از طرف حکومت جمهوری اسلامی و با پشتیبانی این حکومت دین سالار غیر مردمی انجام می گیرد . دیگر پیروان ادیان و نهله های عقیدتی نیز در ایران زیر شدیدترین فشارهای روانی از طرف حکومت جمهوری اسلامی قرار دارند چرا که این حکومت  مردم فریب در مواقع ای که منافع خود را در منظر حقوق بین الملل در خطر میبیند اقدام به اینجاد آزادیهای کذب به شهروندان دیگر پیروان ادیان دارد از موارد مهمی که از نظر روانی تاثیرگذار هست بر پیروان سایر ادیان نبود آزادی عقیدتی است که همین مساله سبب مهاجرت اجباری و در بسیاری موارد ایجاد محدودیتهای روحی و روانی را برای این دسته از شهروندان ایرانی در پی دارد . وقتی چند شهروند در ایران به صرف یک سری فعالیت مذهبی که هیچ گونه اسیبی به کسی نمیرساند مورد هجوم و بازداشت و محکومیت قضایی قرار می گیرند چگونه باید پیروان سایر ادیان  احساس امنیت اجتماعی کنند. وقتی فردی بدون این که جرم کرده باشد و فقط و فقط به صرف عقیده نتواند در یک جامعه آزادانه رفت و آمد کند و احساس امنیت و حمایت دولت متبوع خود را نداشته باشد در نتیجه راهی جز دوری از سرزمین خود و دیگرء اقوام و خانواده خود را پیش روی خود نمیبیند و مهاجرت اجباری سعی در ایجاد یک زندگی امن و تلاش میکند در جامعه ای دیگر بتواند افکار و عقاید خود را آزادانه ابراز کند . وقتی در کشوری شهروندان را به صرف دیگر اندیش بودن با زندان و انفرادی و دیگر روشهای روانی تحت فشار قرار میدهند مسلم هست که آن جامعه از نظر روانی دچار  بهران روحی میشود چون افراد بسیاری به صرف عقیده از شغل خود اخراج میشوند عده ای دیگر از تحصیل باز میمانند و یا به صرف دیگر اندیش بودن هر لحظه احساس میکند که مورد حمله ، بازداشت ، و یا مورد شکنجه روحی و روانی قرار میگیرد وقتی در کشوری در قانون اساسی خود به عینه ذکر میکند که دین رسمی در کشور دارد این به این معنی است که دیگر عقاید و ادیان از منظر این حکمت غیر رسمی هستند و وقتی غیر رسمی است پیروان آن دین  یا نهله فکری جایگاهی در ساختار اجتماعی و عقیدتی آن کشورندارند و همین مساله میتواند یکی از بزرگترین و مخربترین تاثیرها را از نظر روانی بر افراد دیگر با نگارشهای مذهبی غیر از آنچه در قانون اساسی ذکر شده در پی داشته باشد . باید در نظر داشت وقتی یک دین افرادی را که آن عقیده و دین را قبول ندارند مواکادا با عنوان مرتد تلقی میکند و خون آنها را مباح میداند حال فکر کنید چگونه یک شهروند مسیحی ، بهائی ، زرتشتی ، یهودی ، و دیگر نهله های فکری میتوانند آزادانه در آن جامعه رفت و آمد کنند و کار و زندگی عادی خود را داشته باشند وقتی حکومت جمهوری اسلامی با حمایت قاطعانه فردی به نام علی خامنه ای با عنوان ولی فقیه دستور برخورد با دیگر پیروان ادیان مثل نو کیشان مسیحی را میدهد (( استناد میکنم به صحبتهای علی خامنه ای در اردیبهشت ۱۳۹۰ ) و یا شهروندان بهائی را جاسوس میداند و عامل صهیونیست و هر گونه دگر اندیش بودن را با حبس و بازداشت و انفرادی پاسخ میدهد که از این میان میتوانم به محمد علی طاهری بنیان گذار عرفان حلقه اشاره کنم . چگونه میتوان انتظار داشت شهروندان آن کشور در جامعه از نظر روحی و روانی در شرایط مناسبی قرار گیرند . اضافه میکنم که این شهروندان با مشکلات اقتصادی بسیار بسیار عدیده و سنگینی هم دست و پنجه نرم میکنند چگونه میتوان انتظار شرایط روحی مناسب را از آنها داشت . به جنس قاطع میگم که حکومت جمهوری اسلامی با به زنجره کشیدن شهروندان خود و تحمیل عقاید و تفکرات رادیکال خود سعی در محکم کردن پایه های حکومت و ماندگاری خود دارد . متاسفانه حکمت جمهوری اسلامی بازی روانی را به خوبی یک استاد است که برای مثال میتوانم به حال و هوای این روزها اشاره کنم که وقتی شورای حقوق بشر سازمان ملل متهد در صدد تشکیل جلسه و بررسی شرایط حقوق بشری کشورها میباشد این حکومت مردم فریب محیط جامع را برای یک ماه آزاد میگذارد ، این بدان معنا نیست که همه شهروندان آزادانه و بدون محدودیت و فشار زندگی میکنند ، خیر یعنی ک از فشارهای امنیتی و عقیدتی بر شهروندان میکاهدتا بتواند با به سکوت واداشتن شهروندان در منظر بین المللی خود را با صورتی خوب در راستای احترام به شهروندان از نظر عقیدتی و دیگر مسائل حقوق بشر جلوه دهد . کما اینکه ما میبینم نمیانده حکومت جمهوری اسلامی در شورای حقوق بشر سازمان ملل چگونه و با وقاحت تمام منکر موارد نقض حقوق شهروندان ایرانی و پیروان سایر ادیان میشود و جای خوشبختی باقیست که با اطلاع رسانی جمعی از شهروندان که از آنها با عنوان فعالین مدنی داخلء کشور هستند و فعالیت مستمر فعالین حقوق بشر در خارج از کشور نقاب از چهره این  حکومت مردم فریب برداشته میشود . همه شهروندان ایران باید بدانند که ماهیت حکومت جمهوری اسلامی چیست ؟ ماهیت این حکومت سرکوب و رواج رانت خواری سرکوب دیگر پیروان ادیان و تحمیل کردن تعالیم و عقاید فردی به نام روح الله خمینی که خود را نماینده خدا بر روی زمین میدانست و در حال هزار هم رواج تعالیم و تفکرات علی خامنه ای و اسلامی بر همه شهروندان بدون توجه به سلیقه ها و اینکه عقاید دیگر شهروندان را در نظر بگیرد میباشد . وقتی یک حکمت شهروندی به نام سینا دهقان و محمد نوری و مرجان داوری را به عنوان اتهام سب النبی با حکم اعدام روبرو میکند وقتی پاسخ بیان عقیده را با طناب دار میدهد دیگر چیزی بیش از آنچه ما امروز شاهد آن هستیم نیز به وقوع نمی پیوندد . در اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده ۱۸ و ماده ۱۹ تاکید شده بر آزادی حق انتخاب  دین و اینکه هیچ  فردی نباید به صرف داشتن عقیده خاصی مورد اسیب بازداشت و سرکوب قرار گیرد . وقتی در ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر صحبت از برابری انسانها است پس چرا باید یک فرد در بیان عقاید آزاد باشد و فردی دیگر مورد سرکوب بازداشت و یا حتی جان خود را از دست بدهد . بنده به عنوان یک فعال حقوق بشر بر این اصل که توهین به هیچ فردی صحیح نیست اعتقاد راسخ دارم اما بر این معتقدم که وقتی فردی به فردی دیگر هر چند آن فرد که مورد توهین قرار گرفته پاک و منزه و بدون گناه باشد ، نباید فرد توهین کننده را با مرگ و اعدام مورد تنبیه قرار داد .  چون اعدام یکی از منفورترین روشهای اصلاحی برای جامعه بشر است و هیچ فردی نمیتواند شاهد سلب حیات شدن انسانی دیگر و حتی هیچ کسی نمیتواند شاهد سلب حیات هیچ موجود زنده دیگری باشد . حال باید با خود اندیشه کنیم در این بین وظیفه ما به عنوان فعال  حقوق بشر چیست ؟ رساندن آگاهی و باز کردن افکار بسته کسانی که نمیدانند در ایران چه بر سر شهروندان در حال آمدن است . ما میتوانیم تفکر صحیح و احترام متقابل را به دیگر شهروندان ایران در مورد مسائلی که حقوق بشر میباشد را به آنها منتقل کنیم . باید به شهروندان ایران این آگاهی را برسانیم که ماهیت حکومت جمهوری اسلامی بر تحمیل کردن یک عقیده مذهبی بر دیگر شهروندان ایران است و این وظیفه و حق آنهاست که با آگاهی داشتن و مطالع شدن از این مسائل سعی در یک انقلاب فکری و نگرشی نسبت به جامعه پیرامون خود داشته باشند .

جبران خلیل جبران میگه :

درخشان ترین تن پوشت را دیگری بافته است ، گواراترین خوراکت همان است که بر میزدیگری می خوری ، آسوده ترین بسترت در خانه دیگری است. حال مرا بگو چگونه می توانی خویش را از آن دیگر شخص جدا دانی؟

و عرایضم را به شعری از سعدی به اتمام میرسانم

بنی آدم اعضای یکدیگرند *****که در آفرینش زیک گوهرند

چوعضوی به درد آورد روزگار*****دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی *****نشاید که نامت نهند آدمی

نگارش متن : فعال حقوق بشر ، حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

۷ آپریل ۲۰۱۷

 

برچسب هامقاله ها

پاسخی بگذارید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Discover more from حقوق بشر در ایران

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading